به گزارش ایکنا از خوزستان، کتاب «عاشورانگاران» اثر دکتر محمدرضا سنگری عاشوراپژوه خوزستانی و حاصل جلسات تخصصی منبع شناسی عاشورایی او است که از سال 84 تاکنون به همت مؤسسه فرهنگی ـ هنری فرهنگ عاشورا در دزفول برگزار شده است.
طی این سالها بیش از 50 منبع عاشورایی در این نشستهای تخصصی نقد و بررسی شده و خروجی آن تاکنون انتشار 7 جلد با نام «عاشورانگاران» بوده است. سنگری در مقدمه جلد اول این کتاب، بازشناسی منابع عاشورا را یکی از کارهای بایسته میداند و معتقد است مطالعه، مقایسه، نقد و بازکاوی این آثار حقایق کربلا را بهتر و روشنتر به ما خواهد شناساند. او همچنین در باره دلایل ضرورت واکاوی ابعاد و اضلاع منابع عاشورایی در مقدمه جلد پنجم مینویسد: «هیچ حادثهای در تاریخ اسلام همچون این واقعه عظیم دستخوش تحریفات، افزودنها و کاستنها و دگرگونها نبوده است.»
نقد منصفانه و علمی، اطلاعات متنوع و جذاب، اطلاعات مفید برای پژوهشگران، مداحان و مبلغان، روشنگری درباره موضعگیریهای مورخان ضد شیعی، ریشهیابی خاستگاه برخی تحریفها، یافتن سیر تأثیر و تأثر در کتب عاشورایی، شناسایی منابع مستند و غیر مستند عاشورا و بیان نوآوریهای آثار و نکات منحصر به فرد آنها از جمله امیتازات این اثر است که در ادامه توضیح داده میشود.
اولین حُسن این مجموعه که در نگاه اول به چشم میآید این است که دستهبندی منظمی در کتابهایی که بارها نام آنها را شنیده و یا خواندهایم به دست میدهد؛ جلد اول این مجموعه با مشهورترین اثر تاریخ کربلا یعنی؛ «مقتل ابی مخنف» شروع میشود. در ابتدای این جلد، یک تقسیم بندی کلی از مقاتل ارائه کرده و آنها را در سه گروه روایی(نقلی)، تطبیقی و تحلیلی توضیح میدهد.
«مقتل ابومخنف» از جمله مقاتل روایی است که گزارشی تاریخی از واقعه عاشورا است. مقتل تطبیقی نیز اثری است که در آن نظرات گوناگون در کنار هم آورده میشود و مؤلف، خود اظهار نظری نمیکند، «نفس المهموم» حاج شیخ عباس قمی از این قبیل مقاتل است. نوع دیگر، مقاتل تحلیلی هستند که در آن نویسنده ضمن گزارش حادثه از منابع و مآخذ مختلف نظر خود را نیز ابراز میکند؛ «حماسه حسینی» شهید مطهری و «با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه» از جمله مقاتل تحلیلی هستند(ج 1، ص 9-11).
مجموعه عاشورانگاران از چند جهت ارزشمند است؛ یکی آنکه میتوانیم در یک مجموعه واحد با منابع متعددی که روایت عاشورا را برای ما نقل کردهاند آشنا شویم و دوم اینکه نقاط ضعف و کاستیهای آنها را بیان میکند و به این شکل در پیراستن صحنه عاشورا از تحریفات و جعلیات تلاش میکند. همچنین در کنار ضعفها، محاسن هر اثر و ویژگیهای منحصر به فرد آن را نیز توضیح میدهد.
ارزش دیگر مجموعه «عاشورانگاران» این است که ما را با علما و محققانی که در طول تاریخ در گردآوری روایت عاشورا کوشیدهاند آشنا میکند و نقش اثرگذار و سرنوشت ساز آنها را در انتقال واقعه عاشورا به نسلهای بعد روشن میسازد.
در ادامه برخی از ویژگیها و امتیازات این اثر سودمند را برمیشماریم:
نقد منصفانه، علمی و احترام آمیز
«عاشورانگاران» یک کتابشناسی دقیق، شیرین و خواندنی در حوزه عاشوراست و ما امروزه بسیار به این قبیل آثار در حوزه اهلبیت(ع) نیازمندیم. یکی از ویژگیهایی که عاشورانگاران را متمایز میکند خوی انصاف نویسنده و به عبارتی نقد منصفانه و احترامآمیز او بر آثار است.
