کمی که از تهران به سمت جنوب غربی حرکت کنید و در مسیر شهر ری و اتوبان قم قرار بگیرید کشوری کوچک را خواهید دید که در حاشیه پایتخت زیر سایه نظمی روزمره و معمول با خانههایی بسیار کوچک و سنگی قرار دارد. در این شهر خیابانهایی به ظاهر آرام و ساکنانی وجود دارند که هرچند خود سالهاست سکوت را فریاد زدهاند، اما صدای شیون زندگان موسیقی متن روزانهشان شده است.
اینجا بهشت زهرای تهران است؛ جایی که حالا چیزی حدود یک و نیم میلیون نفر از رفتگان این شهر را مهمان قطعات بیشمارش کرده است. سرزمینی پر از نامهای آشنا و غریبه و وعدهگاهی برای آنان که هنوز با گذشته و درگذشتگان خود نفس میکشند. اینجا کشوری کوچک در حاشیه پایتخت است. کشوری که رهبر، رئیسجمهور و نخستوزیر و کابینه، حزب حاکم، هنرمند، مدیر، پزشک، سردار و سرباز و مردمی از پیر و جوان، زن و مرد، کودک و کهنسال دارد که هر یک دوران و خاطرات و سرنوشتی داشتند.
بهشت زهرا در حال حاضر بزرگترین آرامستان ایران است، مکانی که فعالیتش را رسماً در سال ۱۳۴۹ خورشیدی با ۳۱۴ هکتار وسعت آغاز کرد و در سال ۱۳۷۶در بخش شمالی مساحت ۱۱۰ هکتار و در سال ۱۳۸۷ آن بخش شرقی به مساحت ۱۶۰ هکتار خریداری و به آن اضافه شد. حال با گذشت ۴ دهه هنوز هم بهشت زهرا همان کشور کوچک حاشیه پایتخت است؛ سرزمینی پر از نامهای آشنا و غریبه و وعدهگاهی برای همه آنانی که دنیا را آن قدر جدی گرفتند که فراموششان شد انتهای روزها و شبهای دنیا یکی است.
اما بهشت زهرا در سالهای اخیر بارها به دلیل حواشی تشییع و دفن و بزرگداشت چهرهها، همچون دفن معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، انتشار اخباری مبنی بر گورخوابها و روزی به هوای انتشار اخباری مثل اینکه قرار است ناوگان حمل اموات به مرسدس بنز مجهز شود تا خبرهای ریز و درشت دیگر خبرساز شده است؛ تقریباً از اواسط سال ۱۳۷۶ بود که خبری مبنی بر پر شدن بزرگترین آرامستان کشور شنیده شد؛ این خبر به سرعت پخش شد و مردمانی که هزار و یک دغدغه برای روزهای عمرشان داشتند، حالا برای روزهای پس از مرگشان نیز نگران شدند.
در پی افزایش نگرانیها، مدیران وقت بهشت زهرا به فکر گسترش این آرامستان افتادند؛ هرچند اکنون با توسعه مجموعه بهشت زهرا، مشکل جا برای دفن اموات تهرانیها تا حدودی حل شد، اما این شرایط موقت است و حالا مسئولان مشغول مکانیابی برای احداث آرامستانی جدید در پایتخت هستند تا شاید چند سال بعد پس از گذشت ۴ دهه، در کنار بهشت زهرا(س) گورستان دیگری در تهران احداث کنند؛ در این سالها نیز مدیران بهشت زهرا خدمات جدید و مناسبی را در جهت رفاه حال خانوادههای متوفیان پیشبینی و عملیاتی کردند بر همین اساس خبرگزاری ایکنا؛ بر آن شد تا گفتوگویی را با «سعید خال»، مدیرعامل سازمان بهشت زهرا(س)، انجام دهد تا با جزئیات و کموکیف برنامههای پیش رو و خدمات جدیدی که قرار است انجام شود بیشتر آشنا شویم.
