به گزارش ایکنا؛ عربستان سعودی از ششم فروردین سال 1394 با همکاری چند کشور عربی و غیرعربی ائتلافی نظامی تشکیل داد که هدف از تشکیل این ائتلاف برگرداندن عبدربه منصور هادی، دولت مستعفی یمن، به قدرت اعلام شد.
این ائتلاف در طول سه سال و نیم اخیراً بسیاری از تأسیسات زیربنایی یمن را تخریب کرد و بنا بر اذعان نهادهای بینالمللی، این کشور از مشکلات مختلفی از قبیل گرسنگی و قحطی، انواع بیماری رنج میبرد.
به هر حال، این ائتلاف نظامی با وجود تمامی حمایتهایی که از سوی جبهه غربی برخوردار است، اما نتوانسته است به اهداف مورد نظر خود، که سرنگونی جنبش انصارالله در یمن است، دست پیدا کند و این ائتلاف حتی در تصرف بندر راهبردی الحدیده در غرب یمن، که نقشی حیاتی برای یمنیها دارد، شکست خورده است.
در همین راستا، منی صفوان، فعال رسانهای یمنی مقیم در لبنان، در مقالهای با عنوان «سياسة التجويع استراتيجية عسكرية للتحالف؛ سیاست گرسنگی؛ راهبرد نظامی ائتلاف» در روزنامه فرامنطقهای «رأی الیوم» به مسئله جنگ یمن و سیاستهای ائتلاف سعودی برای تغییر بافت جمعیتی استان الحدیده بهعنوان شریان اصلی زندگی در یمن پرداخته است.
در این مقاله آمده: نزدیک به چهار سال است که ائتلاف عربی به رهبری عربستان در جنگ علیه یمن با حمله به کارگاهها، کارخانههای تولید مواد غذایی و حتی مرغداریها سیاست زمین سوخته را در دنبال میکند.
در طول این جنگ علاوه بر محاصره زمینی، هوایی و دریایی، که امکان رساندن کمکهای غذایی را از بین برده، راههای اصلی بین شهری نیز تخریب و قطارهای باری حامل مواد غذایی و قایقهای صیادان نیز هدف قرار میگیرد.
همه این موارد موجب افزایش فقر غذایی و گرسنگی در فقیرترین استانهای یمن یعنی دو استان حجة و الحدیدة در منطقه تهامه شده است. استانهایی که بیش از سه سال میدان درگیری برای تسلط بر ساحل غربی و بندر الحدیده به عنوان شریان اصلی زندگی و ورود کالا هستند.
استان الحدیدة از فقیرترین استانهای یمن به شمار میرود که منبع اصلی درآمد ساکنان آن زراعت و صید است و با بسته شدن راهها و عدم دستیابی به فرآوردههای نفتی، که برای کشیدن آب از چاهها و حمل و نقل استفاده میشود، امکان ادامه این شغلها در این منطقه وجود ندارد.
با ادامه یافتن جنگ این وضعیت هر روز بدتر میشود و این منطقه به عنوان یکی از مناطق بسیار پرجمعیت، شاهد فاجعهای بزرگ است، زیرا بسیاری از ساکنان آن به دلیل وضعیت مالی بد خانوادهها از یک سو و قادر نبودن سازمانهای امدادرسانی برای کمک به آنها از سوی دیگر، امکان کوچ به مناطق امنتر و یا یافتن شغل دیگری را ندارند.
کوچاندن سلفیهای دماج به الحدیدة
به نظر میرسد سیاست گرسنه نگه داشتن مردم در استان الحدیده سیاستی برنامهریزیشده و سيستماتيک است که با هدف اخراج ساکنان این منطقه و تبدیل آن به منطقهای با ساکنان جدید و همپیمان با ائتلاف عربی صورت میگیرد. در این میان میتوان به تلاشهای انجام شده كه براي انتقال دانشجویان مراکز سلفی دماج به الحدیده، که بسیاری از آنها تابعیت غیریمنی دارند، اشاره کرد.