او کاستیهای کار و اشکالات و لغزشگاههای نویسنده را میگوید؛ اما در عین حال از زیباییها، محاسن و کاربرد خاص اثر غافل نیست. به طور مثال دکتر سنگری درباره کتاب «روضهالشهدا»(اثر واعظ کاشفی) که شهید مطهری به صراحت آن را نقد میکند و اثرش را منشأ ورود و نفوذ برخی جعلیات میداند؛ مینویسد که در بهره گیری از این کتاب باید نکاتی چند را مد نظر داشت از جمله اینکه روضهالشهدا یک اثر تبلیغی است و نمیتوان مثل یک اثر تحقیقی با آن مواجه شد و همان انتظارات را داشت. او میگوید این اثر چه محسناتی دارد و برای امروز چه کارایی میتواند داشته باشد. وی روضهالشهدا را یک اثر تأثیرگذار و عمیق میداند که برای به دست آوردن تکنیکهای پرداخت روضه و تنظیم مرثیه قابل استفاده است. همچنین مینویسد که نویسنده به خوبی از تکنیک «گریز» (به این معنا که چنان از بحثی که مطرح شده بهره گیری کرده و آن را با بحثی دیگر پیوند بزنیم که کسی میان این دو گسستگی احساس نکند) استفاده کرده؛ هنری که بسیاری از روضهخوانهای امروز از آن بی بهره اند(ج 1، ص 86) و در عین حال میگوید تا تاریخ را دقیق نخواندهاید از این کتاب استفاده نکنید(ج1، ص 90).
نفد منصفانه در سراسر این مجموعه حاکم است. «ابن کثیر» مورخی است که مواضع ضد شیعی دارد اما نویسنده در کنار طرح کاستیها و ضعفهای اثر او، محاسن کتابش را هم بیان میکند. سنگری در این باره مینویسد: «ممکن است فکر کنید مطالعه این کتاب سودی ندارد اما اکثر منابعی که در زمینه کربلا نوشته شده از این کتاب استفاده کردند. پس کتاب را باید شناخت تا بتوان مطالب مفید را استفاده و روایتهای دروغین را تشخیص داد»(ج 3، ص 107). در حقیقت محمدرضا سنگری در این مجموعه تلاش میکند به سرچشمههای روایت عاشورا نزدیک شود.
جذابیت متن و اطلاعات متنوع
سنگری با اشرافی که به منابع عاشورایی دارد، کاستیهای آنها را به خوبی نشان میدهد و از عدم دقتها و خطاهای تاریخی در آثار پرده برمیدارد. هدف اصلی نویسنده از این مطالعات، دریافت و ارائه پیامها و آموزههای عاشورا و زندگی اهلبیت(ع) است؛ از همین رو گاه در بین مطالب پرانتزی باز میکند و از آموزههای شیرین پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) سخن میگوید. با توجه به اینکه این کتاب گزارش جلساتی است که در مؤسسه فرهنگ عاشورا برگزار میشود، بیان شفاهی آن را به اثری تبدیل کرده که مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار میکند. مطالب خشک و علمی مطرح نمیشود، بلکه نکات تازه و شیرینی لابه لای مطالب و در پاورقیها ذکر میشود؛ از جمله تجربههای شخصی نویسنده در تحقیقات عاشورایی او و ... (ج4، ص 74 و 158).
اتفاق خوبی که در جلسات منبعشناسی عاشورایی افتاده این است که در این جلسات عامه مردم فرصت میکنند با کارهای بزرگ عاشورایی آشنا شوند. کتابهایی که شاید مردم عادی یک بار در عمرشان هم آنها را به دست نمیگیرند. کتابهایی مثل اعیانالشیعه، انسابالاشراف، محرقالقلوب و ... .
