نیاز پیوسته آدمی به بهاری شدن
کد خبر: 3707104
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۶

نیاز پیوسته آدمی به بهاری شدن

گروه شبکه‌های اجتماعی ــ مصطفی دلشاد تهرانی ضمن ارائه توضیحاتی پیرامون لزوم بازسازی انسان بیان کرد: آدمی پیوسته نیازمند بازنگری و بازسازی خویش است. وجود آدمی همچون طبیعت در خزان و بهاری دائمی است. انسان نیازمند آن است که پیوسته خود را در جهت بهسازی و بهروزی تغییر دهد.

نیاز پیوسته آدمی به بهاری شدن

به گزارش ایکنا؛ کانال تلگرامی مصطفی دلشاد تهرانی، مطلبی را با عنوان «نیاز پیوسته آدمی به بهاری شدن» منتشر کرد که در ادامه متن آن از نظر می‌گذرد؛

آدمی پیوسته نیازمند بازنگری و بازسازی خویش است. وجود آدمی همچون طبیعت در خزان و بهاری دائمی است. انسان نیازمند آن است که پیوسته خود را در جهت بهسازی و بهروزی تغییر دهد؛ خزان و بهار وجود خویش را بشناسد و از خزان بگذرد و بهاری شود.

ملّای روم گوید: ای برادر! دمی عقلت را در سَرت جمع کن و از نظام طبیعت درس‌آموز که همان‌گونه که در طبیعت، خزان و بهاری وجود دارد، در تو نیز پیوسته خزان و بهاری هست. تا انسان در غفلت و غم و اندوه است، در خزان وجود خویش است و چون خود را از زندان غفلت و غم و اندوه آزاد می‌سازد و این ظلمات را با گام‌های معرفت و انسانیت و اخلاق در می‌نوردد و در وادی خودآگاهی و شادی و سرور گام می‌نهد، بهاری می‌شود . دل آدمی همچون باغ است.

حالات لطیف که وج

ود را پر لطافت می‌سازد و معارف حقیقی که آدمی را سبک بال می‌نماید، گل و گیاه‌های سرزندۀ این باغ است. ملّای روم گوید: ای برادر ! به این باغ توجّه کن که پُر است از انواع غنچه‌های معرفت و گل‌های حکمت و سرو عدالت و استقامت و یاسمن خلوص و صفوت، پس بهاری شو که بهار سمبل ظهور حقیقت وجود آدمی است و آن حقیقت، باغی ملکوتی است. این باغ در همین عالم باید سامان یابد تا در آن عالم به تمامی با همۀ ضمایرش هویدا شود.
ای برادر عقل یک دم، با خود آر
دم به دم در تو خزان است و بهار

باغِ دل را سبز و ترّ و تازه بین
پُر ز غنچه و وَرد و سرو و یاسمین
در بهار آن سِرّها پیدا شود
هر چه خوردست این زمین رسوا شود
بر دمد آن از دهان و از لبش
تا پدید آرد ضمیر و مذهبش
سِرِّ بیخِ هر درختی و خورَش
جملگی پیدا شود آن بر سَرَش
ملّای روم گوید: شرط اصلی شکوفا شدن باغ وجود آدمی در بهاران آن است که گردن فرازی و گردن کشی را زیر پا نهد و خود را به زیور تواضع و فروتنی آراسته سازد . تا آدمی خاکی صفت نشود، زمینۀ رویش و بالندگی در وی فراهم نگردد .
انسان پیوسته نیازمند بهاری شدن است و لازمۀ بهاری شدن، خاکی شدن است. با فرا رسیدن بهار سنگ‌ها کِی سرسبز می‌شوند؟ پس خاک شو تا بذرهای وجودت و استعدادهای رنگارنگت بروید و باغ دلت سرسبز و آکنده از گل‌های رنگارنگ خوشبو شود.
ملّای روم گوید: ای برادر! تو سال‌ها سنگ ستبری بودی که دل را می‌آزردی و جز سختی و خشونت نمی‌نُمودی. اینک مدّتی هم خاک شو و خاصیت این خاکساری را امتحان کن و ببین که بر اثر خاک شدن و فروتنی پیشه کردن چه حالاتی در تو زنده می‌شود و چه معارفی در دلت نمایان می‌گردد.
از بهاران کِی شود سرسبز سنگ؟
خاک شو، تا گُل برویی رنگ رنگ

سال‌ها تو سنگ بودی دل خراش
آزمون را یک زمانی خاک باش
انتهای پیام

captcha