سلفیها در سالهای 2011 تا 2014 ميلادی بعد از محاصره منطقه «صعده» از سوی انصارالله، براساس توافق انجام شده الحدیده در غرب یمن مکانی جایگزین برای آنها در نظر گرفته شد و در سال 2014 میلادی بعد از موافقت رهبر سلفیها، 12 هزار سلفی وارد الحدیده شدند، اما نقاط ابهامی در پرونده این مهاجرت وجود دارد. چنانکه گزارشهای رسانهای حاکی از آن است که این مهاجرت به خواست آمریکا و سعودیها انجام شد.
تسلط نظامی انصارالله در سال 2014 میلادی بر استان الحدیده موجب شد که ائتلاف عربی نتواند این منطقه را تصرف کند. لذا طرح فقیرساختن منطقه به عنوان یک سیاست راهبردی مورد تأکید قرار گرفت.
آمارهای تکاندهنده
براساس آمارهای منتشرشده از وضعیت ساکنان یمن، بیش از 80 درصد آنها ازجمله 5 میلیون کودک در معرض تهدید قرار دارند که استان الحدیده بهعنوان یکی از مناطق پرجمعیت در معرض تهدید جدی قرار دارد.
موضوع فقر غذایی در یمن مسئلهای قدیمی و غیر قابل توجیه است که قبل از آغاز جنگ اخیر در سال 2015 آغاز شد؛ به گونهای که منطقه تهامه که یکی از غنیترین و حاصلخیزترین مناطق زراعی یمن به شمار میرود در معرض تهدید قرار دارد. این در حالی است که دلیل آشکاری برای شیوع فقر و گرسنگی در این منطقه وجود ندارد.
یکی از دلایل گسترش فقر و تشدید گرسنگی، افزایش قیمت مواد غذایی به نسبت 70 درصد از سال 2015 میلادی و سقوط ارزش پول داخلی است.
در حالی که تبلیغات رسانهای ائتلاف سعودی تلاش میکند انصارالله را مسئول وضعیت نابسامان بشری در یمن معرفی کند، سازمانهای بشردوستانه از ممانعت ائتلاف عربی از ورود کمکهای انسانی و حتی اخراج این سازمانها از این مناطق و ممانعت از امدادرسانی به شهروندان سخن میگویند.
از آغاز حمله ائتلاف نظامی سعودی به یمن، کمیینهای انسانی متعددی برای نجات ساکنان این مناطق ایجاد شده است و سازمان ملل متحد از طرحهای فوری برای نجات شهروندان یمنی خبرداد، اما طولی نکشید که شکست این طرحها و عدم توانایی کمک به ساکن این مناطق اعلام شد.
گذرگاههای انسانی
ائتلاف سعودی در چنین شرایطی علاوه بر بازداشت، شکنجه و قتل صیادان، مؤسسات شهری و حتی خانههای مسکونی در مناطق ساحلی را هدف حملات هوایی قرار داده و همزمان با تبلیغات رسانهای مبنی بر احتمال آغاز حملات زمینی، به منظور خالی کردن این مناطق از سکنه از گشودن گذرگاههای انسانی خبر میدهد.
هدف قراردادن غیرنظامیان در این مناطق، از بمباران خانهها و مجتمعهای مسکونی گرفته تا کارخانههای تولید مواد غذایی و تنها آسیابی که برای تولید آرد به عنوان مهمترین مکمل غذایی استفاده میشد از جمله جنایات جنگی است که به ثبت رسیده است.
در این میان، ائتلاف سعودی هر از چند گاهی کمکهای غذایی ناچیزی را در مناطق مختلف توزیع میکند تا اهالی این مناطق وابسته به دریافت بستههای غذایی از سازمانهای امداد رسانی باقی بمانند در حالی که نیاز اصلی آنها از سرگیری فعالیتهای زراعی و دریایی است.
قطع فرآوردههای نفتی نیز نقش مهمی در ممانعت از رسیدن کمکها به مناطق دور افتاده در یمن دارد. با وجود این، استان الحدیده یمن هنوز یک پایگاه نظامی مهم برای انصارالله است، همچنان که ائتلاف سعودیــاماراتی نیز آن را یک پایگاه مهم میداند.
تغییر ساختار جمعیتی راهکار دیگر ائتلاف سعودی برای تسلط بر منطقه راهبردی الحدیده است به ویژه اینکه این منطقه به دلیل واقع شدن در خط تجارت دریایی و کشتیرانی بینالمللی و اشراف بر باب المندب اهمیت فراوانی دارد.
