به گزارش ایکنا؛ نخستین همایش ملی «تصوف؛ شاخصهها و نقدها» در شرایطی به ریاست حجتالاسلام محمدتقی سبحانی در حال برگزاری است که زمزمه انتقادات از برگزاری این همایش با حمایت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم بالا گرفته است.
حجتالاسلام رسول جعفریان چندی پیش با انتشار یادداشتی به تبعات برگزاری این همایش و نقش آن در ایجاد تنش و تفرقه در کشور هشدار داد. گزیده متن یادداشت چنین است: «اینکه پژوهشی در باره تصوف یا هر مسأله دیگری بشود، تحقیقاتی صورت گیرد، آثاری از میراث آن، موافق و مخالف منتشر شود، مطلبی از جدای از این است که یک نهاد تبلیغی که کارش نهادینه کردن اخلاق دینی در جامعه است، به موضوعی بپردازد که بوی تفرقه و تشتت میدهد.
یادمان باشد که در اواخر دولت صفویه، با احساس تکلیف شماری از علما برای استوار کردن حق دامنه منازعات مذهبی بالا گرفت و کار دست این دولت داد. در اوج فضاحت اقتصادی که دولت صفوی داشت، و هیچ طلا و نقرهای در کار نبود تا حقوقها پرداخت شود، و آنچه بود با عیار پایین و قلابی بود، علما ـ که هیچ وقت تشویق به کار اقتصادی نمیکنند و فقط به فکر ساختن تمدنی برای پایه احادیث بودند ـ به بهانه تصوف و فلسفه و ... به جان یکدیگر افتادند، و دعوای شیعه و سنی، و صوفی و غیر صوفی، و فیلسوف و اخباریها را جدی گرفتند و کردند آنچه کردند.
این را بدانیم که ادبیات عرفانی و تصوف دست کم در زبان فارسی و در عمق جان ایرانی فراگیر بوده و هست، و وقتی شما به جان آن میافتید و با یک نهاد تبلیغی علم مخالفت با آن بر افراشته و علیه آن مقاومت میکنید، شمار زیادی را از خود میرانید. در اواخر صفوی، با آن هم ضعف اقتصادی، و آن هم دشمن، این منازعات همگرایی جامعه را سست کرد، و همه را تحریک به در پیش گرفتن روشی کرد که به واگرایی و تفرقه میرسید.
ما امروز شرایط مشابهی از نظر اقتصادی و بی اعتمادی مردم داریم، و در چنین شرایطی نیازمند آن هستیم که همه انرژیمان را گرد هم جمع کنیم نه آنکه در اوج بی اعتمادیها در جامعه، ما هم بر طبل تفرقه بکوبیم. این را بدانیم که با این قبیل کارها، تعصبات و اختلافات درون جامعه بیشتر شده و تحریکات ناشی از آن هم بیشتر خواهد شد. تجربه نشان داده است که اگر آدم چیزی را باطل هم میداند، باید کم یادش کند تا از بین برود، نه آنکه با طرح آن، دیگران را هم تحریک به مقابله کند».
واکنش تند سبحانی به اظهارات جعفریان
سخنان انتقادی رسول جعفریان بی پاسخ نماند و محمدتقی سبحانی در اظهاراتی به سخنان وی واکنش نشان داد. گزیده مطالب سبحانی بدین شرح است: «تعجب میکنم که شما چگونه میان یک کار علمی انتقادی با جنگ و ستیزهای زبانی و فیزیکی تفاوت نمیگذارید و هر گونه نقد را بر تفرقه حمل میکنید؟ راستی اگر چنین است، جنابعالی با نوشتههای سراسر انتقادی و غالبا اهانتآمیز خود که سالهاست به خُرد و کلان از فقیهان و فیلسوفان تا عالمان و مداحان به یکسان روا میدارید، خود یکی از اسباب تفرقهافکنی در جامعه ایران هستید! ای کاش شما هم به جای نوشتههای پراکنده انتقادی در مورد آسیبهای این عالمان و عملکرد آن گروه، یک نشست یا همایش علمی بر پا میساختید تا معلوم شود که این مطالب شما تا چه اندازه از سوی جامعه علمی مورد حمایت قرار می گیرد؟
در خصوص آنچه در باب همایش نوشتید، حاضرم در یک جلسه علنی به گفت و گو با شما بنشینم تا معلوم شود که از وضعیت فرقه های صوفیه در ایران امروز، آگاهی چندانی ندارید و با قیاسهای تاریخی، در مورد شرایط کنونی داوری میکنید. یکی از رسالتهای این همایش و آثار ونمایشگاههایی که در ادامه عرضه خواهد شد، آگاهی بخشی به همین دوستان کمآگاه است.
