مرسوم ولی غلط!
کد خبر: 3782974
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۶

مرسوم ولی غلط!

گروه اجتماعی ـ دعانویسی و خرافه در بعضی نقاط کشور آن قدر رایج است که کمتر کسی را می‌بینیم که دعا و نوشته‌ای به لباسش سنجاق نکرده باشد و یا کمتر نوزادانی هستند که برای دوری از چشم زخم دعاهایی به بازویشان سنجاق نشده باشد.

مرسوم ولی غلط!

خرافات جمع واژه عربی خرافه، به معنی اعتقاد غیرمنطقی و ثابت‌نشده بر تأثیر امور ماورای طبیعت در امور طبیعی و به عبارت دیگر، هر نوع پندار عجیب برای عوام است. معمولاً خرافات ریشه در گرایش‌های درونی یا باطنی در زندگی بشر دارد و به مرور تبدیل به خرافه شده است.
آمار دقیقی از دعانویسان ایران در دست نیست، اما بعضی آنان را حدود ۱۰ هزار نفر  برآورد می‌کنند. بیشتر دعانویسان تحصیلات ندارند و فقط در حد خواندن و نوشتن می‌دانند. شاید پایین بودن آگاهی‌های دینی و سطح دانش مردم باعث شده که به دعانویسان و خرافات معتقد باشند.
در بعضی از روستاها که قدم می‌گذاری، زنان و یا مردانی با لباس‌های عجیب و غریب به دعانویسی مشغول‌اند و افرادی از روی جهل یا فشار زندگی یا هر علت دیگر به این افراد مراجعه می‌کنند.
برای مثال کتاب‌های قدیمی‌اش را باز می‌کند، چند خطی می‌نویسد؛ کاغذ سفید را به سختی می‌پیچاند و آن را به دخترک می‌دهد و می‌گوید این را همیشه همراه خود داشته باش. برای مردی که ترس از کابوس‌ها گریبانگیرش شده در آیینه چیزی می‌بیند. برایش وردی بر روی کاغذ می‌نویسد و می‌گوید که این را در اتاق خوابت بگذار.
دعانویسی و خرافه در بعضی نقاط کشور آن قدر رایج است که کمتر کسی را می‌بینی که دعا و نوشته‌ای به لباسش سنجاق نکرده باشد و یا کمتر نوزادانی هستند که برای دوری از چشم زخم دعاهایی به بازویشان سنجاق نشده باشد.
افرادی که برای باز شدن بخت، پیدا شدن گمشده‌شان، باردار شدن و یا فرار از ترس به دعانویسان مراجعه می‌کنند در واقع افرادی هستند که ‌میان فشارهای زندگی به‌ دنبال آرام‌بخش می‌گردند و نمی‌توانند آن آرامش‌بخش را پیدا کنند؛ غافل از آنکه یکی همواره هست که نگاهشان می‌کند و توسل به او راه نجات از اضطراب‌ها و تنش‌های زندگی است.
از دید اسلام هر عملی اعم از گفتار، رفتار و اعتقاد، که برخلاف مبانی دینی و عقلی باشد، خرافه است. کسانی که خرافات را با دین مرتبط می‌دانند، یا دین را درست نشناخته‌اند یا مغرضانی هستند که با ایجاد شبهه و شائبه می‌خواهند چهره پاک دین را آلوده سازند.

اسلام از بدو ظهور با تمام قدرت و توان با خرافه‌پرستی به مبارزه برخاست و درصدد برآمد تا فکر بشر را از آلودگی‌ها و اوهام پاک و در راستای تعقل‌گرایی و حکمت و منطق هدایت کند که نمونه عملی آن را می‌توان در برخورد با بعضی از اوهام از سوی پیامبر(ص) مشاهده کرد.
برقی در کتاب المحاسن با سندی از حضرت امام موسی‌بن جعفر(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: «هنگامی که ابراهیم فرزند رسول اکرم(ص) رحلت کرد، خورشید گرفت و مردم نزد خود گفتند این خورشیدگرفتگی به سبب مرگ فرزند پیامبر(ص) بوده است، اما پیامبر خدا(ص) بر منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: «ای مردم، ماه و خورشید دو آیه از آیات الهی‌اند که به امر او در جریانند و هیچ گاه به سبب مرگ یا زندگی کسی کسوف و خسوف پدید نمی‌آید. پس هنگامی که کسوف یا خسوف رخ داد، نماز بخوانید». سپس از منبر پایین آمدند و همراه با مردم نماز خواندند.
در واقع این خرافات غل و زنجیرهایی هستند کمه فردی کمه به آن معتقد است، بر پای خود می‌بندد، چرا که برای هر اتفاق جدیدی در زندگی‌اش به این خرافات دل می‌بندد، دل‌بستنی که شاید انتهای مسیرش خوشایند نباشد. این زنجیرها در واقع زنجیر جهل و نادانی هستند.
اما در این میان شاید برخی توسل و ارتباط با ارواح انبیا را خرافه بدانند، در صورتی که با توجه به معیار قرآنی و روایی یک واقعیت است. از آیات متعددی از قرآن استفاده می‌شود که خود خداوند یک سری واسطه‌هایی بین خود و خلقش قرار داده است برای مثال در سوره مائده آیه 35 به صراحت می‌فرماید: «یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَابْتَغُوا اِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ؛ ای مؤمنان تقوای خدا را پیشه کنید و در نزد خدا واسطه و وسیله را اتخاذ کنید».
متأسفانه بخشی از خرافه‌ها با نیت خاصی از کشورهای غربی به ایران منتقل شده‌اند که می‌خواهند با گرفتن دین و خدا از مردم همه هستی را از آنان بگیرند و آن وقت بر زندگی آنان مسلط شوند.