شکست امدادرسانی
شکست تلاشهای انجام شده برای امدادرسانی بسیاری از ساکنان این منطقه را مجبور به کوچ به مناطق دوردست در شمال یعنی صنعا و تعز و یا مناطق جنوبی همچون مهرة، حضرموت و بیضاء کرده است. مهاجرتی که به قدرت مالی آوارگان بستگی دارد و کسانی که از تمکن مالی برخوردار نیستند، نمیتوانند سرنوشت خود را تعیین کنند.
یمن کشوری است با 2500 کیلومتر ساحل دریایی که این نوار ساحلی در تسلط اماراتیها و سعودیها قرار دارد و 80 درصد از بنادر یمن از بندر «نشطون» در «مهره» واقع در جنوب شرقی این کشور گرفته تا بندر «مخأ» در بخش غربی در کنترل امارات قرار دارد.
علاوه بر آن با بسته شدن گذرگاههای زمینی و فرودگاههای بینالمللی، گویی این کشور به طور کل بسته وبه زندانی در دست ائتلاف عربی تبدیل شده و در دست نیروهای دولتی یمن نیست که این خود جنایتی جنگی به شمار رفته و برخلاف قوانین بینالمللی و مغایر با اهداف اعلامشده از سوی ائتلاف نظامی است.
حتی گزارشهای سازمان ملل متحد، که از محاصره به عنوان تشدید تراژدی یمن یاد میکند، نتوانسته است این محاصره را بشکند و یا از شدت آن بکاهد.
آمار وحشتناکی از فقر و گرسنگی و کمبود غذا برای ساکنان همه مناطق یمن وجود دارد ودر مناطق شاهد درگیری به ویژه الحدیده از شدیدتر است.
تعداد کودکانی که هر روز در یمن جان خود را از دست میدهند همواره افزایش مییابد، به گونهای که براساس گزارشی «هر 10 دقیقه یک کودک یمنی میمیرد» و این در حالی است که تنها شریان زندگی در الحدیده که محل ورود 80 درصد از مواد غذایی و دارویی و کمکهاست به سبب درگیریها در معرض بسته شدن قرار دارد.
اینجا معنای هشدار سازمانهای بینالمللی و سازمان ملل متحد نسبت به بحران ایجاد شده در صورت ادامه درگیری در الحدیده فهمیده میشود و این همان چیزی است که کشورهای بزرگ و در رأس آنها روسیه و اتحادیه اروپا را بر آن میدارد تا پرونده الحدیده را به مذاکرات سیاسی بکشانند.
بحران قرن
امروز وجدان جهانی این حجم از بحران سیاست گرسنه نگه داشتن، کوچ اجباری و کشتن خاموش در یمن را محکوم میکند. بحرانی که از نظر سازمان ملل متحد، بزرگتر از بحران جنگ جهانی دوم است؛ زمانی نازیها شهرهای روسیه را محاصره کرده و صدها هزار تن را در اثر گرسنگی و بمباران شهرهای اروپایی به قتل رساندند، اما آنچه امروز در یمن اتفاق میافتد مفتضحانهتر و وحشیانهتر از آن است.
زمین سوخته
سیاست زمین سوخته یکی از سیاستهای سیستماتیک در جنگهاست که در جنگ جهانی دوم به کار گرفته شد. زمانی که شهرهای بزرگ محاصره و مورد بمباران هوایی قرار گرفت، این سیاست راهبردی نظامی است که در آن همه عوامل حیات به عنوان یک مجازات جمعی از بین میرود و برخلاف قوانین بشری است که حمله و تخریب موادی را که برای ادامه حیات مردم لازم است ممنوع میکند.
در طول این جنگ کارخانههای تولید موادغذایی، اتومبیلهای حمل کالا میان شهرهای اصلی و حتی مرغداریها، آسیابهای گندم، پمپهای آب و مولدهای انرژی برق، پلها و راههای بین شهری و قایقهای صیادان هدف قرار گرفت.
با کمال تأسف فریاد یمن شنیده نمیشود زیرا شهروند یمنی ذاتاً عزتمند و عزیز است، اما یمن با فرزندان، یاران ودوستداران خود مقاومت خواهد کرد.
انتهای پیام