اگر کسانی امروز همچون عالمان گذشته، تصوف را یک مخاطره جدی برای فرهنگ شیعه بدانند، با چه روش و زبانی باید مطالب خویش را به جامعه علمی عرضه کنند تا امثال جنابعالی که بسیار نگران واگرایی و تفرقه در جامعه هستید و همواره در عمل هم این روحیه خود را نشان دادهاید نگران و دلواپس نشوند؟!
چگونه است که اگر یک نهاد حوزوی با حمایت مستقیم همه مراجع عظام به مسئولیت اصلیاش که دفاع از حریم تشیع و روشنگری نسبت به خطوط انحرافی است، اقدام کند، به «جریانهای تفرقه انگیز» متهم میشود؟! راستی اگر قاطبه حوزه تشیع و مراجع تقلید و علما و صدها استاد حوزه و دانشگاه که در نقد تصوف مینویسند و بحث میکنند، تفرقه انگیزند، نمیدانم نام چند نفر در حوزه را که در حمایت از این گروهکهای باطل، سرناسازگاری میگذارند، چه باید گذاشت؟!
در پایان توصیه فرمودید: «تجربه نشان داده است که اگر آدم چیزی را باطل هم می داند، کم باید یادش کند تا از بین برود». از نادرستی این سخنان از منظر تاریخ و جریان شناسی معاصر میگذرم و نمیگویم که خردمندان در هیچ فرهنگ و مکتبی، به چنین اصلی باور ندارند و بدان تن نمیدهند و باز نمیگویم که این سخن برخلاف منطق قرآن و سیره و سخنان صریح پیامبران است و فرض بر این میگیرم که شما یا این باورها و آداب صوفیانه را بدعت نمیدانید و یا لزوم روشنگری در برابر اهل بدعت را قبول ندارید، آری همه اینها را کنار میگذارم و دست کم بنابه همین قاعده خودتان، دو توصیه به شما میکنم:
ای کاش دست کم این تجربه را در حق این همایش که باطل میدانید، اجرا می کردید و یادش نمیکردید تا از بین برود. البته چون این برنامه همچنان ادامه دارد، در مورد برنامههای بعدی نقد تصوف، این تجربه در ذهن شریفتان باشد، بنابر همین تجربه، زین پس به جای این که شبانه روز به فکر نقد اباطیل عالم و عامی باشید، لطفا در برابر آنها سکوت کنید تا یادشان به کلی از میان برود؛ طرفه آن که شما از باطلهای زنده و تازه هم فراتر میروید و از حاشیه نسخهها و گورنوشتهها باطلهایی را نبش قبر میکنید که بشر قرنهاست آنها را به فراموشی سپرده است».
دیدار سبحانی با دو تن از مراجع تقلید
یادآور میشود، عوامل برگزاری این همایش با آیات عظام مکارم شیرازی و نوری همدانی دیدار کردند و این مرجع ضمن اعلام حمایت خود از برگزاری این همایش به بیان انتقادات خود نسبت به جریان تصوف پرداختند. آیتالله مکارم شیرازی در این دیدار از صوفیان به عنوان افرادی یاد کرد که در مقابل ائمه(ع) قد علم کرده بودند و به ایشان ایراد وارد میساختند. وی تصریح کرد: «مرکز عبادت تمام مسلمین جهان مسجد است ولی اینها مرکز عبادتشان خانقاه است و مراسم دینی خود را در خانقاه انجام میدهند.»
