چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد؛ در این سالها شاهد عملکرد و فعالیت دستگاهها و نهادهایی با محوریت قرآن و توسعه و ترویج فرهنگ قرآنی بودهایم، اما همچنان ضعفهایی اساسی به ویژه در بخش آموزش عمومی قرآن مشهود است. خبرگزاری قرآن بنا بر رسالت خود که اطلاعرسانی و تحلیل اوضاع تا تحقق فرهنگ قرآنی در کشور است، به بررسی وضعیت فعلی مدیریت در نهادهای قرآنی و آسیبشناسی مدیریت کلان امور قرآنی کشور میپردازد.
تاکنون در سلسلهنشستهایی با دعوت از مدیران دستگاهها و نهادهای قرآنی کشور چون سیدعلی سرابی، قائممقام شورای عالی قرآن؛ محمدرضا مسیبزاده، مدیر قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین کوششی، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات قرآنی ـ مردمی، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا حشمتی، مشاور وزیر ارشاد، احمد ابوالقاسمی، مدیر شبکه رادیویی قرآن، محمدحسین محمدزاده، مدیر سابق شبکه قرآن و معارف سیما، حجتالاسلام والمسلمین شاهسونی، مدیر مؤسسه بیتالاحزان، رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، علیاکبر توپچی، رئیس فرهنگسرای قرآن و محمدرضا پورمعین، فعال قرآنی کشور به گفتوگو نشستیم. در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگار ایکنا با محمدعلی خواجه پیری، رئیس کارگروه قرآن و عترت بنیاد خاتمالاوصیاء(عج)، از نظر میگذرد؛
ایکنا ــ اگر از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران یک ساختار یا نهاد قرآنی ویژه مانند وزارتخانه به وجود میآمد، اکنون وضعیت امور قرآنی کشور چگونه بود؟
حدود دو سه دهه قبل اشکال بزرگی در حوزه قرآنی کشور مشهود بود و اغلب قرآنیان این حس را داشتند که مشکل در نداشتن تشکیلاتی متمرکز برای این حوزه است. لذا عناصر اصلی حوزه قرآن کشور اعم از حقیقی و حقوقی به صورت خودجوش دور یکدیگر جمع شدند تا بتوانند به یک جایگاه برای جامعه قرآنی کشور دست پیدا کنند. با کمک برخی از دوستان در شورای عالی انقلاب فرهنگی، دفتری در اختیار ما گذاشته شد که هفتهای یک بار در آن جمع میشدیم و البته به صورت غیررسمی به نام کمیته هماهنگی امور قرآنی به برنامهریزی در حوزه قرآن میپرداختیم که در این زمینه برنامههای بسیار خوبی نیز اجرا شد.
این کمیته شورای مبارکی بود که اغلب عناصر اصلی قرآنی کشور به آن مراجعه میکردند و با هماندیشی که با ایشان انجام میشد، تمامی برنامهها و فعالیتها به صورت هماهنگ و با همافزایی فراوان به سرانجام میرسید. این کمیته کارهای خیلی خوبی را به ثمر رساند و برنامههای آن ادامه داشت تا اینکه احساس کردیم که برای برنامههای قرآنی کشور نیاز به یک تشکیلات رسمی داریم. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمانهایی فعالیتهای مختلفی را به کمیته محول میکرد، اما این کمیته رسمیتی نداشت. در نتیجه، این تصمیم گرفته شد که اساسنامه فرهنگستان قرآن را تنظیم کنیم، چراکه فکر میکردیم که اگر فرهنگستان قرآن ایجاد شود، قرآنیان جایگاه خود در کشور را پیدا میکنند و میتوانند فضای کار خود را گسترش دهند. زحمات فراوانی برای ایجاد اساسنامه کشیده شد و به یاد دارم که یک هفته در مشهد به صورت شبانهروز بر روی اساسنامه کار میکردیم تا اینکه اساسنامه آماده و در اختیار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داده شد تا در حضور رئیسجمهور مطرح شود.
