به گزارش ایکنا؛ تألیفات جامعهشناسانی همچون محسن حسام مظاهری و جبار رحمانی در زمینه جامعهشناسی عاشورایی، طی سالهای گذشته الهامبخش بسیاری از پژوهشهای دانشجویان جامعهشناسی دین بوده است. برهیچکس پوشیده نیست که جامعه ایرانی از دیرباز پیوندی ناگسستنی با تعالیم دینی و مشخصاً دین اسلام داشته و تجلی بارز این پیوند در آیینهای عزاداری محرم مشهود است؛ رفتار ایرانیان در ایام عزاداری مولفههایی از بینش و مسیرحرکت جامعه را بازگو میکند که نیاز به بررسی علمی دارد. با توجه به اهمیت بررسی رویکرد جامعهشناسانه در مطالعه پدیدههای عاشورایی، خبرنگار ایکنا با جبار رحمانی، پژوهشگر جامعهشناسی تشیع و مؤلف کتاب «تغییرات مناسک عزاداری محرم» و عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در زیر میخوانید.
رحمانی در ابتدا، در پاسخ به این سؤال که امروزه چه اهمیتی در مطالعات جامعهشناسانه آیینهای عزاداری وجود دارد؟، اظهار کرد: وظیفه جامعهشناسی و انسانشناسی دین نشاندادن خوبی یا بدی، درستی یا نادرستی آیینهای مذهبی نیست. تعیین خوبی و درستی مبتنی بر معیارهای ارزشی و اخلاقی و یک قضاوت اخلاقی است که خارج از علم قرار میگیرد. جامعهشناسی و انسانشناسی دین به دنبال آن هستند تا نشان دهند رفتارهای دینی چگونه در مردم بروز پیدا کرده است. مردم چه درکی از آنها دارند و پیامدهای عینی هر نوع دینداری در زندگی مردم چیست، در جامعه شیعی مهمترین آیین و مهمترین عرصه تعیین دین اسلام در زندگی مردم، در آیینهای عاشورایی ایام محرم رخ میدهد. لذا شناخت و بررسی جامعهشناسانه جامعه شیعی، بدون بررسی این آیینهای عزاداری امکانپذیر نیست. متاسفانه عمده مطالعات آیینهای عزاداری به دنبال آسیبشناسی هستند بیآنکه مقدمات لازم برای شناخت درست این آیینها را فراهم آورده باشند. البته مداخله نیروهای مذهبی در مطالعات علمی نیز بسیار زیاد است.
مداحان، روحانیون و روشنفکران نیازمند آسیبشناسی
این پژوهشگر جامعه و انسانشناسی درباره ارزیابی آسیبهای فعلی آیینهای عزاداری گفت: وقتی مداحان و علما بر سر منابر صرفاً از رابطهای شخصی با ائمه(ع) و مقدسات صحبت میکنند، وقتی کل محتوای مداحیها به یک دیالوگ بین عزادار و امام تبدیل میشود یعنی قرار نیست دینداری فرد او را به نیروی اعتراضی علیه نظم ناعادلانه و فساد اجتماعی بدل کند. او باید با وضع موجود و فشارهای روحی و اخلاقی آن سازگار شود. اگر تغییری پایدار در وضعیت زندگی عزاداران ایجاد نمیشود، به این علت است که محتوای ایام محرم در جامعه ما برای تغییر نیست. تحولات محتوای آیینهای عزاداری هم همسو و متناظر با تحولات زندگی ما بوده است. اصولاً در آسیبشناسی دین همیشه مردم متهم میشوند و هیچگاه مداحان، روحانیون منبری و حتی روشنفکران موضوع آسیبشناسی نیستند. این آسیبشناسی، امری در خدمت صاحبان قدرت دینی، سیاسی و فرهنگی برای تبرئه خودشان است. اگر عزاداری، آسیب دارد ناشی از آسیب گروههای مرجع دینی و اجتماعی است، به نظرم باید آسیبشناسی را کنار بگذاریم یا از صاحبان قدرت دینی و نهادهای دینی شروع کنیم و بعد از اصلاح آنها به عامه مردم بپردازیم.