آیتالله مکارم شیرازی با بیان اینکه صوفیها خوانندگی و نوازندگی و رقص را حرام نمیدانند و مفاهیمی به نام وجد و سماع دارند که برای برخی جوانان جاذبه دارد، گفت: آنها تقید چندانی به فروع دین ندارند و برای مثال برخی از آنها میگویند نگاه به زنان حرام نیست و باید قلبت پاک باشد و از این قبیل مطالب.»
ایشان با بیان این که صوفیان هم از بعد سیاسی و هم از بعد دینی و اعتقادی یک خطر محسوب میشوند، خاطرنشان کرد: ما از اوایل جوانی با صوفیها درگیر بودیم و اولین کتابی که من نوشتم در رابطه با تصوف بود با عنوان «جلوه حق». کار علمی پیرامون تصوف کار بسیار خوبی است و باید با تبلیغ این فرقهها در کشور مقابله شود.
آیتالله نوری همدانی نیز در این دیدار تصریح کرد: «تمام خصوصیاتی که ما برای ائمه خود قائل هستیم که ائمه(ع) طی الارض دارند و در جمادات و نباتات و حیوانات تسلط دارند را اینها در چهرهسازیهایی که کردهاند، برای صوفیان بیان کردهاند و عظمتی که ما منحصر در اهل بیت میدانیم را برای بزرگان خود حراج کردند.»
آیتالله نوری همدانی افزود: «بنده لازم دانستم که به سراغ کلمات آنها بروم. در کتابی مانند «تذکره الاولیاء» که از کتب معتبر صوفی است، کلماتی از صوفیان نقل میکنند که از روایات ما است و آن را سرقت کردهاند و آن را به نام خود جا زدهاند.»
تصوف در نگاه محمدتقی سبحانی
محمدتقی سبحانی یکی از منتقدان جدی جریان عرفان و تصوف و از مدافعان مکتب معارفی خراسان موسوم به مکتب تفکیک است. وی در یادداشتی که در کانال خود منتشر کرده به بیان خلاصه دیدگاههای خود پیرامون تصوف پرداخته است. در طلیعه این یادداشت میخوانیم: «تصوف از قرن دوم به تدریج در محیط اسلامی پا گرفت و پرورده شد و در سدههای میانی به یکی از عوامل مهم اثرگذار در حوزه فرهنگی و اجتماعی بدل گشت و تا به امروز در شرق و غرب جهان اسلام با نامها و نشانهای مختلف به حیات خویش ادامه میدهد. این تصویر کلی هر چند روایت صادقی از هویت تاریخی تصوف است ولی هرگز گویای حقائق پیدا و پنهان صوفیه نیست و بدین سادگی نمیتوان از ابعادِ تودرتو و آدابِ و آیین پیچ در پیچ آن پرده برداشت.
اهمیت و دشواری شناخت تصوف و پارههای هویتی و معرفتی آن نیز از همین پراکندگی و پیچیدگیها برمیآید. صوفیان همواره خود را فرامذهبی و فراآیینی دانستهاند و هر گونه خاستگاه بیرونی و ریشه معرفتی و تاریخی را برای خویش انکار کردهاند. همین ویژگی به تصوف فرصت داده است تا به رنگ هر مذهب فکری و فقهی درآید و خود را در هر آیینی به همان آهنگ ساز کند. از این روست که صوفی در لباس اشعری، حنبلی، شیعی و معتزلی به یکسان ظاهر می شود و با گبر و مسلمانی کنار میآید و سنت و مدرنیته را به یکسان پذیرا میشود.»
گزارش از مصطفی شاکری
انتهای پیام