رئیسجمهور وقت بر روی نامه شورا تقریر کردند که اگرچه جایگاه قرآن خیلی برتر از این است که در قالب یک فرهنگستان قرار گیرد، اما در عین حال اعضای شورا نیز باید راجع به این موضوع نظر دهند که در این زمینه اساسنامه تهیه شده در میان اعضای شورا توزیع شد که همگی اعضا آن را مطالعه کرده و اظهار نظر کنند. یکی از کسانی که خود سابقه قرآنی نیز دارد، یادداشتی برای رئیسجمهور نوشت که ما نیاز به فرهنگستان مستقل در این رابطه نداریم و میتوانیم یک گروه در فرهنگستان علوم انسانی برای این منظور راهاندازی کنیم که این امر موجب ناراحتی ما شد، به طوری که تصمیم گرفتیم طرح را به بهانه رفع نواقص موجود در آن پس بگیریم.
این مسئله گذشت تا اینکه در برنامه سوم توسعه بحث برنامه جامع قرآن پیشبینی شده بود که احساس کردیم این امر ظرفیت خوبی است و اگر بتوانیم برنامه جامع قرآن را به دست آوریم، حتماً تشکیلاتی را برای آن پیدا خواهیم کرد و وضعیت جامعه قرآنی نیز رونق میگیرد. سازمان مدیریت مسئولیت این کار را به سازمان تبلیغات اسلامی سپرد و سازمان تبلیغات نیز از عدهای از قرآنیان کشور از جمله بنده درخواست کرد تا طرح جامع قرآن را بنویسیم. پس از مدتی، پیشنویسی را در این باره آماده کردیم و در مراحل پایانی کار بودیم که بنده به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتم که همزمان با این قضایا شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد و فراکسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی نیز طرحهایی را برای برنامه جامع قرآنی ارائه دادند و به یکباره همگی در این باره احساس تکلیف شرعی کردند.
ورود هر یک از نهادهای اشاره شده به این مسئله و نظرات متفاوتی که هر کدام داشتند باعث ایجاد اختلافات شدیدی شد، چراکه هر کدام از این نهادها قصد داشتند تا حرف و سخن خود را به کرسی بنشانند و آرای دیگران را قبول نداشتند. به همین دلیل دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم گرفت تا برای رفع اختلاقات، جلساتی را با حضور عناصر اصلی تشکیل دهد تا به نتیجه برسد. در نهایت تصمیم بر این شد تا کمیتهای هفت نفره انتخاب شوند تا از مجموع نظرات ارائهشده، برنامه واحدی در نظر گرفته شود که بنده نیز یکی از اعضای این گروه بودم. پس از مدتی و با تلاش فراوان دو نظامنامه برای تشکیلات قرآنی کشور تهیه و به عنوان مجموعه قانونگذاری در حوزه قرآن به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شد که در نهایت نیز بنا به نظر شورا، دو نظامنامه به یک سند تبدیل شد و نام آن نیز، به پیشنهاد بنده، منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور شد.
با تصویب این سند و ایجاد منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور همگی فکر میکردیم که همه مشکلات برطرف شد و جامعه قرآنی کشور برای خود مجلس قانونگذاری پیدا کرد و از این زمان به بعد، اوضاع قرآنی کشور به خوبی پیش خواهد رفت. پس از چندی، اولین جلسه شورا در خدمت رئیسجمهور تشکیل شد و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز تقویمی را همراه با زمانبندی جلسات شورا آماده کرده بود که آن را به همراه منشور در اختیار تمامی اعضای شورا قرار داد. یکی از وزرا که در جلسه حاضر بود پس از خواندن متن تقویم و منشور اعتراض کرد که همه ما قرآنی هستیم و نیاز به برگزاری این تعداد جلسه در طول سال نیست که سخنان وی در رئیسجمهور نیز تأثیر گذاشت و قرار شد که شورا فقط یک یا دو جلسه در طول سال برگزار کند که با این تصمیم، امید فراوانی که در مورد برگزاری جلسات قرآنی متعدد در بالاترین سطح کشور داشتیم از بین رفت.
