مدگرایی؛ تشخص کاذب
کد خبر: 3684847
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۸

مدگرایی؛ تشخص کاذب

گروه اجتماعی: اعتقاد به مدگرايي و به تعبيري به روز بودن و باکلاس بودن نتيجه‌اي جز تهي‌شدن فرد از خود ندارد، وقتي تمايل به مد به عقيده‌اي در قلب و ذهن افراد تبديل شود، فرد تنها به ظاهر خود و زندگي‌اش توجه مي‌کند و افراد از روي ظاهر تشخص مي‌يابند و تنها به دنبال جلب توجه مي‌باشند و در نهايت اين باور و عملکرد نه تنها آرامش روحي را براي فرد به همراه نخواهد داشت بلکه جامعه مصرف‌گرا خواهد شد

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در یادداشتی به قلم یکی از مخاطبان ایکنا اصفهان آمده است: انسان به جهت انسان بودن و قوه تعقل و قدرت اختياري که در وجودش نهادينه شده است در مسير زندگي بر اساس باور و اعتقاداتي که در ذهن و قلبش نهادينه مي‌شود، عمل مي‌نمايد. رابطه باور و عقيده با عملکرد انسان رابطه‌اي مستقيم است، به‌عبارت ديگر چيزي که به ذهن و فکر و روح انسان گره مي‌خورد، خواه درست يا نادرست عقيده او را تشکيل مي‌دهد و پايه تمام زمینه‌های او در زندگي مي‌شود، چنان که خداوند در قران مي‌فرمايد: «هر کس بر حسب ساختار عقيدتي خود عمل مي‌کند». بر همين اساس عقايد افراد، شخصيت دروني و حقيقت وجودي او را مي‌سازد و او را به سمت عمل رهنمون مي‌دارد، هر چه عقيده فرد با واقعيت‌ها مطابقت بيشتري داشته باشد و منفعت عمل بهتري براي او و جامعه به ارمغان آورد، داراي ارزش بيشتري خواهد بود و چنان چه منفعتي براي فرد و جامعه نداشته باشد، ارزشي نيز به همراه نخواهد داشت. آثار اجتماعي، فردي، سياسي و رواني عقيده مسئله‌اي انکارناپذير مي‌باشد، هر چه عقايد درست‌تر باشد، فرد به لحاظ رواني آرامش داشته و جامعه از فساد و تباهي دورتر خواهد بود.
باور و عقيده افراد هدف و سبک خاص زندگي آن‌ها را در عرصه‌هاي مختلف تعيين مي‌نمايد و برنامه‌ها و رفتارهاي فرد نيز بر اين اساس شکل مي‌گيرد، خانواده، رسانه‌ها، کتاب، مدرسه، گروه‌هاي اجتماعي، نهادهاي فرهنگي و اجتماعي و ... همه در شکل‌گيري نوع باور و عقيده افراد در جامعه نقش دارند، اينکه چه ارزش‌هايي در يک جامعه اولويت داشته باشد، فرد در چه خانواده‌اي رشد کند و فرهنگ مسلط بر يک جامعه ديني يا غير ديني باشد و رسانه‌ها چه نوع ارزش‌ها و سبک زندگي را در جامعه ترويج دهند، پيش زمينه‌اي براي شکل‌گيري عقايد فرد مي‌شود، اين عناصر در بيشتر اوقات به صورت ناخودآگاه بر فرد تاثير مي‌گذارد و نوع رفتارهاي او را دگرگون مي‌کند.
در يک جامعه اسلامي، باورها بايد براساس ارزش‌هاي ديني شکل گیرد و حرکت فرد به سمت رسیدن به کمال باشد تا به تبع آن فرد داراي آرامش روحي و رواني شده و فساد و تباهي نیز از جامعه دور شود. غرب بر اهميت اين مسئله کاملا واقف بوده و به همين دلیل مهم‌ترين حوزه‌اي که براي تاثيرگذاري بر جوامع ديني استفاده مي‌نمايد، حوزه باورها و عقايد آنان است. مدرنيته با اصولي همچون اومانيسم و سکولاريسم، رهاوردي جز دنياگرايي و دلبستگي به تمايلات