غفلت نخبگان در خوانش تاریخ عاشورا
وی افزود: مساله اصلی غفلت یا کمکاری نخبگان در خوانش تاریخ عاشورا و تسلیمشدن به مقتضیات ایدئولوژیهای حاکم است. به همین دلیل بیان واقعیتهای عاشورا یا بسیار انقلابیاند یا بسیار محافظهکارانه. البته تا حدی نیز این وضع، طبیعی است. هر کسی از ظن خودش آن را روایت میکند، اگر انقلابی بشود، کربلا را انقلابی روایت میکند و اگر محافظهکار باشد، روایتی محافظهکارانه ارائه میدهند.
وظیفه سیاسی روحانیت بر وظیفه اصلیاش پیشی گرفته است
رحمانی با اشاره به تغییر جایگاه واعظ و مداح به عنوان یک آسیب اظهار کرد: این تغییر جایگاه، نه بخاطر رشد جهل مردم بلکه به دلیل ضعف عملکرد واعظان و غلبه سیاسی مداحان بر فضای مذهبی کشور به وجود آمده است. در شرایطی که نهاد روحانیت، وظیفه اصیل ترویج دین را فرع بر وظیفه سیاسیاش در جامعه ما تعریف کرد و گفتمانهای سنتی دینی با نیازها، شرایط و ذائقه نسل جوان همخوان و همسو نبودند، به همین سبب وقتی مداحان این نیازها راحتی به شیوهای ضعیف و گاه مبتذل جواب میدادند، مورد استقبال قرار میگرفتند. البته به تعبیری دروندینی، تهیشدن محتوای آیینها به دلیل تهیشدن گفتمانهای دینی و ضعف تولید محتوای درست و متناسب است اما به هر حال، تغییر سلسله مراتب متخصصان آیینی همچون واعظ و مداح یک تغییر اجتماعی و نشانی از تغییر وزن هرکدام از این اقشار در جامعه و سیاست تلقی میشود.
مولف کتاب «تغییرات مناسک عزاداری محرم» در پاسخ به این سوال که چرا بنظر میرسد عزاداریهای فعلی، معنویتی که در گذشته احساس میشد را به همراه ندارد؟ گفت: صولاً تصویری آرمانی و ایدهآل از عزاداریهای سنتی ساخته شده که هیچ مستند و مستدلی ندارد. لذا این نوع قضاوت در نهایت یک تجربه شخصی و شواهد شخصی دارد که به هیچوجه قابل تعمیم نیست و بهتر است از این کلیشهها فاصله بگیریم. ضمن آن که پذیرفتن این کلیشهها یعنی اقرار به شکست تمام سیاستهای مذهبی در چهار دهه اخیر و لزوم پاسخگویی مجموعه عظیمی از نهادهای دین که از بیتالمال برای توسعه فعالیتهای خود بودجه گرفتهاند. پس بهتر است به تالی مفروضات دقت کنیم. مساله اصلی، افول یا ارتقای معنویت نیست، البته پاسخ به این پرسش مستلزم بررسیهای بسیار سخت علمی است که فعلاً انجام نشده؛ به نظر من مسائه اصلی تحول سبکهای دینداری و سبکهای عزاداری است و نمیتوان این تغییر را همسو با ارتقا یا افول دانست. تغییر میتواند ناشی از عوامل مذهبی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باشد اما قضاوت درباره آن یک امر شخصی و گفتمانی است که امری علمی محسوب نمیشود.
محتوای محرم با نیازها و انتظارات ما هماهنگ است
وی در پایان یادآوری کرد: اساساً جامعه آیینهای عزاداری را در ایام محدود برگزار میکند، قرار نیست کل سال در فضای آیینی باشد. در ایام آیین، نظم عادی زندگی به تعلیق درمیآید و جامعه به قواعد بنیادی اخلاقی-آیینی و ارزشی رجوع میکند. به تعبیری، هوای جامعه سرشار از هوای معنویت میشود که اصولاً این فضا مقطعی و زودگذر است. اما اینکه فکر کنیم اثرش از بین میرود، غلط است. آنچه که در ایام آیین مانند عاشورا رخ میدهد، روابط معناداری با جریان عادی زندگی در سایر ایام دارد. محتوای محرم با نیازها و انتظارات ما هماهنگ است.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام