به گزارش ایکنا از اردبیل، آینده پژوهی به عنوان پدیدهای رو به گسترش در جامعه کنونی، حوزهای میان رشتهای محسوب میشود و تغییرات دیروز و امروز جوامع را مورد مطالعه قرار داده و راهبردهای حرفهای و غیرحرفهای و حتی نقطه نظرات مختلف را جمعآوری، بررسی و تحلیل میکند.
هدف مهم آیندهپژوهی، دستیابی به نقطه مطلوب و ارتقای سطح زندگی انسانها است. اما به نظر میرسد رویکرد عرفی کنونی نگاه به آینده، نمیتواند از آینده امن و پایدار، رمزگشایی کند. حال، سؤال اصلی در پژوهش حاضر، این است که اهمیت آینده پژوهی از دیدگاه قرآن و روایات چیست و چه واژهها و مفاهیمی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، مؤمنان را به آینده پژوهی سوق میدهد؟
واژهها و مفاهیم مرتبط با آینده پژوهی در آیات و روایات
١- المتوسمین:
نخستین واژه کلیدی و مهم آیندهپژوهی در قرآن، واژه «متوسمین» است. متوسمین، جمع کلمه «متوسم» از ریشه «وسم» است. در کتبهای لغت، معنای این واژه، ذیل آیه ۷۵ سوره مبارکه حجر «إن فی ذلک لآیات المتوسمین» آمده است و معانیای که برای آن ذکر شده، نسبتا مشابه است، که در اینجا به برخی از مهمترین آنان اشاره میشود.
علامه طباطبائی میفرماید: «کلمه(توسم) به معنای تفرس و منتقل شدن از ظاهر چیزی به حقیقت و باطن آن است». همچنین علامه فضلالله میگوید: «متوسمین کسانی هستند که به وقایع و حادثهها و اشخاص با دقت، تأمل و فراست مینگرند تا به شناختی عمیق در آنها دست یابند»؛ و یا تفسیر «من هدى القرآن» متوسمین را مؤمنانی دانسته است که ایمانشان مایه بصیرت آنان است و به وسیله آن، از ظاهر حقایق عبور میکنند و به فراتر از ظاهر حقایق دست مییابند.
روایاتی که ذیل این آیه در کتب تفسیری و روایی آمده است، متوسمین را بندگان مؤمنی معرفی کرده است که دارای ویژگیهای خاصی همچون نور الهی، اندیشه و بصیرت هستند.
۲- الحزم:
در تفاسیر مختلفی که مفسران و بزرگان دین از الحزم به مفهوم دوراندیشی ارائه کردهاند، درواندیشی، نگریستن به پیامدها و رایزنی با دانشمندان، پشت خود را به سختی محکم کردن در کارها و آمادگی و مهیا شدن برای آینده آمده است.
امام حسن(ع) در پاسخ به پدر بزرگوارش که پرسید: «دوراندیشی چیست؟» فرمود: «اینکه منتظر رسیدن فرصت باشی و، چون فرصت فرود آمد، شتاب کنی»؛ و در روایات دیگر آمده است: «هرکس از پیش به استقبال کارها رود، بینا میشود و هر که به آنها پشت کند سرگردان میماند».
۳- العاقبه
هر گاه در اندیشه کاری برآمدی در سرانجام و پیامدهای آن بیندیش، اگر کار درستی بود، آن را انجام بده و اگر نادرست و گمراه کننده بود از آن خودداری کن و حضرت علی(ع) میفرماید: «دنیا برای کسی که با آن راست باشد، جایگاه درستی است؛ برای کسی که بخواهد زاد و توسعه برگیرد، خانه بی نیازی است؛ برای کسی که در آن هوشیاری و بصیرت داشته باشد خانه عاقبت اندیشی است».
۴- العبره
حضرت علی(ع) در خصوص العبره نیز میفرماید: «صبر بر چهار بخش است: بینش و بینایی فهمیدن، تفسیر حکمت، شاخت عبرت و دریافت سنت نخستین ایمان آورندگان؛ آن کس که بینش و بینایی فهمیدن داشت، حکمت برایش روشن باشد و آن که در حکمت روشن بود، درس گیرد و عبرت آموزد و آنکه عبرت را درک کرد، حکمت را تفسیر کند و آنکه حکمت را تفسیر کرد، در عبرت نگرد و آن که در عبرت نگریست گویی در میان نخستین ایمان آورندگان است».
۵- الفراسه
فراست از ویژگیهای اهل ایمان است. در دلشان نورهایی تابان میشود که به وسیله آن، معانی را در مییابند. کسی که از محارم خدا چشم بپوشد، خود را از شهوتها نگاه دارد، باطنش را آباد کند و به آن جلا بخشد، طبق دستور خدا از وجود خود مراقبت نماید، با تبعیت لازم از کتاب و سنت، ایمانش را تقویت کند و غذای حرام به معده اش وارد نسازد، زبانش را از دروغ و غیبت و بیهوده گویی نگاه دارد، هرگز فراستش خطا نمیکند و نظرش صائب میگردد.