مرسوم ولی غلط!
پیامدهای خرافه
خرافات انسان‌ها را از مسیر چاره‌اندیشی و طرح و تفکر بازمی‎دارد و بستر امیدواری‌های کاذب را برای حل مشکلات انسان هموار می‎سازد.
فرصت‎هایی که خداوند به انسان عطا کرده، در تاریکی‎هایی به نام بد طالعی و روزهای نحس از دست می‎رود. مردم به امید وعده‎های دروغ می‌نشینند. جامعه‌ای که در خرافات غرق می‎شوند، درب‌های پیشرفت، تعقل و تفکر بر روی آنها بسته می‎شود.
خرافات باعث نابودی آداب، رسوم و عادات و ارزش‌های اساسی مردم یک جامعه می‎شود. خرافات ارزش‎های فرهنگی را خدشه‌دار کرده و فرهنگ‌های بد را جایگزین فرهنگ‌های خوب می‎سازد. نابودشدن فرهنگ، به نابودی تمام بخشهای جامعه می‌شود.
خرافات، آمار طلاق را در جامعه افزایش می‎دهد و بدبینی‌ها و بی‌اعتمادی‌ها را در خانواده گسترده می‌سازد. با اندک تحقیق در مورد کسانی که زندگی‎شان از هم پاشیده، دیده می‎شود که عامل اصلی آن، سخن‌های بیهوده و بی‌اساس است.
از سویی دیگر فردی که به خرافه اعتقاد دارد تمام عقل و منطق خود را کنار گذاشته و به خرافه و حرف‌های کذب آن روی می‌آورد، اما مهم‌ترین اثر خرافه در زندگی دور شدن از خداوند و معارف قرآنی است؛ امری که شاید تلخ‌ترین پیامد خرافه‌گرایی باشد و شاید تا پایان عمر گریبانگیر فرد خرافه‌پرست شود.

‌معجونی از سبک زندگی غربی، اسلامی و خرافی
میثم کهن‌ترابی، عضو هیئت علمی دانشگاه بزرگمهر قائن در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی با بیان اینکه سبک زندگی ما امروزه معجونی از سبک زندگی غربی، اسلامی و گاه خرافی است، اظهار کرد: به عبارتی دیگر سبک زندگی ما گرفتار دو آفت واردات سبک زندگی غیر شرعی و احاطه با عرف ناصحیح و رسوم غلط است.
این نخبه قرآنی با بیان اینکه حقیقت موضوع آن است که جامعه فعلی ما از یک سبک زندگی مخلوط رنج می‏‌برد و گرفتار آفات فراوانی است، افزود: امروز دیگر معماری‏‌های ما ایرانی و اسلامی نیست.

متولیان فرهنگی دست به کار شوند
کهن‌ترابی با بیان اینکه بسیاری از آنچه در روابط اجتماعی خانواده‏‌ها دیده می‏‌شود، اصرار بی‌جا بر برخی رسوم است، تصریح کرد: سبک زندگی ما به شدت منعطف و شاید بتوان گفت آسیب‏‌پذیر است و به راحتی و در کوتاه‌‏ترین زمان ممکن چیزی به آن افزوده و یا از آن کم می‌‏شود.
وی با اشاره به اینکه تمام این عوامل به این دلیل است که خانواده در جامعه ما متولی رسمی و فرهنگی ندارد، اظهار کرد: در جامعه ما که مبتنی بر اسلام استوار است، متأسفانه خانواده تقریباً رها شده و برنامه مشخص و مدونی برای اصلاح آن و سیاست‌گذاری برای تغییر آن وجود ندارد.

راهکارها
اما در مقابل همه این خرافات، قرآن کریم انسان را به تعقل، تفکر و مشورت در کارها تشویق می‌کند و آن را مایه پیروزی در کارها می‌داند. آن چنان که در سوره یونس آیه 100 می‌فرماید: «وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ؛ و هيچ كس را نرسد كه جز به اذن خدا ايمان بياورد و خدا بر كسانى كه نمى‌انديشند پليدى را قرار مى‏‌دهد».
رشد آگاهی دینی و تحصیلات مردم، اعتقاد راسخ به خداوند و قرآن، مبارزه جدی با مراکز گسترش دهنده خرافه‌گرایی، مبارزه با فقر و بیکاری، تأمین امنیت و رضایت در زندگی مردم، اصلاح شدن برنامه‌های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی، افزایش تعقل و منطق‌گرایی، از مهم‌ترین راهکارها برای مبارزه با خرافات در جامعه به شمار می‎رود.

سخن آخر
بی‌اعتنایی به این رسوم غلط در میان مردم راهکار خوبی برای مبارزه با خرافه نیست، بلکه باید به مردمی که به هر علتی به این راه کشیده شده‌اند، نزدیک شد و با ارائه روش‌های درست قرآنی، او را از ترسی که از مشکلات زندگی دارد دور ساخت و با هدیه مضامین قرآنی به او، راه جدیدی برای او باز کرد و این امر بر دوش متولیان فرهنگی و اجتماعی و روحانیان جامعه است که با آسیب شناسی علت رفتن به سمت خرافات، سعی در حل معضلات مردم و نشان دادن مسیر درست به آنان داشته باشند. امید است که با به‌کارگیری این راهکارها جامعه‌ای سرشار از معارف الهی داشته باشیم، امری که زیبنده نام جمهوری اسلامی است.

گزارش از زهرا حمیدی، خبرنگار ایکنای خراسان‌جنوبی
انتهای پیام

captcha