وی مدیری از بدنه شهرداری تهران است که دارای ۲۳ سال سابقه کار در بهشت زهرا(س) است؛ او مدرس دانشگاه و دانش آموخته فوق لیسانس علوم ارتباطات و دکترای مدیریت فرهنگی. علاوه بر این بنیانگذار و مؤسس اولین پژوهشکده و کتابخانه تخصصی آرامستانهای کشور و همچنین تشکیلدهنده معاونت فرهنگی ــ اجتماعی این سازمان بوده است.
او ابتدای سخنانش را با قدردانی از خبرگزاری ایکنا، آغاز کرد و گفت: از خبرگزاری بینالمللی قرآن که همواره در طول این سالها یار و یاور گلزار شهدای اسلامی بودند تشکر و قدردانی میکنم و هرگز دست یاری این خبرگزاری خوب، حرفهای و بیطرف را فراموش نمیکنم؛ به دلیل اینکه بخشی از زندگی من در عالم خبری و روزنامهنگاری به رسانه وابسته است، میتوانم اذعان کنم که ایکنا یکی از خبرگزاریهای خوب و فاخر کشور ماست.
در ادامه مشروح بخش اول این گفتوگو را میخوانید:
*ایکنا: از نحوه ورود به بهشت زهرا(س) و اقدامات خود بگویید و بفرمایید با توجه به اینکه یکی از اهداف شما تبدیل بهشت زهرا(س) به بوستانی معنوی و فرهنگی همراه با تکنولوژیهای روز است، چقدر توانستهاید به این هدف نزدیک شوید و چه برنامههایی برای آینده این طرحها و اقدامات در نظر دارید؟
بنده ۲۵ سال از عمر خودم را در بهشت زهرا بودم و افتخار دارم که بگویم تمام دوره خدمت خودم را در شهرداری تهران از روز اول تا به امروز در بهشت زهرا(س) گذراندهام؛ من در این سازمان جذب شهرداری تهران شدم و پله پله مراحل رشد را طی کردم و سطوح کارشناسی، کارمندی و مدیریت را تا به امروز که به عنوان مدیرعامل این سازمان هستم تجربه کردهام. در این مسیر ۳۴ حکم پیاپی را به تدریج و در طی زمان در بخشهای مختلف اعم از فرهنگی، اجتماعی، منابع انسانی و مالی و موارد دیگری دریافت کردم و مفتخر هستم که بگویم فردی از بدنه شهرداری تهران هستم.
این مکان را خیلی دوست دارم و به کار کردن در آن عشق میورزم؛ در طول این سالها همه جایگاههای سازمانی بهشت زهرا(س) را پشت سر گذاشتم و جایی نیست که در این سازمان باشد و من در آنجا خدمت نکرده باشم و اکنون هم مفتخر هستم که در این کشور انجام وظیفه کنم. بهشت زهرا(س) جایگاهی مقدس و معنوی است که مدفن ۳۰ هزار شهید، ۴ هزار شهید گمنام، ۲۱۰ شهید مدافع حرم و محل دفن یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از اموات مسلمین و ۲۵۰۰ نفر از مشاهیر و بزرگان و نامآوران کشور است.
۲۵ تیر ۱۳۴۹ زمانی که بهشت زهرا تأسیس مشد، هیچ کس باور نمیکرد که گورستانی دورافتاده در جنوب غربی شهر تهران در بیابانهای قم در دورافتادهترین نقطه تهران روزی مأمن مردم ایران و جایگاه ۳۰ هزار شهید انقلاب و دفاع مقدس و پیکر پاک ۴۰۰۰ شهید گمنام دفاع مقدس در این قسمت از کره خاکی قرار بگیرد. بهشت زهرا در بدو تأسیسش به جهت جلوگیری از تعدد گورستانهای شهر تهران، تمرکز و ایجاد یک گورستان بهداشتی و مدرن شکل گرفت و در اواخر دهه ۴۰ و زمانی که وارد دهه ۵۰ میشویم استقبال زیادی از آن نشد و جالب اینجاست که با دفن پیکر شهدا در این آرامستان، بهشت زهرا به شرایط فعلی تبدیل و شناخته شد.
