به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، با ثبتنام 12 هزار و 123 نفر برای رفتن به مجلس دهم در ایران و اعلام تأیید صلاحیتها برای اولین بار در طول انقلاب، شورای نگهبان رکورد زد و بیشترین تأیید صلاحیتها را بنا بر اخبار اعلام شده از اول انقلاب تا امروز برای انتخابات مجلس انجام داد.
اما سؤالی که مطرح میشود آیا نمایندگی مجلس حقوق بسیار بالایی دارد؟ مزایای زیادی میدهند یا ارزش و اعتبار خاصی به انسان نماینده میدهد که بسیاری از پزشکان و مهندسین و روسا و افراد دیگر با هزینههای سنگین سعی میکنند، به محل قانونگذاری ورود پیدا کنند؟ آیا بسیاری از این افراد احساس تکلیف کرده و کاندید انتخابات دهمین دوره مجلس شدهاند و یا عدهای به دنبال ثروت و مقام و قدرت هستند که میخواهند وارد مجلس شوند.
برای اینکه نمایندگی مجلس و برداشتن بار سنگین امانت مردم را بهتر بشناسیم، باید این مسئله را از دو بعد داشتن امتیاز شخصی، محاسبه مادی که به نوعی تجارت است یا کار برای خالص کردن اعمال و داشتن یک زندگی هدفمند و خدایی، بررسی کرد.
مطالبی که رهبر معظم انقلاب در 20 خرداد 1377 در
دیدار با نمایندگان مجلس دوره چهارم بیان کردهاند، مطالبی است بسیار مهم و راهبردی برای کسانی که میخواهند وارد عرصه نمایندگی شوند. رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله خامنهای نمایندگی مجلس را در این دیدار از دو بعد امتیاز شخصی و مادی و احساس مسئولیت و ادی وظیفه نمایندگی مجلس را بررسی و تحلیل کردند و فرمودند: «نمايندگى مجلس، داراى دو بعد است. يعنى از دو ديدگاه مىشود به اين امر نگريست. يك ديدگاه اين است كه ما از نمايندگى و حضور در مجلس شوراى اسلامى و دسترسى داشتن به مسئولان كشور و تريبون آزاد، به چشم يك امتياز نگاه كنيم؛ يك امتياز شخصى و عنوانى. البته در دنياى مادى، غالباً وضع به همين نحو است. مىكوبند؛ مىزنند؛ زحمت مىكشند؛ پول خرج مىكنند؛ انواع و اقسام تلاشها را مىكنند، تا به اين امتياز دست پيدا كنند. يك محاسبه مادى و واضحى هم هست؛ نوعى تجارت و نوعى به دست آوردن فرصت! اما در نظام اسلامى و در جمهورى انقلابى ما؛ در ميان مردم ما كه شما هم از متن آن مردم برخاستهايد و بسيارى از شما، تجربههاى پر افتخار فداكارى در اين راه را داريد، در جبههها بودهايد، در زندانهاى دشمنان بودهايد؛ در اسارت بودهايد؛ سالها در تلاش و سازندگى بودهايد؛ زحمت كشيدهايد و خدمت كردهايد، اين ديدگاه مردود است. اگر بخواهيم يك حكم علىالقاعده بكنيم، بايد بگوييم كه در ميان نمايندگان ما، حتى يك نفر هم، با اين فكر و از اين ديدگاه، نگرنده به موضوع نمايندگى نيست. قاعده مطلب، اين است.