دکتر سنگری چنان با جذابیت از امتیازارت برخی آثار میگوید که خواننده را شیفته تحقیق در آنها میکند و البته کاستیهای آنها را هم میگوید و تأکید میکند در مراجعه به فلان کتاب باید جانب احتیاط را رعایت کرد. این کتابشناسی شاید یک بحث تخصصی است که دانشمندان و محققان ترجیح میدهند آن را در آثار خود و برای مخاطب خاص این مباحث طرح کنند اما او تخصصیترین مباحث عاشورا را به میان مردم میآورد و آنها را با حساسیت و در عین حال شیرین بودن جستجوی دقیقترین و صحیحترین روایت از کربلا آشنا میسازد و این کار بینظیری است.
اطلاعات مفید برای پژوهشگران تاریخ اسلام، مداحان و مبلغان
«عاشورانگاران» کتابی است که مداحان و مبلغان عاشورایی از خواندن آن بینیاز نیستند. در این کتاب نکات جالب توجه و ارزشمندی در تطبیق آثار عاشورایی با هم بیان شده است و اگر نکته تازهای در اثری وجود دارد آن را ذکر میکند. در جلد سوم نکات ارزندهای درباره تاریخنگاری در اسلام و انواع تاریخنگاری مثل رویدادشمارانه، شخصیتمدارانه و ... (ج3، ص 67) مطرح شده و نکات بدیع و بسیار مفیدی درباره انواع آسیبهایی که ممکن است در تاریخ درباره شخصیتها اتفاق افتاده باشد مطرح کرده و این نشان میدهد نویسنده با اشراف زیادی نسبت به منابع به تحلیل و تطبیق پرداخته و قدرت تشخیص آسیبها و تحریفها را پیدا کرده است(ج3، ص 69). در همین جلد نویسنده گاه دستهبندیهای جالبی درباره تاریخنگاران اسلامی ارائه میدهد؛ مثلاً از تاریخنگاری کوفی، ایرانی و دمشقی نام میبرد و تاریخنگاری دمشقی را آمیخته با فرهنگ اموی میداند(ج3، ص 94). او همچنین گاهی در معرفی و نقد برخی آثار اظهار میکند که این کتاب باید با احتیاط خوانده شود(ج3، ص 94).
جا به جای عاشورانگاران ارجاعات بسیار مفید و راهگشا برای پژوهشگران و علاقهمندان حوزه تاریخ اسلام و تاریخ پیامبران است. ما در موارد متعددی میبینیم که نویسنده اظهار میکند فلان بخش این کتاب برای کسانی که خواهان پژوهش در حوزه خاصی هستند مفید است. مثلاً در جلد سوم در بررسی کتاب محرق القلوب می نویسد که ماجرای زندانی شدن و شهادت دو کودک مسلم بسیار تصویری و زیبا نوشته شده است و به کسانی که می خواهند کار سینمایی یا نمایشی در این زمینه داشته باشند توصیه می شود، از این کتاب استفاده کنند (ص 156) و یا در بررسی کتاب مهیج الاحزان با اشاره به گزارش حضرت فاطمه صغری(س) از کربلا می نویسد کسی که قصد مطالعه مستند و دقیق درباره وضعیت پوشش زنان کربلا دارد می تواند به این کتاب مراجعه کند(ج3، ص 203).
نویسنده در طول کار کاستیها، عدم دقتها و اشتباهات تاریخی که در برخی منابع عاشورایی وجود دارد و خرافه هایی که به آثار راه یافته ذکر میکند که دانستن آنها برای مداحان و مبلغان ضروری است.
او در جلد چهارم کتاب، پنج چهره شاخص در زمینه تصحیح فرهنگ عاشورا را نام میبرد (ج4، ص 39) و در لابهلای مطالب نظرات خود را اظهار میکند و تحلیل خود را نیز مینویسد.
«عاشورانگاران» از جلد چهارم به بعد به لحاظ ارجاعات و پاورقینویسی کاملتر شده و این نکته برای علاقهمندان به تتبع در منابع حائز اهمیت است. او در صفحه 52 در توضیح کتاب اعیانالشیعه یکی از خصوصیات آن را پرداختن به فضایل و ویژگیهای رفتاری اباعبدالله(ع) میداند و میگوید این نکته بر رویکرد ما یعنی معرفی امام به عنوان اسوه منطبق است و این نکته مهمی در رویکرد نویسنده و تحقیقات او است.
