آموزش و پرورش ما به جای مهارت و هنر، ارتفاع قله اورست را می‌آموزد
کد خبر: 3803927
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۳
حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی:

آموزش و پرورش ما به جای مهارت و هنر، ارتفاع قله اورست را می‌آموزد

گروه جامعه ــ حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی با انتقاد از وضعیت آموزش و پرورش اظهار کرد: در حالی که طلاق، بیکاری و نبود مهارت‌های زندگی در کشور زیاد شده است، کتاب‌های درسی ما ارتفاع قله اورست و نام رودخانه‌های کشور پاکستان را یاد می‌دهند.

آموزش و پرورش ما به جای مهارت و هنر، ارتفاع قله اورست را می‌آموزدبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی، مفسر پیشکسوت قرآن کریم، دوشنبه 26 فروردین‌ماه در جمع دانش‌آموزان مدرسه دخترانه فرهنگ در منطقه 13 تهران که خود را برای آزمون سراسری «درس‌هایی از قرآن» آماده می‌کردند، گفت: اولین سخنم با همه جوانان این است که بدانید مذهبی‌ها در زندگی دنیا برنده‌اند، آنکه با خدا رابطه دارد چیزی اضافه دارد و نه تنها ضرر نمی‌کند بلکه ارزشی افزوده دارد. بعضی‌ها هر چه به آن‌ها می‌گویی کار خیر انجام بده می‌گویند: «برو بابا!»، این برو بابا گفتن، آدم‌ها را لاابالی و قیامت آن‌ها را تباه می‌کند. فرض کنیم یک خانم 60 یا 70 کیلو وزن دارد، حجاب هم نیم کیلو وزن دارد، اگر قیامتی هم در کار نباشد، نیم کیلو حجاب، ضرری به خانم مذهبی نمی‌رساند اما قیامتی در کار باشد که به هزار و یک دلیل، وجود دارد، آن وقت کار سخت خواهد شد.

وی افزود: یکی از مشکلات دیگر جوانان ما این است که خودشان را دست کم می‌گیرند، کشور خودمان را دست کم می‌گیرند و فکر می‌کنند در دنیا خبری هست، من بسیاری از کشورهای دنیا را دیده‌ام، در این دنیا هیچ خبری نیست، وقتی به فرانسه رفته بودیم کسی به من گفت: می‌بینید چه کشور تمیزی است؟ گفتم: اتفاقاً خیلی هم کشور کثیفی است! چون 50 میلیون جمعیت دارد اما 45 میلیون سگ خانگی دارند. این سگ‌ها در کوچه و خیابان و خانه و آسانسور و راه‌پله، نجاست خود را رها می‌کنند، آیا این آلودگی نیست؟ منتها غربی‌ها سبک زندگی خود را چنان بزک می‌کنند که بقیه متوجه نشوند در چه وضعیتی زندگی می‌کنند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: مهم‌ترین توصیه ام به همه جوانان این است که حتماً هنر و مهارتی یاد بگیرید، همه پسرها و دخترهای جوان باید به دنبال مهارت‌آموزی بروند، این درس‌خواندن که در دبیرستان یا دانشگاه دارید، نمی‌‌تواند برای شما شغل ایجاد کند چرا که سیستم آموزش و پرورش ما در مطالبی که به بچه‌ها آموزش می‌دهد، از اساس اشتباه می‌کند و آن‌ها را بی‌هنر بار می‌آورد. امروز در کشور ما صدها هزار لیسانسه وجود دارند اما خیلی از آن‌ها بیکارند یا اینکه نتوانسته‌اند استخدام دولت شوند، طبیعی هم هست، دولت تعداد محدودی را می‌تواند استخدام کند. من سه دختر لیسانسه دارم اما هیچ‌کدام را جایی استخدام نکردم بلکه به دنبال مهارت‌های خودشان رفتند. خوشبختانه همسر من هم مهارت قالی‌بافی بلد است و اوایل زندگی مشترکمان فرشی بافت که با فروش آن توانستیم خانه‌ای بخریم.