ديدگاه دوم اين است كه ما به نمايندگى مردم در مجلس شوراى اسلامى، به عنوان يك مسئوليت، يك اداى وظيفه و يك صحنه كارآمد براى خدمت نگاه كنيم. اگر شوقى هم به نماينده شدن هست، به اين خاطر باشد. اگر تلاشى هم در راه معرفى خود و بيان مطالب در باب خود و تلاش براى رسيدن به اين ميدان هست، براى اين مقصود باشد. مثل آن بسيجى سر از پا نشناخته كه وقتى به پايگاه مىآمد تا او را اعزام كنند و آنها مىگفتند «اعزامت نمىكنيم»، رو برمىگرداند و «و تفيض اعينه من الدمع»؛ درست مثل همان چيزى كه در صدر اسلام بود. با دل شكسته برمىگشت كه چرا او را به جبهه نبردند. تلاش مىكرد تا برود و در ميدان مجاهدت كند. اين هم يك ديدگاه است براى رفتن به مجلس شوراى اسلامى كه كسى تلاش كند تا بتواند به اسلام خدمت كند؛ به مردم خدمت كند، و استعداد خود را در اينجا در معرض آزمايش الهى و مردمى قرار دهد. بنابر اين است كه ما ديدگاه دوم را در مورد برادران و خواهران نماينده در نظام اسلامى، ديدگاه حاكم يا لااقل ديدگاه غالب بدانيم.»
هدف را بايد خدا قرار دادرهبر معظم انقلاب با بیان اینکه هدف را بايد خدا قرار داد، فرمودهاند: «اگر براى نماينده، هدف خدا باشد، هدف خدمت به كشور باشد، خدمت به انقلاب باشد، نفس كشيدنش هم حسنه است. هر طى طريق او از خانه تا مجلس، هر لحظه نشستن او روى آن صندلى، هر كلمه حرفى كه مىزند، هر تلاشى كه مىكند، هر اعصابى كه او مايه مىگذارد، همه اينها حسنه است، صدقه است، مايه قرب الى اللَّه است؛ وقتى هدف خدا باشد، وقتى هدف خدمت به مردم باشد، وقتى هدف، پيش بردن كار انقلاب باشد و وقتى هدف، رسيدن به هدفهاى انقلاب باشد».
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه اگر شما براى خدا كار كرديد و در راه خدا قدم برداشتيد، خدا مشكل شما را با مردم، حل خواهد كرد و راه، اين است، اظهار کردند: «يعنى اگر انسان، حتى قصد جلب نفوس را هم داشته باشد، راهش اين است كه با صميميت عمل كند. اما ما بايد قصدمان از اين هم بالاتر باشد. ما بايد تكليفمان را انجام دهيم. امام اين را به ما ياد داد. امام اين درس را مكرر تكرار كرد. برادران و خواهران! ما امروز در شرايطى خاص هستيم. نظامى به نام اسلام برافراشته شده و سر به آسمان كشيده است. اين نظام، در مقابل حركت قلدرانه و كافرانه و استبدادى قدرتهاى بزرگ ايستاده و سنگ راه آنها شده است. اگر نظام اسلامى نبود، امروز قدرتهاى بزرگ، در جهت مطامع و هدفهاى نامشروع خودشان گامهاى موفقترى برمىداشتند. اين، نظام اسلامى بود كه اينطور، احساس اسلامى را در ملتها بيدار كرد. اين، نظام اسلامى بود كه در مردم دنيا و ملتهاى ضعيف، احساس امكان اتكا به نفس را دميد. اين، نظام اسلامى بود كه به ابرقدرتها تفهيم كرد: چنين نيست كه آنچه آنها مىخواهند عمل خواهد شد و تحقق پيدا خواهد كرد!»
دشمن برای ضربه زدن هوشیار نشسته استایشان با تأکید بر اینکه در آنجا كه براى مردم ابهامى هست، آنجا كه دشمن سؤالاتى را مطرح مىكند؛ بذر ترديدى مىكارد و در جامعه مىپاشد، آنجا وظيفه شماست كه اين بذر ترديد را از بيخ و بن در بياوريد و حقايق را روشن كنيد، ابراز کردند: «خيال مىكنيد دشمن بيكار است!؟ يك لحظه، دشمن بيكار نيست. هر وقت، هر طور بتواند، عمل مىكند. همين قضايايى كه اخيراً پيشامد كرد - قضاياى مشهد و امثال آن - كار دشمن است. دشمن جهاز فكرى خودش را به كار انداخته، براى اينكه ببيند چه وقت مىشود ضربه زد. درست مثل ميدان جنگ! همينطور كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام فرمود: «و ان اخا الحرب الارق و من نام لم ينم عنه.»»