بسیاری از افراد در دفاع از شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور سکوت کردند و کسی در برابر مصاحبهها و تخریبهایی که در مورد شورا میشد پاسخی نمیداد. البته بنده به تمام معنا از شورا دفاع میکردم که جامعه قرآنی باید حداقل این جایگاه را برای خود نگاه دارد و آن را از دست ندهد. البته بنده به عنوان کسی که در همه حال از شورای توسعه دفاع کرده و خواهم کرد، باید اشاره کنم که شورا به وظیفه اصلی خود، که نظامسازی بر مبنای قرآن و عترت بود، نپرداخت و به کارهای جزئی نظیر هماهنگی، تقسیم وظایف و ... بسنده کرد که این امر مطلوب نیست. شورای توسعه باید برنامه اصلی خود را که نظامسازی در امور مختلف، از جمله نظامسازی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تربیتی و ...، است پیگیری کند و انجام دهد. البته پرداختن به این موضوع کار سختی است که همت همگان را میطلبد. نجات جامعه قرآنی در نظامسازی در حوزههای مختلف است، اما به این مسئله پرداخته نشد که این عیب بزرگی در حوزه منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور است.
با ایجاد شورای توسعه همه چیز آماده شده بود تا آن اتفاق اصلی، که همان نظامسازی قرآنی در کشور بود، رخ دهد که متأسفانه این امر به وقوع نپیوست. همچنین، در ایجاد هماهنگی و تقسیم وظایف نیز مشکلی وجود دارد که سازمانها و نهادهای مختلف قرآنی کشور همه چیز را برای خود میخواهند، یعنی این سازمانها خود را متولی قرآن میدانند که این امر مطلوب نیست. امروز ظرفیتهای متعددی از نهادها و سازمانهای مختلف در شورای توسعه کنار هم جمع شدهاند که میتوانند کارهای بزرگی در کشور انجام دهند. شورا نیز اختیار تام دارد و مصوبات آن دقیقاً همانند مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی لازمالاجرست. جایگاه قانونگذاری وزین و سنگینی در بالاترین سطح برای امور قرآنی آماده شده است که باید از این ظرفیت استفاده کنیم. البته شورا نیز با وجود اینکه خدمات بسیار زیادی دارد، خیلی به حاشیه پرداخته است. مخالفان امروز شورا به دنبال حذف شورا بوده و خواهان جایگزینی برای آن هستند که در اختیار خود آنها باشد و این مسئله باعث ایجاد اختلاف بین دستگاههای مختلف شده است که این امر خسارت فراوانی برای جامعه قرآنی داشته است.
امروز به هیچوجه مشکل تشکیلات نداریم که تشکیلات جدیدی برای قرآن ایجاد کنیم. قطعاً اگر وزارت قرآن ایجاد شود، اختیار شورای توسعه را ندارد، چراکه شورای توسعه اختیارات فراوانی دارد که اگر نتواند جامعه قرآنی را تنظیم کند، ایجاد سازمانی دیگر نیز فایدهای ندارد. مدعیانی که به دنبال ایجاد وزارت قرآن هستند، وزارت قرآنی را قبول دارند که خود در آن جایگاه داشته باشند. وقتی اعضا و تشکیلاتی که باید در مجموعه باشند مجموعهای مانند شورا را، به عنوان مجموعهای مستقل که میتوان به آن تکیه کرد و مشکلات جامعه قرآنی را با آن حل کرد، قبول ندارند، به نتیجه نخواهیم رسید.