زود گذر را براي افراد به خصوص در جهان سوم نداشت و هر روز بيش از پيش بر اين عناصر تاکيد کرده و با منطقي به نام جهاني شدن بر عقايد افراد تاثير مي‌گذارد و يکي از حوزه‌هايي که به نظر مي‌آيد در آن موفق عمل نموده است، ايجاد تمايل به مدگرايي در بين افراد جامعه ديني ما به خصوص جوانان مي‌باشد، حوزه‌اي که با سهل‌انگاري ما هر روز بيشتر به سمت اهداف غرب حرکت مي‌کند و سبک زندگي اسلامي ما را به سبک زندگي غيراسلامي نزديک مي‌نمايد.
مد و مدگرايي منحصر به عصر حاضر نيست و همواره در چارچوب تفکرات فرهنگي ظهور يافته است و نفس وجود آن در جامعه از سوي هيچ روانشناس و جامعه‌شناسي نهي نشده است، زيرا مي‌تواند تاثيرات مثبتي را به همراه داشته باشد، اما تمايل روز افزون بر آن و نوع مدي که افراد به آن گرايش مي‌يابند، همواره بايد مورد توجه باشد. هر چه يک جامعه داراي انديشه‌هاي استوارتر و عميق‌تري باشد، مد در آن کمتر رسوخ مي‌يابد و هر چه اعتقادات داراي اصالت کمتري باشد، مد در جامعه تاثير بيشتري گذاشته و نارسايي‌هاي اجتماعي و فرهنگي را به همراه مي‌آورد.
امروز تمايل به مد و مدگرايي پديده‌اي است که در همه بخش‌هاي زندگي در جامعه ما نفوذ يافته است. راه رفتن، صحبت‌کردن، لباس پوشيدن، غذا خوردن، چيدمان منزل، رانندگي، مهماني، ازدواج و ديگر بخش‌هاي زندگي و همين امر موجب تغيير سبک زندگي افراد شده است. در واقع اين تمايل به نوعي با ذهن و قلب افراد گره خورده و همين امر موجب کم توجهي و بي‌توجهي آن‌ها به ارزش‌هاي معنوي موجود در جامعه و سبک زندگي اسلامي شده است. جامعه ما امروز با تمايل کاذب امروزي شدن به مدگرايي، نوجويي و تنوع‌طلبي تعلق خاطر پيدا کرده و اين امر راهي نابهنجار براي ارضاي نيازها است.
اعتقاد به مدگرايي و به تعبيري به روز بودن و باکلاس بودن نتيجه‌اي جز تهي‌شدن فرد از خود ندارد، وقتي تمايل به مد به عقيده‌اي در قلب و ذهن افراد تبديل شود، فرد تنها به ظاهر خود و زندگي‌اش توجه مي‌کند و افراد از روي ظاهر تشخص مي‌يابند و تنها به دنبال جلب توجه مي‌باشند و در نهايت اين باور و عملکرد نه تنها آرامش روحي را براي فرد به همراه نخواهد داشت بلکه جامعه مصرف‌گرا خواهد شد و افراد به صورت منفعل حتي قدرت تصميم‌گيري براي خود را نخواهند داشت. رهاورد تمايل افراطي به مد و مدگرايي تنها سبک زدگي و دور شدن از زندگي ايراني- اسلامي خواهد بود. در اين ميان شدت و ضعف عقايد ديني نيز در ميزان تمايل افراد به گرايش به سمت الگوهاي بيگانه تاثير گذار مي‌باشد. زمينه‌هاي ديني و معنوي مستحکم در خانواده و جامعه مي‌تواند پاسخگوي نيازهاي روحي و فکري جوان و نوجوان باشد و به تبع آن فرد به صورت آگاهانه به عقايد ديني گرايش يافته و براي از بين بردن خلا روحي خود به سمت الگوهاي بيگانه تمايل نشان نمی‌دهد. آن چه در جامعه مد می‌شود نمادی است از اعتقادات و باورهای شکل گرفته در قلب افراد و جامعه‌ای دينی خواهد بود که نمادها و رفتارها و نوع زندگی مردم آن نشان دهنده مسلمان بودن آن‌ها باشد.

 

یادداشت از اعظم شجاعی

captcha