موضوع اقتصاد و معیشت مردم و آثار اجتماعی و سیاسی توجه یا بیتوجهی به آن از سوی حکومتها و همچنین رعایت نکات شرعی معاملات و مسائلی از این قبیل از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه خداوند در قرآن کریم قرار گرفته است و به همین دلیل بخشی از آیات قرآن کریم به موضوعات اقتصادی به شکل گوناگون آن اعم از خمس، زکات، ربا، رزق حلال، اهمیت کار و تلاش و سایر موضوعات اقتصادی اختصاص دارد و همین مسئله نشان دهنده اهمیت مقوله اقتصاد در نزد خداوند متعال است.
در این راستا بنا داریم در قالب سسلسه یادداشتها و گزارشهایی به بررسی آیات اقتصادی قرآن و همچنین تفاسیر مربوط به آنها بپردازیم.
یکی از آیات قرآن کریم که با موضوعات اقتصادی مرتبط است، آیه 29 سوره نساء است که خداوند متعال در این آیه فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِیمًا؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنكه داد و ستدى با تراضى یكدیگر از شما انجام گرفته باشد و خودتان را مكشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است».
مرحوم علامه طباطبایی در کتاب المیزان در تفسیر این آیه آورده است: منظور از «اکل» دراینجا یعنی تصرف توأم با تسلط که سلطه دیگران را از آن مال قطع سازد و آن مال را تملک نماید و «بینکم» دلالت میکند بر تجمع مال در بین مردم و متداول بودن آن در بین آنها و «باطل» عملی است که غرض صحیح و عقلایی در آن نباشد و شامل تمام معاملات فاسده، مثل رباخواری و قمار و معاملات فریبی که طرف نمیداند چه میدهد و چه میستاند، میشود، و اینها موجب انهدام و هلاکت ارکان جامعه است و «تجارت» به معنای تصرف در سرمایه به منظور تحصیل سود میباشد و این قسم معامله که با طیب نفس ازجانب فروشنده و خریدار انجام می شود مبادلهای است که فطرت با آن موافقت دارد و به آن آرام میگیرد.
«ولاتقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیما؛ و یکدیگر را به قتل نرسانید که خدای شما مهربان است» یعنی با خوردن مال به باطل، باعث کشته شدن خودتان نشوید و مؤمنان در حکم یک فرد واحد فرض شدهاند که آسیب رسیدن به یک جزء از آنها مانند آنست که همه مسلمانان ضرر ببینند و همچنین شامل نهی ازقتل نفس (انتحار) و قتل غیر نیز میگردد و چون خدا نسبت به شما مهربان است، لذا آنچه را که شما را از آن نهی میکند به جهت رحمت اوست و اینکه شما را از خودکشی و دیگرکشی نهی مینماید، به جهت آنست که شما در مهلکه قرار نگیرید.
در تفسیر نمونه در مورد این آیه اشاره شده که آیه در واقـع زیربناى قوانین اسلامى را در مسائل مربوط به «معاملات و مبادلات مالى» تشکیل مىدهد، و به همین دلیل فقهاى اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال مىکنند؛ آیه خطاب بـه افـراد با ایمان کرده و مىگوید: «یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل و از طرق نامشروع نخورید؛ بـنابراین، هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوى، معاملاتى که حد وحدود آن کاملا مشخص نباشد، خرید و فروش اجناسى که فایده منطقى و عقلایى در آن نباشد، خرید و فروش وسایل فساد و گناه، همه در تحت این قانون کلى قراردارد.
در جمله بعد به عنوان یک استثنا مى فرماید: «الا ان تکون تجارة عن تراض منکم؛ مگر این که تصرف شما دراموال دیگران از طریق تجارتى باشد که با رضایت شما انجام مى گیرد. در پایان آیه، مردم را از قتل نفس باز مىدارد و ظاهر آن به قرینه آخرین جمله آیه نهى از خودکشى و انتحار است، مىفرماید: «ولا تقتلوا انفسکم ان اللّه کان بکم رحیما؛ و خودکشى نکنید، خداوند نسبت به شما مهربان است».در حقیقت قرآن با ذکر این دو حکم پشت سر هم اشاره به یک نکته مهم اجتماعى کرده است و آن ایـن که اگر روابط مالى مردم براساس صحیح استوار نباشد و اقتصاد جامعه به صورت سالم پیش نـرود و در امـوال یکدیگر به ناحق تصرف کنند، جامعه گرفتار یک نوع خودکشى و انتحار خواهد شـد، و عـلاوه بـر ایـن کـه انـتحارهاى شخصى افزایش خواهد یافت، انتحار اجتماعى هم از آثار ضمنى آن است.