بهشت زهرا چند کلیدواژه اصلی دارد که یکی از آنها این است که در اوایل دهه ۵۰ با دفن پنهانی شهدای گرانقدر توسط مأموران شاه که عدهای از هموطنان را شهید کرده بودند، این مکان آهسته آهسته برای مردم شناخته شد. از ویژگیهای مهم دیگر این سازمان حضور حضرت امام خمینی(ره) در بدو ورودش به کشور است. این مکان قرارگاه تاکتیکی و فرماندهی انقلاب است؛ چراکه بعد از پایان تبعید امام خمینی(ره) و ورود ایشان به میهن اسلامی اولین مکانی که تصمیم میگیرند در آنجا حضور پیدا کنند بهشت زهرا است و لذا در بهمن سال ۵۷ در حالی که انقلاب هنوز پیروز نشده بود، بهشت زهرا به اولین قرارگاه فرماندهی رسمی انقلاب مبدل میشود؛ بعد از آن هم جایگاه شهدای جنگ میشود.
بعد از ۳۱ شهریور ۵۹ بهشت زهرا رسماً به کعبه آمال و قبلهگاه شیعیان ایران تبدیل شد؛ در این سالها شهدای گرانقدری از بزرگان انقلاب و فرماندهان و سرداران در این مکان حضور یافتند و تا سال ۱۳۶۸ که پیکر رهبر کبیر انقلاب اسلامی در جوار این آرامستان آرام گرفت، بهشت زهرا به آرامگاهی خاص در جهان تبدیل شد.
از لحاظ فنی وسعت بهشت زهرا(س) ۵۸۴ هکتار است که با اضافه شدن فضای حرم مطهر امام خمینی(ره)۷۵۰ هکتار میشود؛ حدود نیمی از این مقدار فضای سبز است که یک عدد عجیب و غریب و چشمگیر است. تا به امروز یک میلیون و 500 هزار نفر در این مکان پذیرش شده و حدود یک میلیون و 350 هزار نفر در این مکان دفن شدهاند. ویژگیهایی دارد که اولین خدمت آن رتق و فتق اموات مسلمین است و در حقیقت یک سازمان خاص بدون تعطیلی ۲۴ ساعته است. یعنی از ۲۵ تیر ماه سال ۱۳۴۹ تا به امروز حتی یک روز، یک دقیقه و یک ثانیه هم تعطیل نشده است. ویژگی دوم آن واجب کفایی است که بر گردن همه مسلمین وجود دارد ولی به دلیل اینکه سازمان بهشت زهرا(س) آن را انجام میدهد از گردن عموم مردم ساقط میشود. ویژگی سوم آن همدردی با خانوادههای متعلم و داغدار است که همه روزه آنها را پذیرش میکند؛ ویژگی چهارم حضور کارمندان بهشت زهرا در مواقع بحران است؛ زمانی که بحرانی در کشور رخ میدهد اولین تیمی که در مکان بحران حاضر میشوند کارمندان بهشت زهرا هستند. به عنوان مثال در سیل تهران، زلزله منجیل، زلزله رودبار، زلزله بم و غیره حضور داشتهاند.
سازمان بهشت زهرا روزانه بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ متوفی را پذیرش میکند و بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر در این مکان دفن میشوند؛ به طور متوسط حدود ۳۰۰ هزار تماس در سال برای کار در سازمان انجام میشود و در سال حدود 127 هزار مراسم برگزار میکنیم که برای هر کدام از این مراسمها ۲۰ هماهنگی پی در پی اعم از پذیرش، تطهیر، تغسیل، تکفین، اکو، مداح، چادر، روضهخوان، صندلی و... انجام میشود که نباید هیچ کدام از آنها قطع شود. لذا کار خیلی مهم، سخت و بدون وقفهای را انجام میدهیم. همچنین ناوگان حمل و نقل متوفای درونشهری بهشت زهرا بیش از ۵ میلیون کیلومتر در سال ۹۶ راه طی کرده است و ناوگان حمل درون شهری ما 9 میلیون کیلومتر مسیر را پیمودهاند؛ این سازمان بدون تعطیلی است و کار را طبق معمول انجام میدهد و بدون معطلی خدمات ارائه میدهد.
