به گزارش ایکنا؛ کتاب «اجتماعات علمی و دانشگاه ایرانی» تالیف مرحوم محمدامین قانعیراد، استاد فقید دانشگاه تهران توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگ و اجتماعی کشور تابستان سال جاری و در 606 صفحه منتشر شده است.
این کتاب پس از دیباچه دانشکده با مطلبی با عنوان «امین دانشمند در سه زمان دانشمند» به معرفی نویسنده پرداخته و پس از آن مقدمه و پیشگفتار تفصیلی مولف قرار گرفته است.
اسمعیل خلیلی در مطلب «امین دانشمند در سه زمان دانشمند» مینویسد: جامعهشناس ما میاندیشد و «ما» مفهوم ضمنی و مضمر اما اصل دانش جامعهشناسی و همه مفاهیم جامعهشناختی است. ارزش اندیشیدن به «اجتماع علمی»، ارزش بنیادی علم جامعه است. «ما»یی که او جستوجو میکرد، از حین انتزاعیترین بروز تاریخی تا انضمامیترین حال جمعی، جلوهگرست؛ سیمرغی که نزد سی مرغ است.
بخشهای این کتاب در واقع تعدادی از مکتوبات مولف اعم از ترجمه و پژوهش است که حاصر اجرای چند طرح پژوهشی در خصوص اجتماعات علمی و تولید در دانش را در بر میگیرد. نویسنده در مقدمه کتاب و توضیح فصول آن میگوید: کتاب با یک پیشگفتار آغاز میشود که محتوای مقالات این اثر را معرفی میکند. پس از آن چهار مقاله نظری و هفت مقاله تجربی(پیمایشی) عرضه میشود. اولین بخش نظری با استفاده از محتوای دو کتاب پیشین نویسنده درباره اجتماعات علمی تدوین شده است. دو مقاله بعدی ترجمه دو مثاله از پیتر وینگارت و ریچارد وایلی است. مقاله چهارم نیز به معرفی کتاب اجتماع علمی وارن هاگستروم میپردازد.
11 بخش این کتاب عبارت است از «رویکردهای مفهومی و نظری درباره اجتماعات علمی»، «درباره یک نظریه جامعهشناختیِ تغییر علمی»، «نهادی شدن شناختی و اجتماعی تخصصهای علمی و حوزههای پژوهشی»، «رقابت در اجتماع علمی و تمایزپذیری رشتهای در دانش»، «عوامل موثر بر تولید دانش در بین اعضای هیئت علمی»، «وضعیت اجتماع علمی در رشته علوم اجتماعی»، «نقش تعاملات دانشجویان و اساتید در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی»، «تعاملات دانشجویان، انگیزش و کنشگری رشتهای»، «تاثیر ساختار اجتماعی آموزش بر عملکرد دانشجویان»، «دیدگاههای پژوهشگران درباره اجتماع علمی در ایران» و «عوامل، انگیزشها و چالشهای تولید دانش در بین نخبگان علمی».
در پشت جلد این کتاب میخوانیم: وضعیت فعالیتهای علمی در هر جامعه را میتوان با دو رویکرد درونگرا و برونگرا و یا از طریق عوامل مربوط به فضای درونی علمی و فضای کلی جامعه توضیح داد. تاکید بر اجتماعات علمی به معنای توجه به رویکردی درونگرا در تبیین و توضیح وضعیت دانش است و این رویکرد همچنین انتظار میرود با رویکرد برونگرا تکمیل شود. هدف کلی این کتاب یاری رساندن به گسترش رویکرد جامعهشناختی در مطالعات دانشگاه و سیاست علم-اما با استعانت از رویکردی درونگرا-است.
هدف نگارنده از این کتاب گسترش توجه به ضرورت تقویت بنیانها و شالودههای اجتماعی و فرهنگی مورد نیاز برای توسعه و نهادینه شدن گفتمانهای علمی و فعالیتهای پژوهشی است. آنچنان که نویسنده در پیشگفتار اثر تاکید کرده است مقالات اثر حاضر با تاکید بر نقش اجتماعات علمی در تولید و انتقال دانش همراه است. قانعیراد در اثر حاضر بر وضعیت دانشگاه ایرانی متمرکز است و مهمترین چالش توسعه علمی را مد نظر قرار داده است. او معتقد است که یکی از چالشهای اساسی توسعه علمی را باید در ضعیف بودن اجتماعات علمی در کشور سراغ گرفت. جوامع علمی ما با بیارتباطی مسائل و واگرایی در تفسیر مواجه میباشند. بحث، مذاکره، گفتوگو و تعامل علمی بین دانشگاهیان رخ نمیدهد. فقدان تعاملات ناشی از نبودن همبودیهایی در جهان علم است که پژوهشگران مختلف با اصطلاحات اجتماعشناختی، اجتماعی علمی، اجتماع گفتمانی یا اجتماع معرفتی از آن یاد میکنند. در نبود این همبودیها زمینههای موثر نقد و تحلیل اندیشه فراهم نمیگردد.
کتاب حاضر به گزارش نگارنده تنها به نظر و پیمایش نپرداخته و پیشنهادهایی برای تقویت اجتماعات علمی دارد که بخشی ار آن عبارت است از: توجه به اهمیت انگیزه بازناشی در تولید دانش؛ بازبینی نظام پاداشدهی، ترفیع و ارتقا اعضای هیئت علمی؛ افزایش مشارکت کارگزاران دانش به عنوان عاملیت تغییر در درون علم؛ نهادینه شدن اخلاقیات و هنجارهای علمی در نظام درونی علم؛ بهبود ساختهای درونسازمانی و میانسازمانی برای افزایش ارتباطات دانش؛ گسترش تبادل اطلاعات و یافتهها میان دانشگاهها و موسسات پژوهشی، برقراری ارتباطات موثر میان اعضای هیئت علمی با همتایان داخلی و بینالمللی خود؛ بهبود فضای فرهنگ کار و مشارکت جمعی در مراکز آموزشی و پژوهشی؛ گسترش شیوههای اداره مشارکتی و تصمیمگیری گروهی در نهادهای آموزشی و پژوهشی؛ تقویت انگیزههای هنجاری و اخلاقی تولید علم؛ تقویت مشارکت اساتید و پژوهشگران در انجمن و اجتماعات علمی؛ گسترش همزمان عضویت در اجتماعات علمی محلی و جهانی؛ تقویت پیوند خرده اجتماعات همدیگر؛ تقویت همکاریهای پژوهشی اعضای هیئت علمی با همدیگر؛ تقویت زنجیرهها و پیوندهای استاد-دانشجویی؛ دگرگونی شیوههای آموزشی فردگرایانه در دانشگاهها؛ پرورش دانشجویان دارای تواناییهای گفتوگویی در ارتباطی؛ گسترش درک از آموزش به معنای انتقال ارزشها و هنجارهای علمی؛ ایجاد فضاهای ارتباطی بین دانشجویان و اساتید بدون هدف آموزش رسمی؛ تشکیل نشستهایی بین اساتید و دانشجویان برای تبادلنظر و گفتوگو؛ افزایش همکاریهای پژوهشی بین دانشجویان و اساتید؛ تعیین استاد/مشاور برای هر یک از دانشجویان از بدو ورود به دانشگاه؛ اهمیت دادن به مقوله کارآموزی و دستیاری دانشجویان نزد اساتید.
گزارش از میثم قهوهچیان
انتهای پیام