این استاد پیشکسوت قرآن کریم با انتقاد شدید از وضعیت فعلی آموزش و پرورش در کشور اظهار کرد: وزیر محترم آموزش و پرورش به من گفت چندی پیش در مراسمی یک دانشجوی مهندسی عمران، بیل را برعکس گرفته بود و از طرف خلاف در خاک فرو می‌کرد! رئیس سابق دانشگاه آزاد نیز به من می‌گفت یک فوق لیسانس رشته کشاورزی، مشخصات ظاهری برگ چغندر را نمی‌شناخت. آموزش و پرورش ما امروز به شهیدرجایی و شهیدنواب صفوی نیاز دارد تا خاک آن را زیر و رو کنند. در حالی که طلاق، بیکاری و نبود مهارت‌های زندگی در کشور زیاد شده است، کتاب‌های درسی ما، ارتفاع قله اورست یا اسم فلان رودخانه در پاکستان را یاد می‌دهد، این مطالب بی‌ارزش چه فرقی با جدول‌پرکردن در روزنامه دارد؟

حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی تصریح کرد: هیچ جوانی، هیچ چیزی را نباید یاد بگیرد مگر اینکه واجب باشد، مستحب باشد، مشکلی از جامعه و یا حداقل مشکلی از خودش حل کند. حتی بعضی مذهبی‌های ما هم مسائل به دردنخور و بی‌خاصیت مطرح می‌کنند، کسی از من پرسید آیا امام زمان ازدواج کرده است؟ همسر و فرزند ایشان چه وضعیتی دارند؟ از او پرسیدم هیچ‌کس اطلاع ندارد اما واقعاً اینکه بدانیم امام زمان(عج) ازدواج کرده اند یا نه، چه دردی از جامعه ما دوا می‌کند؟ از دختران جوان انتظار دارم حرف‌های غیرمفید و مطالب بی‌فایده را گوش نکنند به دنبال آموزش مهارت‌ و هنرهایی مثل خیاطی، گلدوزی و ... بروند، همچنین اگر به ورزش علاقه دارند دست به کار شوند و ورزش کنند اما عمر خود را پای تلویزیون تباه نکنند، تماشا کردن مسابقه فوتبال هیچ دردی دوا نمی‌کند.

رئیس ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: یک دختر شجاع و بافکر می‌تواند محیط خانواده را هم تحت تاثیر و تغییر قرار دهد، بارها این خاطره را تعریف کردم که دختری در اتوبوس وقتی فهمید نمازش دارد قضا می‌شود، مشغول وضوگرفتن با یک آب کوچک شد، راننده این صحنه را مشاهده کرد و تصمیم گرفت برای نمازخواندن دختر جوان توقف کند. وقتی دختر پیاده شد و به نماز ایستاد، 17 مرد و چند زن نیز پیاده شدند و نماز خواندند، این یعنی آن‌ها نیز می‌دانستند که نمازشان دارد قضا می‌شود اما به علت عدم شجاعت و خجالت‌کشیدن نمی‌خواستند به راننده بفهمانند که توقف کند.

معلم درس‌هایی از قرآن در پایان تأکید کرد: جوانان و به خصوص دختران، ازدواج را جدی بگیرند، ازدواج را نباید به تأخیر انداخت. همه دخترهای من در دوران دبیرستان ازدواج کردند، چرا که ادامه تحصیل منافاتی با ازدواج ندارد. دختران جوان باید جسور باشند و با حفظ احترام به همه بزرگترها خودشان تصمیم بگیرند. هم‌رنگ جماعت نشوند و به جای تقلید ناآگاهانه از چیزهایی که برایشان سودی ندارد، کاری انجام دهند که موجب رشد آن‌ها بشود.

انتهای پیام

captcha