در این جریان یکی از مهمترین کارهایی که انجام دادهایم بهکارگیری انجام طرح «مباشر» است که موجب رضایت شهروندان شد؛ مباشر در این طرح از ابتدا تا انتها و صفر تا صد کارهای متوفی را انجام میدهد و در کنار خانواده متوفی ابراز عشق، دلداری، همدردی میکند و تسلیت میگوید و در نهایت بعد از اتمام کار متوفی و دفن خارج میشود؛ بر همین اساس امروز سرانه توقف متوفی در بهشت زهرا به زیر یک ساعت رسیده است. یعنی از ساعتی که متوفی وارد میشود تا ساعتی که کارش تمام میشود به کمتر از یک ساعت رسیده که در نوع خودش یک رکورد محسوب میشود.
بخش اول فعالیتهای ما هم این رتق و فتق اموات مسلمین است که کار گسترده و بسیار سختی است. بخش دوم کار این است که این مقدار از خدمات عظیمی که میخواهد انجام شود نیازمند زیرساخت عمرانی و آبادانی است که به همان میزان آسفالت، شیر آب، سرویس بهداشتی، فضای سبز، نگهبان و... باید ایجاد شود؛ لذا به طور متوسط سالی ۴۰ هزار قبر احداث میکنیم و در کنار آنها راه و جاده میسازیم که همینها نیازمند ساخت جدول، آسفالت و ساخت فضای سبز و موارد اینچنینی هستند که برای همین مقدار هم هزینههای نگهداری، تأسیسات، فضای سبز و نگهبانی داریم؛ لذا بخش دوم کارهای عمرانی و عملیاتی است. کار سوم در حقیقت با بنیانگذاری معاونت فرهنگی و اجتماعی در سال ۱۳۹۰ به دست بنده در بهشت زهرا(س) انجام شد.
با توجه به راهاندازی این معاونت نگاه بهشت زهرا(س) به سمت فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی سوق پیدا کرد. پیش از این به این نتیجه رسیدیم که کار بهشت زهرا تنها یک کار فیزیکی و دفن اموات نیست و لذا تصمیم گرفتیم که معاونت فرهنگی و اجتماعی بهشت زهرا(س) را تأسیس کنیم؛ بعد از آن با اقدامات فرهنگی مناسب سعی کردیم که این مکان به یک قطب و بوستان معنوی و فرهنگی تبدیل شود.
*ایکنا: در جریان این فعالیتها چه برنامههایی را برای تحقق بهشت زهرا به یکی از قطبهای معنوی و فرهنگی پایتخت عملیاتی کردید؟
جالب است که بدانید در طول سال، ۵۶ جمعه، ۵۶ پنجشنبه و ۵۶ عنوان روزهای خاص داریم. لذا با توجه به این روزهای تعطیلی و روزهای خاص، در طول سال جمعیت کثیری از افراد را داریم که به این سازمان مراجعه میکنند و باید به همین تعداد خدمات فرهنگی و اجتماعی و امثال آن را ارائه دهیم؛ در شب جمعه آخر سال بین ۳ تا ۵ میلیون نفر در دو هفته متوالی وارد بهشت زهرا(س) میشود که بهشت زهرا را به یک مکان بزرگ معنوی و فرهنگی تبدیل میکند.