فراست نور است؛ بدین معنا که به سبب حقایق ایمانی در دل مؤمن ایجاد میگردد و معرفتی پیدا میکند که به وسیله آن، با دیدن اشیا و افراد، این توان و قدرت را دارد که از حقیقت آنها خبر دهدو فراست نتیجه یقین و فقط مربوط به مؤمنان است.
۶- التدبیر
در منابع مختلف اسلامی و علمی تاکید شده است، هیچ عقل و درایتی مانند تدبیر نیست، تدبیر کردن پیش از عمل مانع پشیمانی است و تدبیر نیکو و دوری گزیدن از اسراف از نیکویی سیاست است.
۷- البصیره
در کتب دینی آمده است: «هر که پیشاپیش به استقبال آینده رود بیناترین است. نابینا کور نیست؛ کور کسی است که دیده بصیرت ندارد».
جایگاه آیندهپژوهی در فرهنگ اسلامی
ظهور اسلام به عنوان آخرین دین برای بشریت در قرن ششم میلادی نویدبخش آن بود که باورها و دستورهای این دین، نجات بخش انسانها در همه اعصار خواهد بود. باورها، ارزشها و احکام این دین به گونهای طراحی و عرضه شده است که با درنوردیدن زمان و مکان، توان پاسخ گویی به همه نیازهای بشری را دارد. این موضوع را میتوان در طول تاریخ چهارده قرن گذشته به وضوح بافت.
آینده پژوهی قرآنی، معطوف به این است که انسان درباره اعمال و رفتار خود بیندیشد و با دانایی و تواناییهای خود متوجه آینده بوده و برای رشد و بالندگی آن بکوشد.
خداوند در سوره حشر، آیه ۱۸ میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» هدایت فعالیتها به منظور ساختن آیندهای مطلوب از مهمترین توصیههای دینی برای زندگی جاودانه آخرت است توجه به آینده به قدری مهم است که در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند با قسمهای متعدد، وقوع حتمی قیامت را بیان کرده است.
از سوی دیگر، در توصیههای دینی اولیای دین به شیوههای گوناگون، مسلمانان را به آینده نگری تشویق کرده اند. ایجاد دغدغه نسبت به آینده و توجه به آن همواره مورد تأکید دین بوده است. خداوند در سوره «الاسره آیه ۸۰» در قالب دعا، به اولیای خود میآموزد که چنین بگویند: «و بگو: پروردگارا! مرا با ورودی نیکو و صادقانه وارد کارها کن و با خروجی نیکو بیرون آر».
مسلمانان همان گونه که در حال حاضر کارها را با دقت و صداقت انجام میدهند، نگاهی نیز به آینده دارند تا سرانجام کارها نیز از عاقبتی نیک برخوردار باشد. اساساً در نگاه دینی، آینده نگری از ویژگیهای انسان هوشمند قلمداد شده است، امیر المؤمنین(ع) میفرماید: «چشم دل انسان خردمند، پایان کارش را میبیند و نشیب و فراز خویش را میشناسد.
آینده به عنوان یک واقعیت مستقل مطرح نمیشود؛ زیرا به مقطعی از زمان اشاره میکنند که هنوز فرا نرسیده است و تنها زمانی وجود خواهد یافت که زمان «حال» واقع شده باشد؛ اما در عین حال انسان هوشمند، از آنجا که وجود آینده را پیش بینی میکند، برای آن تدبیر میاندیشد.
اصول آیندهپژوهی از نگاه اسلام
با استفاده از معارف دین اسلام، اصول دیگری را میتوان به اصول آینده پژوهی افزود. این اصول علاوه بر اینکه سطح و عمق ممتازی به مطالعات آینده پژوهی میبخشد، برخی جوانب اصول آینده پژوهی عرفی را نیز تکمیل میکنند، که این اصول عبارتند از:
الف- آینده انسان، انتها ناپذیر و ابدی است. به استناد منابع علوم اسلامی، امتداد و جریان حیات انسان، ابدی بوده و به پایان حیات این دنیا منتهی نمیشود اهمیت مطلب در این است که آن آینده ابدی، متأثر از فرایند زندگی دنیای اوست.
ب- گرچه انسان در یک چارچوب مشخص، امکان تصرف در آینده را دارد، اراده او در ساخت آینده، در طول اراده الهی قرار میگیرد. عالم خلقت، بر اساس قوانین تکوینی الهی طراحی شده است که در آن میان، انسان دارای ویژگیهای ممتازی، چون عقل، اختیار و روح الهی است. کشف قوانین تکوینی و بهره گیری از آنها میتواند اوج بهره گیری از طبیعت را برای انسان به ارمغان آورد. با توجه به تمایز انسان از سایر مخلوقات، خداوند برای تضمین بیشترین بهره گیری انسان از عالم هستی و در مسیر هدف خلقت او، به ابلاغ قوانین تشریعی پرداخته است، بنابراین به کار گیری اراده انسانی در کشف و فهم قوانین تکوینی(علم و فناوری) و قوانین تشریعی(نهادها) و فلسفه خلقت است که میتواند انسان را در راه تسخیر آینده امن و پایدارش راهنمایی کند.