دکتر سنگری یکی از چهرههای شاخص در فرهنگ عاشورا را شهید مطهری میداند و از همین رو در مجموعه عاشورانگاران، جلد پنجم به صورت مستقل به نقد و بررسی کتاب «حماسه حسینی» او اختصاص پیدا میکند. در این جلد، دکتر سنگری نظر شهید مطهری را درباره رد اربعین اول و همچنین نفی وجود حضرت رقیه(س) به طور مفصل نقد میکند(ج5، ص 62 تا 67 و 86 تا 93).
او همچنین با اشاره به بحث تحریف معنوی در کتاب «حماسه حسینی» گونههای دیگری از تحریف معنوی را را به آن میافزاید؛ مثل تحریف لحنی که به اهل موسیقی و مداحان برمیگردد و همچنین تغییر زبان حال به زبان قال (ص 100 تا 102). در پایان این جلد دکتر سنگری چنین نتیجه گیری میکند که جلد اول کتاب «حماسه حسینی» معتبرتر از جلد دوم آن است و جلد دوم در حقیقت یادداشتهای خام استاد است که به قصد مطالعات و تحقیقات بعدی آنها را نگاشته و نیازمند شرح و توضیح نکات بایسته است (ج 5، ص 108).
روشنگری درباره موضعگیریهای مورخان ضد شیعی
یکی از دیگر ویژگیهای «عاشورانگاران» روشنگری این کتاب درباره تحریفات و نسبتهای ناروا نسبت به امام حسین(ع) و اهل بیت در برخی آثار است. به طور مثال «تاریخ مدینه دمشق» ابن عساکر یکی از آثاری است که در جلد اول این مجموعه معرفی، نقد و بررسی میشود(ج1، ص 28-39). این کتاب 80 جلدی است و نویسنده یک جلد آن را به امام حسین(ع) اختصاص داده است.
دکتر سنگری در این بخش از سانسورهایی که نویسنده(ابن عساکر) در تاریخ انجام داده سخن میگوید. به این معنا که در نقل تاریخی برخی از حقیقت را طرح و برخی را نادیده میگیرد و دروغهای روایت او را آشکار میسازد و همچنین تناقضگویی او را با واقعیتهای تاریخی نشان میدهد.
در این بخش مولف نکته خوبی را در ارتباط با برخی مورخان از جمله ابن عساکر برای مخاطبان آثار عاشورایی بیان میکند و آن اینکه درست است که کلام ابن عساکر نسبت به اباعبدالله(ع) احترام آمیز است؛ اما مهمترین ضعف تاریخ او، توجیه و ایجاد زمینه دفاع نسبی از بنی امیه است و این امر سبب شده که در جای جای این تاریخ برخی حقایق واژگون جلوه داده شود و یا کل حقیقت بیان نگردد(ج1، ص 33)
مؤلف گاه در تطبیق آثار از غرضورزی برخی مورخان در نقل تاریخ و حذف عامدانه بخشهایی از آن پرده برمیدارد، برای نمونه جلد سوم در نقد و بررسی کتاب «البدایه و النهایه» آنجا که ابن کثیر به نقل از طبری، سخنی از امام حسین(ع) را در کتابش مطرح میکند و تکههایی از آن را که مربوط به فضیلت و جانشینی حضرت علی(ع) است عامدانه حذف میکند و امانت در نقل را رعایت نمیکند(ج3، ص 110). کتابی که به تعبیر سنگری «نوعی ترور فرهنگی عاشورا است که بعد از عاشورا، در تاریخ ادامه پیدا کرد» (ج 3، ص 112) و «شما میتوانید شرارههای بغض و کینه را در هیأت جملات و نگاههای خاص در این کتاب ببینید نه تنها در این کتاب، در تاریخهای دیگری چون تاریخ ابن خلدون از این کینههای ریز و مرموزانه، فراوان یافت میشود».(ج3، ص113).