ایکنا ــ مدیران امور قرآنی کشور در طول این چهل سال چقدر متخلق به اخلاق قرآنی بودهاند؟
اگر واقعاً همگی قرآنی و متخلق به اخلاق قرآنی بودند، تمامی مشکلات حل میشد. همه ما انسان هستیم و ممکن است، دچار اشتباه شویم و تنها وقتی متوجه میشویم که خیلی دیر شده است و فرصتها را از دست دادهایم. البته خدمات قرآنی کشور و فعالیتهای قرآنی که در کف جامعه انجام شده، قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست، ولی چون ما حکومت اسلامی هستیم، قطعاً از ظرفیت خود کمتر کار کردهایم که دلیل آن نیز این است که هم بسیاری از مسئولان در حوزه قرآن پای کار نیامدند و هم خود جامعه قرآنی کوتاه آمد. در طول این چهل سال در مجموع میتوانستیم خیلی بهتر از این باشیم. البته نه اینکه هماکنون در نقطه بدی قرار داریم، چراکه کارهای بسیار زیادی در کشور انجام شده است، اما در حد ظرفیت و اولویتهایی که وجود داشت کار نشد. اگر چهل سال در حوزه نظامسازی قرآنی کار میکردیم، دستاوردهای فراوانی داشتیم که متأسفانه نداریم.
مجموع جریان قرآنی کشور متأسفانه به مسائل اصلی نپرداخت و البته زمانها نیز کوتاه بود و کسانی که آمدند زمان کمی داشتند و بسیاری از مدیران نیز عادت داشتند که وقتی مسئول شدند، خدمات و فعالیتهای مسئول قبلی را به هیچ وجه قبول نداشتند و کارهای ایشان را کنار گذاشتند و از ابتدا به دنبال اجرای برنامههای خود بودند که این امر خسارت فراوانی به بار میآورد و متأسفانه در حوزههای مختلف پیش آمده است. فضای فرهنگی کشور ثبات لازم دارد که اگر این ثبات وجود نداشته باشد، کارها به سرانجام نمیرسد.
امروز مشکل تشکیلات و سازمان جدید نداریم و اگر شورای توسعه با همین تشکیلات و وضعیت به وظایف خود عمل و هماهنگی بین دستگاهها را به خوبی ایجاد کند، میتوان امید داشت که انشاءالله در آینده، شاهد حرکت خوبی در زمینه فعالیتهای قرآنی کشور باشیم. دهه پنجم انقلاب باید دهه درخشش جمهوری اسلامی باشد و همه شاهد آثار و برکات آن باشیم که این امر نیاز به وحدت دارد نه تشکیلات. امروز به اندازه کافی تشکیلات در کشور وجود دارد و اگر وحدت رویه وجود داشته باشد و تحت اشراف شورای توسعه تقسیم وظایف به خوبی انجام شود و همه به حق خود قانع باشند، به نتیجه مطلوب دست پیدا خواهیم کرد.
مسئله آخر نیز مسئله پول است که به نوع خود تبدیل به آسیب بزرگی برای جامعه قرآنی شده است. اگر از همان ابتدا به شورای توسعه پول نمیدادند، این همه اختلاف بر سر بودجه به وجود نمیآمد که گاه با ارائه گزارشهای غلط از سوی برخی نهادها برای دریافت بیشتر بودجه همراه است. شورای توسعه طوری طراحی شده بود که نیاز به پول نداشت و قرار بر تصدیگری شورا نیز نبود.
اشکال دیگری که درباره عملکرد شورای توسعه وجود دارد این است که کمیسیونهای شورا جدی گرفته نشد. برخی از این کمیسیونها حدود دو سال است که جلسهای تشکیل ندادهاند و اغلب وزرا هیچ موضعی برای حضور در جلسات نگرفتهاند. وقتی شورای توسعه بدین صورت پیش میرود، اگر وزارتخانهای نیز برای امر قرآن در نظر گرفته شود، به سرانجامی نخواهد رسید.