نامهایی که در بهشت زهرا تغییر کرد: از گورکن تا خاکسپار و از غسال به تطهیرکننده
براساس فرهنگ شیعه بسیاری از خانوادهها در شب جمعه آخر هر سال بر سر قبور اموات خود میروند و بر سر خاک آنها حضور پیدا میکنند؛ به همین خاطر یکی از اقدامات و کارهای اساسی در این ایام همین موارد است و ما نیز به همین نسبت وظیفه داریم که خدمات رفاهی و فرهنگی مناسب ارائه دهیم. بر همین اساس نگاه بهشت زهرا به سمت و سوی فعالیتهای فرهنگی و معنوی رفت و در همان سالها بود که بنده معاونت فرهنگی و اجتماعی بهشت زهرا(س) را تأسیس کردم و اقدامات خوبی از جمله تأسیس اولین پژوهشکده و کتابخانه تخصصی سازمان بهشت زهرا(س) و ورود به حوزههای فرهنگی و عرصههای اجتماعی و همچنین تغییر نامهایی از جمله متوفیان به عروجیان، گورستان به آرامستان، غسال به تطهیرکننده، گورکن به خاکسپار و همچنین فرهنگسازی عمیق و ریلگذاری مناسب در سالهای اخیر در زمینه اقدامات فرهنگی و اجتماعی انجام شد.
راهاندازی کانون تطهیرکنندگان داوطلب
در دورههای اخیر و یک سالی که بنده به عنوان مدیرعامل این سازمان منصوب شدم، اقدامات فرهنگی، عمرانی، ترافیکی و هوشمندسازی عمیقی در بهشت زهرا انجام شد؛ با توجه به تجربیات گذشته به گونهای عمل کردیم که مردم از زمانی که در این مکان حضور پیدا میکنند، خدمات بهتر، سهلتر و وسیعتری را بگیرند. به همین خاطر در عرصه فرهنگی فعالیتهای گستردهای انجام شد که ازجمله آن راهاندازی کانون تطهیرکنندگان داوطلب بود؛ در این کانون مردم را به این کار تشویق کردیم.
مرگاندیشی برای زندگی
در جریان راهاندازی کانون تطهیرکنندگان به این مسئله رسیدیم که تنها راهی که میتوانیم مردم را اخلاقمدار کنیم این است که یاد و نام خدا و یاد مرگ را از خانواده آنها دور نکنیم و شاید مهمترین اثری که در این یکسال انجام دادم، این بود که مرگاندیشی، مرگآگاهی و در حقیقت فکر و یاد مرگ را در مردم بارور کردیم؛ البته نه برای خود مرگ، بلکه برای زندگی، چراکه معتقدیم هر کسی که به یاد خدا و مرگ باشد مطمئناً زندگی زیباتر، اخلاقمدارتر و انسانیتری خواهد داشت و قطعاً در زندگی خودش دیگر حسد نمی ورزد و حرص و آز ندارد و نخواهد داشت و کار نیک کرده و اخلاقی زندگی میکند و حقالناس را رعایت میکند. لذا کارهای فرهنگی انجام دادیم، از جمله کتاب خاطرات بچههای بهشت زهرا را چاپ کردیم. همچنین کانون تطهیرکنندگان داوطلب را تقویت کردیم و در کنار آن تدوین دایرهالمعارف مشاهیر مدفون در بهشت زهرا را چاپ کردیم و همچنین همایشهای مختلف و کارهای علمی و پژوهشهای متعددی را انجام دادیم و همایشهای ویژهای در حوزه خانواده معظم شهدا از جمله شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس و همایشهای متعدد مذهبی از جمله همایش احلی من العسل را در ایام محرم برگزار کردیم. در این جریان گرامیداشت نوجوان کربلا و شهدای مدافع حرم و حمایت از ایستگاههای صلواتی و مجالس انس با قرآن و امثال آن را انجام دادیم و در عین حال از کارهای عمرانی، ترافیک و هوشمندسازی غافل نبودیم؛ به طوری که در همین مدت توان بحران بهشت زهرا را به ۴ برابرارتقا دادیم و توان هوشمندسازی این سازمان را هم افزایش دادیم.