«شما اگر داخل سنگر خوابت ببرد، دليل بر اين نيست كه سنگرنشين رو به روى شما هم خوابش برده است. شما اگر غافل شدى، بايد انتظار داشته باشى كه ضربه را، بلافاصله بخورى! دشمن، هوشيار نشسته است. ميليونها دلار، بلكه اگر مبالغه نباشد ميلياردها دلار صرف مىكنند، تا بتوانند ضربه كارى را به اين انقلاب بزنند. اينها كه با اين انقلاب آشتى بكن نيستند. هر وقتى به گونهاى در صدد وارد آوردن ضربهاند.
... وقتى بخواهند كارى را بكنند، مىكنند. البته دستگاهها بايد مواظب باشند. بنده به دستگاههايمان هشدار مىدهم كه نبايد بهانه به دست دشمنان و بدخواهان بدهند. نيروهاى انتظامى ما بايد در اين مسائل، مسؤولانه عمل كنند....»
اعمال باید مخلصانه باشدرهبر معظم انقلاب با بیان اینکه صحن مجلس، معاملات درون مجلس با يكديگر؛ يعنى حرف زدنها، گفتگوها، مباحثات، همانطور كه امام يك وقت به نمايندگان مجلس فرمودند «مباحثه طلبگى»، هيچ اشكالى ندارد، اظهار کردند: بگو بشنو طلبگى، اين بگويد، او رد كند؛ اين استدلال كند، او جواب دهد. اينها هيچ اشكالى ندارد. همچنانى كه ايستادن پاى مسئوليت سوگندى كه در برخورد با دولت خورديد، در ارائه قوانين، در جواب خواستن از دولت؛ اينها هيچ اشكالى ندارد. اينها هم خيلى خوب است؛ اما بايد مخلصانه باشد؛ بايد دور از جنجال باشد؛ بايد دور از روشهايى باشد كه حاكى از بىصداقتى و بىصميميتى است.
وظیفه مردم در مقابل نفوذ وابستگان استعمارحضرت امام خمینی(ره) نیز در وصیتنامه سیاسی الهی خودشان با بیان اینکه مسامحه در امر مسلمین گناهی است نابخشودنی و بر همه لازم است تا از نفوذ وابستگان به استعمار و منحرفان از مکتب اسلام جلوگیری کنند، تصریح کردند: «ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غمانگیزی از مجلس شورای غیر صالح و منحرف از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلی فاسد(پهلوی) خورد چه مصیبتها و خسارتهای جانفرسا از این جنایتکاران بیارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. از بعد از مشروطه هیچگاه به قانون اساسی عمل نشده، . . . اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشان سرنوشت کشور به دست مردم افتاده و وکلاء از خود مردم و با انتخاب خودشان بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند و امید است که با تعهد آنها به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود».
«اکنون که بحمدالله موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است. هر کس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد و با جدیت از نفوذ وابستگان استعمار و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای ابرقدرت چپاولگر بینالمللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهای اسلامی رخنه و با دست افراد خود ملتها، کشورها را به دام استثمار میکشانند باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنها مهلت ندهید.»(وصیتنامه امام خمینی(ره) ص 17و18 و صحیفه نور، ج 21)
همه مردم مسئولند در صحنه باشند/عدم حضور گناهی است کبیرهامام راحل با درایت کامل در بخشی دیگر از وصیتنامه خودش شرکت در انتخابات را فصلی و یا سالی ندانسته و در همه دورهها از مردم میخواهد با احساس مسئولیت سرنوشت کشور را تعیین و مسامحه نکنند، ایشان بیان کردند: «وصیت من به ملت شریف آن است که در تمامی انتخابات چه انتخابات رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ... در صحنه باشند و اشخاصی را که انتخاب میکنند روی ضوابطی باشد که اعتبار میشود. عدم دخالت مردم، از مراجع و علماء بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام میباشند، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده، و چه بسا که در بعضی مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نمودهاید و نمودهایم. چه علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهائی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد».
علی اکبر ملکی