حجت رضازاده، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، گفت: به طور کلی نقش یک مادر و یک زن براساس مباحث شخصیتشناسی و فطری از اهمیت ویژهای برخوردار است، از همین رو ابتدا باید برای تحلیل نقش زن، ویژگیهای وی را بشناسیم.
عواطف جامعه نشأت گرفته از وجود زن است
وی با بیان اینکه مطمئناً عواطف در شخصیت یک زن پررنگتر از یک مرد است، ابراز کرد: عواطف جامعه نشأت گرفته از وجود زن است زیرا رسالت اصلی یک زن پرورش و تربیت انسان است، از همین رو از لحاظ علمی، ساختار عقلی یک زن با یک مرد متفاوت است و این تنها به دلیل رسالتی است که بر عهده وی گذاشته شده است.
رضازاده با اشاره به اینکه مهربانی، گذشت و ایثار از جمله صفات بارز یک زن است که خداوند در وجود وی به ودیعه گذاشته است، ابراز کرد: اگر این صفات در وجود زن نهفته نباشد، هیچگاه یک مادر نمیتواند شب تا صبح برای درمان کودکش بیدار بماند و یا از لقمه دهان خود زده و به فرزندانش بدهد.
این کارشناس روانشناسی با بیان اینکه وظیفه زن، پرورش دادن انسان است که این رسالت را بر اساس فطرت الهی خود، نوع آداب معاشرت و جایگاه اجتماعیاش ایفا میکند، اظهار کرد: بهخاطر جایگاه والای یک زن است که ما با دیدگاه فمینیستی مخالف هستیم زیرا زن به حدی اهمیت دارد که میتوان برای نابودی یک کشور، رفتار یک زن را نقطه حمله قرار داد و براساس عملکرد زن، یک جامعه را متحول کرد.
رضازاده ادامه داد: زن مرکز آرامش و مرد مرکز آسایش خانواده است از همین رو دشمنان در جنگ نرم تمام برنامههای خود را بر روی زن برنامهریزی کردند؛ آنها میدانند اگر زن از فطرت الهی خود دور بماند و افکار و ذهنیتش تغییر کند، دیگر نمیتواند رسالت اصلی خود که پرورش انسان است را به درستی انجام دهد، زیرا اگر هر مادری وظیفه خود را در تربیت فرزندان به خوبی انجام دهد، جامعه مسیر تکامل را طی خواهد کرد.
وی با بیان اینکه اگر باور زن نسبت به جایگاه خانهداری و مادری خود تغییر کند و احساس عدم اعتماد به نفس داشته باشد، نمیتواند به خوبی از عهده وظیفه خود برآید، گفت: بنابراین دشمنان برای تضعیف نهاد خانواده ابتدا باور زن را نسبت به وظیفهاش تغییر دادند، به گونهای که برخی از زنان پس از زایمان به جز افسردگی طبیعی زایمان، دچار احساس ناکامی و ناکارآمدی میشوند و از اینکه صرفاً از فرزند خود نگهداری کنند، احساس ضعف میکنند؛ این در حالی است که یک مادر در آن واحد چندین نقش را در خانواده انجام میدهد، نقشهایی همچون پرستاری کردن از فرزند بیمار، توجه به تغذیه مناسب اعضای خانواده همانند یک متخصص تغذیه از جمله کارکردهای مهم یک مادر در خانواده است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر بانوان هنگامی احساس ارزشمندی میکنند که شاغل بوده و استقلال مالی داشته باشند، عنوان کرد: علاوه بر تغییر باورها و نگرشها که در جنگ نرم برای زن رخ داده است، نوع نگرش جامعه و به خصوص همسر یک زن باعث میشود که افکار وی تغییر کند و نتواند صفات مادری خود را به خوبی انجام دهد.
این مشاور خانواده با تأکید بر اینکه سیاستهای جامعه در خصوص در نظر نگرفتن امتیازات برای بانوان خانهدار و نبود جایگاه اجتماعی مناسب برای این قشر از جمله عواملی است که باعث میشود مادران به جایگاه خود به چشم یک کار بیاهمیت بنگرند، ابراز کرد: بنابراین مجموعهای از مبانی فکری، سیاسی و اجتماعی باعث میشود تا بانوان از خصلتهای نیک زنانهای که خداوند در نهاد آنان قرار داده، دور شوند و به ارزشهای مادیگرا و منافع شخصی خود اهمیت دهند.
دور شدن زنان از رسالت خود در سایه اعتیاد به مواد مخدر
وی با اشاره به اینکه استفاده از مواد مخدر و مواد افیونی در واقع به دلیل فراموشی رسالت افراد است، یعنی یک مرد و یا زنی که از مواد مخدر استفاده میکنند در واقع مسئولیت خود را فراموش کرده و به دلیل اینکه تحمل ناکامیهای زندگی را ندارند، به استفاده از مواد مخدر روی میآورند، اظهار کرد: در واقع هرچه در جامعه و به خصوص بین بانوان، میزان مصرف مواد مخدر و دخانیات افزایش یابد، به همان میزان فرزندان ضعیفی نیز در جامعه پرورش داده میشود و آمار بزهکاریهای اجتماعی بالا میرود.
وی با بیان اینکه نسل نوجوان امروز در قبال تحمل ناکامیها بسیار ضعیف است، عنوان کرد: یکی از دلایل عدم تحمل ناکامیها از سوی نسل نوجوان ما، مراقبت ضعیف مادران از آنها بوده است، از همین رو یک مادر معتاد هیچگاه نمیتواند پایگاه امنیت روحی و روانی در خانواده باشد و کارکردهای خانواده از چهار کارکرد جسمی، روانی، جنسی، تربیتی و انسانسازی تبدیل به دو کارکرد جسمی، روانی و جنسی میشود که پیامد این نوع تفکر نیز در ازدواجهای سفید و روابط دختر و پسر به صورت بارزی دیده میشود.
رضازاده با اشاره به اینکه کارکرد جامعهپذیری و انسانسازی خانواده بر عهده مادر خانواده است، عنوان کرد: اگر مادر درگیر سیاستها و باور غلط شود، تنها کارکرد جسمی و جنسی خانواده را انجام میدهد و نمیتواند به رسالت اصلی خود که تربیت انسان است، بپردازد از همین رو ما باید تلاش کنیم تا بانوانمان خصلتهای نیکی که به صورت فطری در آنها وجود دارد را بازشناسی کنند و به دور از تهدیدات فرهنگی به اوج هنرنمایی خود یعنی انسانسازی بپردازند.