درباره نامه 118 نفری
کد خبر: 3755681
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۸

درباره نامه 118 نفری

گروه جامعه ــ 118 نفر از اساتید دانشگاه تهران در نامه‌ای به رئیس این دانشگاه تقاضای اجرای مرّ قانون در مورد ضوابط پوشش را داشته اند که به نظر می‌رسد مقدمات و ملزوماتی برای اجرای این هدف باید به کارگرفته شود که همواره مورد غفلت قرار می‌گیرد.

درباره نامه  118 نفریبه گزارش ایکنا؛ روز گذشته، 118 نفر از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران در نامه‌ای از رئیس این دانشگاه خواستند با توجه به قوانین موجود درباره ضوابط پوشش بانوان در دانشگاه‌ها و قوانین منع استعمال دخانیات در دانشگاه، نسبت به اصلاح رویه‌های موجود اقدام مؤثر انجام شود؛ در بخشی از نامه آمده است: «احتراماً به استحضار می‌رساند که طی سال‌های گذشته علیرغم پیگیری‌ها و تذکرات مشفقانه و برگزاری جلسات متعدد، متأسفانه شاهد بی‌توجهی برخی از مسئولین تحت امر حضرتعالی می‌باشیم. به طوریکه وضعیت عفاف و حجاب و رفتارها و تعاملات اجتماعی خارج از شأن پاره‌ای از دانشجویان که مغایر با شئونات اسلامی، اخلاقی و عرفی می‌باشد رو به فزونی گذارده است...».
در این نوشتار کوتاه، 2 نکته را درباره این نامه که در راستای امر به معروف و نهی از منکر نگاشته شده است، از ذهن می‌گذارنیم:

مواجهه همدلانه؛ اصلاح واقع‌نگرانه

پیش از هر تحلیلی باید توجه داشته باشیم که فضای پوشش و رفتار در سطح دانشگاه‌ها، انعکاسی است از آنچه که در ابعادی بسیار بزرگتر در سطح جامعه جریان دارد. عدم اتخاذ روش‌های مؤثر و پایدار فرهنگی در تبلیغ فریضه حجاب به عنوان فریضه دینی و میراث ملی و هویتی ایرانیان و به عکس اتخاذ روش‌های خشونت‌آمیز و مخاطره‌انگیز در بعضی برهه‌های پس از انقلاب، به علاوه مشکلات اقتصادی و معیشتی گروه‌های وسیعی از مردم که نارضایتی آن‌ها، نارضایتی از نمادهای منتسب به حکومت همچون حجاب را هم برای بعضی جوانان به ارمغان آورده است، باعث شده در چند سال اخیر، دامنه بی‌حجابی بدحجابان افزایش یابد، یعنی با وجود اینکه طیفی قابل توجه از جوانان کشورمان به معارف حجاب و ارزش‌های حجاب آگاهی دارند و این فریضه را به زیبایی پاس می‌دارند، طیفی دیگر که به حجاب اعتقاد ندارند، در بدحجابی خود، بدتر شده‌اند و هر جا هم که از دستشان برآید، شاید کشف حجاب کنند. این حقیقتی است که در جامعه ما جریان دارد و طبیعتاً جلوه خود را بر صحن دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی نیز نشان می‌دهد. مگر ما توانسته‌ایم در صحن جامعه با بگیر و ببند حجاب را فرهنگ‌سازی کنیم که حال در صحن دانشگاه بتوانیم با چنین رویکردهایی آن را اصلاح کنیم؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها مستقیماً به جوانان کشورهای اسلامی نامه نوشته‌اند و با گروه‌های مختلف دانشجویی با سلایق گوناگون دینی و سیاسی در داخل کشور جلسات گفت‌وگو برگزار کرده‌اند، همچنین یکی از انتظارات مهم ایشان در سال‌های اخیر، تشکیل گروه‌های اندیشه‌ورز و کرسی‌های آزاداندیشی بوده است. پرسش مهم این است که اساتید محترم دانشگاه‌های ما همچون 118 نفر از اساتیدی که به رئیس دانشگاه تهران نامه نوشتند، چه میزان برای گفت‌وگوی همدلانه با گروه‌های مختلف دانشجویی در قالب گروه‌های اندیشه‌ورز و کرسی‌های آزاداندیشی همت گمارده‌اند؟!، به نظر محال عقلی می‌نماید که پیش از مواجهه همدلانه با مشکلات و دغدغه‌های فکری طیفی از دانشجویان، انتظار داشته باشیم که رویکرد خود را اصلاح کنند. مگر اینکه دغدغه اساتید محترم، تحول فکری نباشد و فقط درخواست اجرای مرّ قانون را دارند که باید در پاسخ گفت ابزارهای قانونی کنترل حجاب مثلاً نیروهای حراست دانشگاه بیش از حد فعلی، کارایی و امکان برخورد سلبی ندارد.

انفعال بی‌جا؛ اقدام به جا

ضمن درک نیات خیرخواهانه و مشفقانه نامه 118 اساتید محترم دانشگاه تهران به نیلی احمدآبادی، به نظر می‌رسد چنین نامه‌نگاشتن‌های عده‌ای از اساتید به رئیس دانشگاه که خود در حکم پدر یا مادر برای دانشجویان هستند و دانشجویان آن‌ها را ملجأ خود می‌دانند، در بلندمدت به ایجاد شکاف بین دانشجو و استاد منجر می‌شود. شاید بعضی از دانشجویان جوان‌، کم‌تجربه‌ و کم‌اطلاع‌تر که ابعاد دغدغه مهم اساتید خود واقف نیستند، تصور کنند که استادشان، شاگرد خود را اصطلاحاً فروخته است! اگر خدای‌ناکرده دانشجو در فکر خود به استادش بدبین شود و به جای تصویری انسان‌ساز، تصویری مخدوش از استاد در ذهنش نقش ببندد، دیگر چگونه تعلیمات استاد موردنظر در ذهن و جان شاگرد مؤثر میفتد؟، دانشجویی که استاد خود را مثل پدر و حتی گاهی نزدیکتر و تأثیرگذارتر در زندگی خود می‌یابد، دوست ندارد استادش مثل هایدگر، فیلسوف برجسته آلمانی اشتباهات او را در قالب کدهایی به نهادهای انتظامی تحویل دهد.

به عکس، دانشجویان انتظار دارند که اساتید دانشگاه در برابر همه مشکلات رفاهی و پولی‌سازی آموزش همچون افزایش هزینه خوابگاه، اخذ هزینه سنوات تحصیلی، افزایش هزینه تغذیه دانشگاهی و ... که در سال‌های اخیر به دانشجویان به خصوص دانشجویان دانشگاه بزرگ تهران وارد شده است، واکنش نشان دهند. جنبش دانشجویی نمی‌تواند بپذیرد که بعضی اساتید نسبت به وجود مشکلات کلان رفاهی، آموزشی، تشکیلاتی و ... بی‌تفاوت و منفعل باشند، اما فقط در برابر مشکلات فرهنگی آن هم با رویکردی سلبی معترض باشند.

به هر روی، اگر از زبان غیرهمدلانه نامه مذکور صرف نظر کنیم، تلاش برای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب به عنوان حکم اسلامی و هویت ملی ما، همواره اقدامی به جاست اما همواره انفعال‌های بی‌جا و غیرقابل انتظار در موقعیت‌های دیگر، اقدامات به جا را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و از عمق تأثیرگذاری آن می‌کاهد.

به قلم مجتبی اصغری

 انتهای پیام

captcha