ریشهیابی خاستگاه برخی اصطلاحات و آغاز برخی تحریفها
ما با خواندن این اثر میتوانیم خاستگاه اولیه برخی تحریفها و اطلاعات بیاساس درباره عاشورا را پیدا کنیم. مثلاً کتاب «تاریخ مدینه دمشق» ابن عساکر منشأ دروغ خواب یزید است(ج2، ص 145-146): «ماجرای خواب این است که یزید می گوید من در عالم رؤیا دیدم رودی از خون جاری بود و من و عبیدالله در کنار آن قرار گرفته بودیم. عبیدالله بن زیاد از این رود گذشت و من دریافتم که این خون حسین(ع) است و از آن نگذشتم» که همین مطلب در «مقتل مقرم الحسین» نیز میآید و به گقته سنگری از دروغ هایی است که توسط بنی امیه و با هدف تبرئه یزید ساخته شده است. یا کتاب «اسرار الشهاده» که برای پرسوز کردن مجالس عزاداری تحریفهایی را به وجود آورده است.
اتفاق خوبی که در عاشورانگاران میافتد این است که نویسنده به دلیل مطالعات گسترده در منابع و تطبیق آنها نکاتی را کشف میکند و پرده از غرضها، تحریفها و کتمانهای عامدانه برخی مورخان نسبت به فضایل امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت برمیدارد. (جلد 3، ص 110) و اگر فایده عاشورانگاران همین یک نکته باشد رسالت خود را برای نشان دادن دشمنیها نسبت به حضرت علی(ع) و اهلبیت انجام داده است.
کتاب با کنکاش و تعمق در آثار عاشورا به نکات جالبی میرسد. به طور مثال نشان میدهد کلمه «روضه» که بر مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اطلاق میشود چه خاستگاهی دارد و ردپای تأثیر برخی کتابها را در جامعه نشان میدهد. به طور مثال او درباره «روضه الشهدا» واعظ کاشفی مینویسد: «حدود پانصد سال از نگارش این اثر میگذرد، اثری بسیار تأثیرگذار و عمیق که نام «روضه» از آن گرفته شده و به کار گیری این نام در مجالس سوگواری مؤید تأثیر بسیار این کتاب است»(ج1، ص 83 ) گرچه نویسنده در ادامه نقاط ضعف آن را نیز بررسی و از آنچه باعث کاهش ارزش این اثر میشود نیز سخن گفته است.
علاوه بر این تخصص نویسنده در زبان و ادبیات فارسی گاهی گرهگشاست و در ریشهیابی صحیح واژگان اطلاعات مفید و روشنگرانهای به خواننده میدهد.
یافتن سیر تأثیر و تأثر در کتب عاشورایی
در این کتاب سیر تأثیرگذاری کتب عاشورایی متقدم بر آثار متأخر آشکار میشود؛ مثلاً نشان میدهد تاریخ طبری از چه تاریخی اثر پذیرفته است؛ او در بررسی کتاب «الفتوح» ابن اعثم کوفی مینویسد: «در این کتاب میتوان روایات تاریخ طبری را یافت و در نتیجه هر کس این کتاب را با تاریخ طبری مقایسه کند میتواند دریابد که طبری چه قدر تحت تأثیر این کتاب بوده است و از آن بهره گیری کرده است»(ج 3، ص 37).
همچنین نویسنده در بررسی بخشهایی از مقتل «نفس المهموم» مینویسند: «در بیان این مطالب تأثیرپذیری نویسنده از کتاب «لؤلؤ و مرجان» محدث نوری به وضوح قابل مشاهده است»(ج1، ص99).
معرفی منابع مستند و غیر مستند عاشورا
دکتر سنگری در منابع عاشورایی از منابع پرتحریف و غیرمستند هم به دلیل اینکه در جامعه نشر پیدا کردهاند غافل نیست و از آنها سخن میگوید. به طور مثال او کتاب «اسرارالشهاده» را که به گفتهاش پرتحریفترین اثری است که در چند قرن اخیر درباره کربلا نوشته شده است، بررسی میکند. نقد و کاستیها و تحریفهای آن را نشان میدهد و در پایان دلایل زمینهساز تحریف در فرهنگ عاشورا را توضیح میدهد (ج2، ص 139).