به تازگی اولین مرکز کنترل ترافیک شهر تهران را در بهشت زهرا راهاندازی کردیم و برای شب جمعه آخر سال در بهشت زهرا حدود ۵۰ طرح جدید و بدیع را برای مردم اجرا کردیم. امسال هم یکی از بهترین ورود و خروجها و کنترل ترافیک را در شب جمعه آخر سال داشتیم، به گونهای که مردم با اطلاعرسانی صحیح وارد بهشت زهرا شدند؛ لذا ایستگاههای مختلف و طرحهای جدید و همچنین به کارگیری همه امکانات در خدماترسانی بهتر به مردم ارائه شد و فعالیتهای متنوع و خوبی را برای مردم انجام دادیم تا آنها با آرامش خاطر از این مکان خارج شوند؛ نهایتاً خروجی این کارها باعث شد تا اولین مرکز کنترل ترافیک شهر تهران در بهشت زهرا افتتاح شود. بر همین اساس بهشت زهرا از این پس قابلیت این را دارد که تمامی مبادی ورودی شهر به بهشت زهرا را به صورت شبکه کنترل کند. حتی میتوانیم میادین بزرگ شهر تهران را هم در این مرکز کنترل کنیم.
یکی دیگر از کارهایی که در طول تاریخ بهشت زهرا اتفاق افتاد، که در نوع خودش هم بینظیر بود، نوسازی کامل ناوگان آمبولانسهای شهر تهران بود که یکبار در دهه ۸۰ و یکبار هم در اول مهر ۹۷ انجام شد. در ناوگان جدید با بهکارگیری ۵۰ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس چهارنفره ظرفیت حمل متوفی را به دو برابر افزایش دادیم. در کنار آن طرحهای فرهنگی و اطلاعرسانی و هوشمندسازی را در جهت رفاه حال مردم و در جهت آسایش آنها و همچنین ارتقای کیفیت خدمات و رضایت مراجعان انجام دادیم.
بهشت زهرا سازمانی است که در غم و اندوه مردم و همه شهروندان شریک است و از خدا میخواهیم که هیچ کس غم نبیند؛ ولی در هر حال گریزی از مرگ نیست و آن حتمیترین قانون طبیعت است که نسخه و دارویی ندارد؛ به قول معروف «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی»؛ ما سعی خواهیم کرد این خدمات را با توجه به تجربیاتی که داریم بهتر کنیم و قضاوتشان را به عهده خود مردم که بهترین قاضی هستند میگذاریم.
*ایکنا: یکی از اقدامات اثرگذار سازمان بهشت زهرا در طول سالهای اخیر طرحهای مباشر بود، طرحی که رضایتمندی بسیاری را به همراه داشت؛ بر همین اساس آیا این طرح ادامه پیدا خواهد کرد؟ و آیا شاهد طرحهای اینچنینی از جمله استفاده از روانشناسان در بهشت زهرا خواهیم بود؟ و آیا برنامهای دیگری در این خصوص دارید یا خیر؟
در راستای طرح موفق مباشر که خود بنده بنیادگذار آن بودم، سعی کردیم که آن را حمایت و گسترش دهیم؛ چراکه رضایت مردم را در پیداشت. زمانی که مردم غمزده هستند در تعادل روحی نیستند و بر همین اساس نیاز داشتند تا یک نفر کارهای آنها را در این زمان انجام دهد؛ به همین خاطر با جدیت طرح مباشر را دنبال کردیم و آن را توسعه دادیم. امروز هم این امکان را داریم که این طرح را از مبدأ عملی کنیم و در زمانی که فرد تماس میگیرد تا متوفی خود را بیاورد، مباشران در کنار خانوادههای متوفی باشند و همه کارها را انجام دهند.
در راستای موفقیت این طرح چند کار و اقدام دیگر را انجام دادیم که یکی از آنها استفاده از روانشناسان بود. این موضوع را هم به صورت جدی دنبال میکنیم و قرار شد تا این روانشناسان به افرادی که در مواقعی تعادل روحی و روانی خود را از دست میدهند و نیازمند به مشاوره هستند، خدمات ارائه دهند. گاهی اوقات شاهد هستیم فردی مراجعه میکند که تمام خانوادهاش را در یک تصادف از دست داده و یا فردی مراجعه میکند که پدر، مادر، خواهر و برادرهای خودش را در یک حادثه با هم از دست داده است و لذا نیازمند کمک هستند. برهمیناساس بحث روانشناسی و در کنار آن اورژانس بسیار مجهزی راهاندازی کردیم که داروهای بهروز و تجهیزات مناسبی دارد و به صورت رایگان به شهروندان خدماترسانی میکند. همچنین درصدد راهاندازی خانه کودک هستیم که بتواند کودکان عزیز شهروندان داغدار را گرفته و مراقبت بکند تا آنها بتوانند با فراغ بال به کارهای خودشان برسند و بعد از مراسم کودکان خودشان را تحویل بگیرند.
