به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، نشست «بررسی آیات و احادیث مرتبط با علوم تشریحی(جنینشناسی)» از سری برنامههای یازدهمین کنگره سراسری علوم تشریحی، امروز 1 اسفند در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز برگزار شد.
دکتر سید محسن میرباقری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران با بیان اینکه قرآن کریم آفرینش انسان را صراحتاً از گل معرفی میکند، افزود: در آیات «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ ﴿۱۲﴾ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ﴿۱۳﴾ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿۱۴﴾؛ و به یقین انسان را از عصارهاى از گل آفریدیم، سپس او را [به صورت] نطفهاى در جایگاهى استوار قرار دادیم، آنگاه نطفه را به صورت علقه درآوردیم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانیدیم و آنگاه مضغه را استخوانهایى ساختیم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم آنگاه [جنین را در] آفرینشى دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است»(12-14، مومنون) درباره خلقت انسان در قرآن است. کلمه «سلاله» در آیه 12 به معنی عصر(فشردن) است و سلاله چیزی است که از مجموعهای استخراج شود. عصاره گل به معنای آن است که انسان از گل خالص آفریده شد.
وی در ادامه با اشاره به نظرات مختلف مفسران در خصوص آیات سوره مؤمنون اظهار کرد: برخی گفتهاند منظور از انسان در این آیه حضرت آدم است و برخی گفتهاند منظور از نطفه آن است که انسان از عناصر خاک تشکیل شده است که این دو نظر دقیق نیست. نکته مهم در این خصوص آن است که انسان قبل از اینکه نطفه شود انسان است و از گل آفریده شده است.
میرباقری با بیان اینکه در مباحث جنینشناسی، بحث آغاز خلقت انسان از گل مورد توجه قرار نگرفته است، خاطرنشان کرد: بر اساس آیات قرآن کریم، خداوند شیئی را به نام انسان از گل و در قالب ذرهای بسیار کوچک آفرید. هر انسان ذرهای اصلی دارد که از خاک آفریده شده است و این موضوع از معارف قرآنی و روایی دریافت میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به آیه «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ؛ به زودى نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است»(فصلت، 53) عنوان کرد: خداوند در این آیه به انسانها وعده میدهد که به زودی آیات خود را در آفاق (علم کیهانشناسی) و در وجودشان به آنها نشان میدهیم تا روشن شود که خداوند حق است و در ادامه آیه استدلال میکند آیا برای اثبات حقانیت خداوند کافی نیست که او بر همه چیز نظارت دارد؟
وی در توضیح این استدلال گفت: شما به هر جایی که دست بگذارید نظم و مدیریت علمی بر آن حاکم است و اگر صبّار و شکور باشید مدیریت خداوند را میبینید. اولین بحث ما این است که حقیقت انسان از گل و در قالب ذرهای کوچک آفریده شد و آنچه از قرآن و روایات برمی آید آن است که خداوند همه انسانها را از گل و در قالب ذرهای کوچک که مجموعهای از کدهای اطلاعاتی است، آفرید. آن ذره انسان است که تمام کدهای اطلاعاتی او در آن ذره وجود دارد و با کشف DNA میتوان آن را با بحث ذره تطبیق داد.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود با اشاره به تعابیر قرآن کریم و روایات از ذره تصریح کرد: روایات ما از این ذره گاه به نام «ذر» و در جایی به «طینت» اسم بردهاند. در روایت «ثم اخذ طیناً من ادیم الارض فعر که عرکا شدیداً فاذا هم کالذر یدبون»( سپس از سطح زمین گلی برداشت پس آن را به شدت مالش داد، پس مانند ذرات معلق در هوا به جنبش افتادند). ذر گاه به مورچههای بسیار کوچک و گاه به ذرات معلق در هوا معنا شده است. هر یک از این ذرهها مجموعهای از کدهای اطلاعاتی شد.
وی افزود: در روایت دیگری که از امام صادق(ع) نقل شده آمده است: «سُئِلَ عَنِ الْمَیِّتِ یَبْلَى جَسَدُهُ قَالَ نَعَمْ حَتَّى لَا یَبْقَى لَهُ لَحْمٌ وَ لَا عَظْمٌ إِلَّا طِینَتُهُ الَّتِی خُلِقَ مِنْهَا فَإِنَّهَا لَا تُبْلَى تَبْقَى فِی الْقَبْرِ مُسْتَدِیرَةً حَتَّى یُخْلَقَ مِنْهَا کَمَا خُلِقَ أَوَّلَ مَرَّةٍ»(سؤال شد آیا جسد میت می پوسد؟ فرمود بله تا آنجا که نه گوشتی از آن باقی میماند و نه استخوانی مگر طینتی که (در ابتدا) از آن خلق شده بود و این طینت نمی پوسد بلکه در قبر می ماند تا [انسان] دوباره از آن خلق شود همچنان که بار اول خلق شده بود). از روایت میتوان این نکته را فهمید که از همان ذرهای که از گل آفریده شده است در بازسازی بدنی انسان در قیامت استفاده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: تعبیر قرآن کریم از ذره اصلی انسان «کلمه» است. در آیه « إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ؛ [یاد کن] هنگامى [را] که فرشتگان گفتند اى مریم خداوند تو را به کلمهاى از جانب خود که نامش مسیح عیسىبنمریم است مژده مىدهد در حالى که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است» (آلعمران، 45) از طینت به کلمه نام برده شده است که در آیات 26 تا 27 سوره ابراهیم آن را به طیب و خبیث تقسیم میکند.
وی با طرح این سؤال که چرا خداوند از طینت انسان به کلمه یاد کرده است، گفت: چون این ذره مجموعه دانش است. کدهای اطلاعاتی است و هر انسان دانش مخصوص خود را دارد که پایگاه آن همان ذره است.
میرباقری در ادامه سخنان خود با اشاره به آیه « کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ؛ چگونه خدا را منکرید با آنکه مردگانى بودید و شما را زنده کرد باز شما را مى میراند [و] باز زنده مىکند [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مىشوید » (بقره، 28) تصریح کرد: بر اساس این آیه خداوند ارواح را قبل از ابدان آفرید. به اعتقاد ما پیش از خلقت، انسانها مقدماتی را گذراندهاند و عهد و پیمانهایی از آن گرفته شد و بعد وارد زندگی شدند. به گفته قرآن شما پیش از حیات، میت بودید. بر این اساس، موت در قرآن به معنای عدم نیست بلکه یک حالت وجودی است.
میرباقری در نتیجهگیری مباحث فوق گفت: نتیجه اول آن است که انسان دو حالت وجودی به نام موت و حیات دارد. به این معنا که انسانها با اتمام دنیا به حالت موت دچار میشوند که در این حالت ادراک و احساس دارند؛ اما چون بدنی برای فعالیت ندارند، اراده آنها در جهان اثری ندارد که قرآن کریم شهدا را از این موت استثناء میکند و میفرماید شهدا حی هستند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: همچنین بر اساس آیات قرآنی ما چهار دوران وجودی داریم که شامل قبل از دنیا(ذره وجودی که مرحله عرضه امانت و اخذ میثاق است)، دوره حیات، دوره مرگ(برزخ) و احیای مجدد. دیگر نتیجهای که میتوان گرفت آن است که تفاوت موت و حیات انسان به خاطر بدن است. در برزخ چیزی از انسانیت ما کم نمیشود، تنها ابزار فعالیت نداریم. دیگر آن که دوره موت انسان بر حیات وی مقدم است و نتیجه آخر جسمانی بودن معاد است.