از تلاشهای قابل تقدیر نویسنده در این کتاب این است که گاهی اثر عاشورایی مورد بررسی، فاقد فصلبندی است و نویسنده خود بخشهای موضوعی آن را از هم تفکیک و ساختار اثر را برای مخاطب روشن میکند. با خواندن این اثر مخاطب در میان مقاتل و آثار عاشورایی با مستندترین و قابل اعتمادترین مقاتل آشنا میشود. به طور مثال «مقتل مقرم» از نظر نویسنده از مستندترین، ارزشمندترین و قابل اعتمادترین مقاتلی است که در روزگار ما نوشته شده است. با این وجود، اعتبار این اثر سبب نشده است که چشم بر کاستیهای آن ببندد و در همان بخش از اشتباهاتی که در این کتاب آمده، سخن به میان میآورد (ج2، ص 146- 147) و اصولاً این جلسات مأخذشناسی برای همین تشخیص سره از ناسره در آثار عاشورایی و منقحسازی تصور جامعه از تاریخ کربلا تشکیل میشود.
بیان نوآوریهای آثار، کارکرد و نکات منحصر به فرد آنها
نویسنده در نقد خود بر آثار، نکات منحصر به فرد هر اثر را ذکر میکند. به طور مثال در نقد کتاب «نفس المهموم» مینویسد: «از ویژگیهای منحصر به فرد در ابن بخش ذکر مواردی است که تقریبا در هیچ مقتل دیگری از آنها یاد نشده است؛ مواردی از قبیل: ستمها و بیدادگریهای بنی امیه و نحوه شهادت چهرههای بزرگی مانند عمرو بن حُمِق خزاعی، رُشَید بن هَجَری و کمیل بن زیاد نخعی»(ج1، ص 97 ).
یا اینکه از نظر نویسنده «اعیانالشیعه» کتابی است که خصوصیت جالبش معرفی امام حسین(ع) به عنوان اسوه است. یا کتاب «حدیث عاشورایی» سید محمدحسین فضلالله که به گفته دکتر سنگری کمتر کتابی وجود دارد که تا این حد بین واقعه کربلا و دنیای امروز پیوند برقرار کرده باشد. یا کتابی که برای اولین بار تئاتر و سینمای عاشورایی را مطرح میکند تا واقعه به اذهان مردم نزدیکتر شود.
او درباره کتاب «مقتل الحسین(ع)» شیخ صدوق میگوید: این کتاب، تنها کتابی است که ضمن فصول مختلف خود فصلی درباره عاشورا و موعود منتقم دارد؛ سنگری مینویسد: «در این فصل به رابطه بین حضرت اباعبدالله(ع) و امام زمان(عج) پرداخته و توضیحاتی درباره مسائل و شبهات آن روزگار داده شده است. گردآورنده با مطرح کردن این فصل، به نوآوری دست زده، زیرا در سایر کتابهایی که در باب امام حسین(ع) نگاشته شده، چنین فصلی وجود ندارد»(ج2، ص30).
همچنین در بررسی «مقتل مُقَرَم» درباره بخش بیستم این کتاب که درباره مسئله غارت خیمه ها و سرانجام غارت کنندگان است، مینویسد: این بخش سرشار از نکته های تازه است و یا مطالب کتاب را درباره روی کار آمدن یزید حاوی نکات تازه میداند. (ج2، ص 145 و 152).
نویسنده در بررسی منابع، موارد استفاده و کارکرد آنها را هم در ضمن مطرح میکند. مثلاً میگوید از اشعار و مطالب این کتاب میتوان در مجالس عزاداری استفاده کرد که نمونههایی از آن در موارد بالا ذکر شد.
در مجموع خواندن «عاشورانگاران» برای کسانی که علاقهمند به آشنایی با منابع و مآخذ حادثه عاشورا هستند، بهویژه برای مبلغان، ذاکران اهل بیت(ع) و هنرمندان و محققان عرصه تاریخ اسلام و عاشورا یک فرصت مغتنم و بلکه یک ضرورت است. این مجموعه ما را با منابع عاشورایی متقدم و متأخر، کاستیها، خطاهای تاریخی و همچنین ویژگیهای منحصربه فرد و کارکردهای خاص هر اثر آشنا میسازد و این یک اتفاق کم نظیر در کتاب شناسی عاشورا است.
کامله بوعذار
انتهای پیام