در تفسیر نور نیز در مورد این آیه به نکات زیر اشاره شده است:
رمز اینكه نهى از قتل، «لا تَقْتُلُوا» بدنبال نهى از حرامخورى، «لا تَأْكُلُوا» آمده است، شاید آن باشد كه سیستم اقتصادى ناسالم، زمینه قیام محرومان علیه زراندوزان و بروزدرگیرىها و پیدایش قتل و هلاكت جامعه است.
امام صادق(ع) به هنگام تلاوت این آیه فرمود: كسى كه قرض بگیرد و بداند كه نمىتواند بازپرداخت كند، مال باطل خورده است. امام باقر(ع) در ذیل آیه فرمود: ربا، قمار، كمفروشى و ظلم از مصادیق باطل است. رسول خدا(ص) درباره وضو و غسل با آب سرد، آنجا كه خطر جانى دارد فرمود: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِیماً».
امام صادق(ع) فرمود: اگر مسلمانى به تنهایى وارد منطقهى كفّار شد و كشته شد، خودكشى كرده است.
كشتن رهبران معصوم یكى از مصادیق خودكشى و به هلاكت انداختن جامعه است، امام صادق(ع) دربارهى «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» فرمودند: یعنى اهلبیت پیامبر خود را نكشید.
همچنین در این تفسیر، شش پیام این آیه به شرح زیر مورد اشاره قرار گرفته است:
1- مالكیّت فردى محترم است و تصرّف در اموال دیگران، جز از راه معاملات صحیح نیست
2- جامعه، داراى روح واحد و سرنوشت مشترك است. اموال دیگران را همچون اموال خودتان محترم بدانید. «أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ»
3- هر نوع تصرّفى كه بر مبناى «حقّ» نباشد، ممنوع است. لا تَأْكُلُوا ... بِالْباطِلِ
4- داد و ستدها باید با رضایت طرفین باشد، نه با اجبار واكراه. «عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»
5- جان انسان محترم است، لذا خودكشى ویا دیگركشى حرام است. «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ»
6- احكام وم قرّرات اسلام پرتوى از رحمت خداست. «كانَ بِكُمْ رَحِیماً».
با این اوصاف به نظر میرسد یکی از قواعدی که از این آیه برداشت میشود «قاعده حرمت اكل مال به باطل» است؛ چراکه به بیان قرآن کریم، هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوی، معاملاتی معاملاتی با حد و حدود نامشخص و همچنین معاملاتی که فایده عقلانی برای انسان نداشته باشند و معامله وسایلی که زیانآور باشند، به قمار و ربا و مواردی همانند آن تفسیر شده است. همچنین دین مبین اسلام تأکید دارد که دارا شدن هیچ کس نباید به قیمت تضییع حقوق دیگران باشد و در واقع کاملترین بیان قرآن در این مورد در آیه 29 سوره نساء بیان شده است.
قاعده دیگری که میتوان از این آیه برداشت کرد «حرمت غش در معامله از منظر قرآن کریم» است. از منظر قرآن، غش در معامله، مصداق بارز خیانت و ظلم به طرف مقابل است و به همین دلیل مورد نهی شدید قرار گرفته است در دین مبین اسلام نیز در روایات متعددی بر مخالفت با غش در معامله تأکید شده و از جمله در روایتی از پیامبر اسلام آمده است: «من غش مسلماً فی بیع او شراء فلیس منا؛ کسی که مسلمانی را در خرید یا فروش (معامله) فریب دهد، از ما نیست». در آیات و روایات متعدد دیگری نیز بر بر مخالفت با این اقدام ناپسند در معاملات اقتصادی تأکید شده است.
انتهای پیام