*ایکنا: تفاوت کار در بهشت زهرا برای یک دانشآموخته مدیریت فرهنگی با کار کردن در سایر حوزههای فرهنگی دیگر به چه شکل است و شما کدامیک را بیشتر میپسندید و در کدامیک احساس بهتری دارید؟
من حدود ۱۲ سال است که به صورت دلی در دانشگاه تدریس میکنم، اما شغل موروثی و خانوادگی من ارتباطات و روزنامهنگاری است و به این کار بسیار علاقه دارم؛ تحصیلاتم در حوزه ارتباطات و مدیریت فرهنگی است، اما به هرحال برای کار در بهشت زهرا باید عشق داشته باشید تا بتوانید در آن کار کنید. لذا در بهشت زهرا کار کردن عشق میخواهد. همکارانم اکثراً این گونه هستند و همان طور که حافظ میگوید: «گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن/ شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت»؛ یا در جای دیگر میگوید: «حجاب چهره جان میشود غبار تنم / خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم». مولانا هم در شعر دیگری میگوید: «روزها فکر من این است و همه شب سخنم / که چرا غافل از احوال دل خویشتنم / ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا/ یا مرادی چه بوده است از این ساختنم/ مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/ چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم»
در ادبیات ما هم به موضوعات مرگ اشاره شده است، اما در بهشت زهرا تا عاشق نشوید، نمیتوانید کار کنید و این ویژگی همه ۵۰۶ نفر پرسنل شاغل در بهشت زهراست که در روزهای سخت به مردم تهران خدمت میدهند. اینجا جزئی از زندگی من شده است که آن را عاشقانه دوست دارم، اگرچه کار دشوار و سختی است و روی روحیه ما تأثیر میگذارد، اما برای من هنگامی که عزیزی زنگ میزند که فردی از خانوادهاش را از دست داده هیچ فرقی نمیکند، بلکه هر کدام از آنها رنگ و بوی خودشان را میدهد و این طور نیست که دیگر این کار برای ما عادی شده باشد و بیاحساس باشیم. برای من هیچ تفاوتی ندارد که این عزیزان چه کسانی هستند و لذا برایم این کار عادی نشده و هر کدام برای خودش رنگ و بویی دارد و ما نیز از غم دیگران متألم و متأثر میشویم.
کار من یک کار فرهنگی است و نگاهم این است که تلنگری به مردم در این حوزه بزنیم. چراکه میگوییم: «و نترسیم از مرگ، مرگ پایان کبوتر نیست/ مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید/ مرگ با خوشه انگور میآید به دهان»؛ لذا اگر بتوانیم این مسئله را در جامعه ترویج کنیم و مردم در یک کلام به یاد مرگ باشند به خلق آزار نمیرسانند.
بدترین چیز در دین ما حقالناس است و خداوند حق خودش را میبخشد، اما تنها چیزی که از آن نمیگذرد حقالناس است؛ خواجه حافظ در این باره میگوید: «مباش در پی آزار هرچه خواهی کن/ که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست»؛ یا میگوید: «من از بازوی خود دارم بسی شکر/ که زور مردمآزاری ندارد»؛ یاد معاد و یاد مرگ انسان را بارور میکند و او را بهروز کرده و موجب میشود که او اخلاقیتر و معنویتر زندگی کند؛ رسالت بهشت زهرا این است که هم به لحاظ خدماتی و هم به لحاظ معنوی بتواند خدمتی کند و اثری در مردم بگذارد.
گفتوگو از وهاب خدابخشی
انتهای بخش اول