ج- برخی آیندهها به طور قطع، وقوع خواهند یافت و بنا بر استدلالات و روشمندیهای موجود در حوزه علوم طبیعی و انسانی، وقوع برخی رویدادها اثبات شده و بدیهی اند، برای نمونه، در علم ستاره شناسی، پایان یافتن عمر خورشید قطعی است و در علم جمعیت شناسی، پیر شدن جمعیت با وقوع مرگ انسان پایان زندگی دنیایی او محرز است. در علوم اسلامی نیز بنا پر استدلالات و روشمندیهای خاص خود، ظهور آخرین منجی بشریت، وقوع رستاخیز(معاد) و در ادامه، حیات ابدی انسان اثبات شده است. گرچه در هیچ کدام از موارد فوق، زمان وقوع با کیفیت وقوع آنها به طور دقیق مشخص نیست، اما بنا به تناسب اهمیت و تأثیرگذاری هر یک از رویدادهای فوق در آینده جامعه و فرد، باید به کسب آمادگیهای لازم برای ورود به آینده پرداخت. د. آیندههایی مطلوب هستند که در مسیر تأمین آینده امن و پایدار جامعه انسانی تعریف شده باشند و آینده امن و پایدار نیز ذیل آموزههای الهی اسلام قابل تعریف است.
نتیجهگیری
۱- آیات و روایات مربوط به آینده به صورت مکرر انسانها را به تفکر درباره آینده و برنامهریزی و تدبیر برای آیندهای سعادتمند فرا میخواند. قرآن کریم از انسانهای مطلوب به «متوسمین» تعبیر نموده است. متوسمین کسانی هستند که با هشیاری و بینش مخصوص خود از هر علامتی، جریانی و از هر اشارهای مطلب مهم و آموزندهای را کشف میکنند.
۲- با نگاهی به آیات و روایات در مییابیم که در دین اسلام، برخی واژهها و مفاهیم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به این مطلب اشاره نمودهاند؛ مانند: توسم، حزم، بصیرت، فراست، تدبیر، عاقبت اندیشی، عبرت گیری و....
۳- در صورتی که آیندهنگری از خاستگاه بشری برخوردار باشد، به ناچار نگاهی افقی و همسطح با خود انسان داشته و در نتیجه، محدود، مقطعی، تغییرپذیر و متأثر از محدودیت بشر است، اما آیندهنگری در بستر دین، چون دارای نگاهی از بالا به پایین و به صورت عمودی است، به ویژه با توجه به «مبدأ الهی» آن، به طور طبیعی، پایا و از سنخ علمی الهی است.
۴- برخلاف آیندهپژوهی عرفی که اغلب، تصویرهایی منفی و با نگران کننده از آینده بشریت به دست میدهد و خیر و شر نهایی بشر را به پیشرفتهای فناوری خلاصه میکند، آیندهپژوهی قدسی، نگرشی روینده و بالنده به آینده بشریت دارد. از این منظر، بشریت در مییابد که حیات طیبه جز در پرتو آموزههای الهی حاصل نمیآید. این باور ژرف و امید آفرین، سمت و سوی سیاست گذاریها و طرحهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را مشخص میکند و به زندگی انسانها جهت میدهد.
یادداشت از رضا کانونی
منابع:
۱)قرآن کریم
۲)ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد(۱۴۱۹ ق)؛ تفسیر القرآن العظیم؛ تحقیق: اسعد محمد الطیب؛ چاپ سوم؛ عربستان سعودى: مکتبة نزار مصطفى الباز.
۳)ابن شعبه حرانى، حسن بن على(۱۳۸۱ ش)؛ تحف العقول؛ ترجمه جعفرى؛ مترجم: بهراد جعفرى؛ چاپ اول؛ تهران: دار الکتب الإسلامیة.
۴)تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد(۱۴۱۰ ق)؛ غرر الحکم و درر الکلم؛ محقق/مصحح: سید مهدى رجائى؛ چاپ دوم؛ قم: دار الکتاب الإسلامی.
۵)طباطبایی، محمد حسین(۱۴۱۷ ق)؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ چاپ پنجم؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
۶)کوفی اهوازى، حسین بن سعید(۱۳۸۷ ش)؛ زاهد کیست؟ وظیفه اش چیست؟؛ ترجمه الزهد، مترجم: عبداله صالحی، چاپ اول، قم: انتشارات نورالسجاد.
۷)مدرسى، سیدمحمدتقى(۱۴۱۹ ق)؛ من هدى القرآن؛ چاپ اول؛ تهران: دارمحبى الحسین.
۸)عظیمی، سیدعلی اکبر(۱۳۸۸)؛ بازنگری دستگاه نظری آینده پژوهی در جهان بینی اسلامی؛ فصلنامه علمی تخصصی انتظار موعود؛ سال نهم، شماره ۲۹
انتهای پیام