در همه جا رسم بر این است که هر زمان تشکیلاتی ایجاد میشود، مدتی به صورت آزمایشی کار میکند، ولی درباره شورای توسعه بلافاصله پس از تشکیل، مخالفتها با آن آغاز شد. به نظر بنده برای برخی ساکت ماندن و کار نکردن شورای توسعه منافع دارد که همین باعث خسارت فراوان برای جامعه قرآنی میشود، یعنی اشخاص مبنای همه چیز هستند نه مصالح جامعه قرآنی و اگر منافع این افراد تأمین شود، برنامهها به خوبی اجرا میشود. به نظر بنده تا زمانی که این تفکر وجود داشته باشد، اگر 10 وزارتخانه نیز برای قرآن تشکیل شود، به همین صورت خواهد بود.
باید با قوت از شورای توسعه دفاع کرد اما شرایط نیز باید طوری باشد که شورا وادار شود تا درست عمل کند. شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور اختیارات وسیعی دارد، ولی از این اختیارات استفاده نمیکند. متأسفانه شاهد این هستیم که وزارتخانههای عضو شورا به راحتی جلسات را تعطیل میکنند که این امر کاملاً ناپسند و متضاد با اختیارات شوراست. اگر شورای توسعه از اختیارات خود استفاده کند، وزیر مجبور است که تبعیت کند. شورای توسعه باید از مواضع خود قاطعانه دفاع کند و اگر شخصی یا نهادی از آن تبعیت نکرد، طبق اختیارات خود با آنها برخورد کند. اگر شورای توسعه بر روی مواضع خود بایستد و از همه نهادها بخواهد تا در باب مسئولیتهای خود پاسخگو باشند، نهادهای عضو مجبور میشوند تا کار کنند. امروز شاهدیم که این حسابکشی حتی در برابر بودجه شورا وجود ندارد. شورای توسعه باید بخش نظارتی محکمی داشته باشد و بر همه فعالیتها نظارت کند. بسیاری از نهادها و وزارتخانههای عضو شورا در ارائه فعالیتهای خود خطا کردهاند و هنگامی که متوجه شدند شورای توسعه بودجهای را برای ایشان در نظر میگیرد، بودجه قرآنی خود را حذف کردند که این امر بسیار نامطلوب است.
بنده به ضرس قاطع عرض میکنم که منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور با هماهنگی اعضا و بدون پول به راحتی قابل اجراست؛ چراکه در این صورت دستگاهها نیز موظف هستند تا بودجه قرآنی خود را اختصاص دهند و فعالیتهای قرآنی خود را داشته باشند. البته به نظر بنده شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور با تمام این مشکلات، خدمات زیادی انجام داده، ولی این خدمات به اندازه ظرفیت شورا استفاده نبوده است. انشاءالله در دهه پنجم انقلاب اسلامی شاهد این باشیم که شورای توسعه در حد ظرفیت خود خدمات بسیار شایستهتری از امروز انجام دهد.
ایکنا ــ آیا اهتمام مسئولان نظام در مورد امر قرآن به اندازه مقام معظم رهبری بوده است؟
اتفاقاتی در زمانهایی افتاده است، ولی امر قرآن مسئله اصلی مسئولان نبوده است و همین که مسئله نبوده، خسارت زده است. اگر قرآن مسئله وزارتخانهها، سازمانها و نهادها بود، بسیاری از مشکلات جامعه قرآنی کشور حل شده بود. در زمانهایی برخی مسئولان اهتمام خوبی به امر قرآن داشتهاند و در زمانهایی نیز این طور نبوده است.
برای مثال مسئله نیمه ماه مبارک رمضان و تجلیل از خادمان قرآنی برای قرآنیان کشور فوقالعاده مهم بود و به دولتهای مختلف و تفکرات آنها نیز مربوط نمیشد. حتی در انتخاب خادمان نیز خط و خطوط سیاسی مطرح نبود و بنا بر این بود که قداست قرآنیان کشور همواره فراتر از این مسائل در نظر گرفته شود و تقریباً نیز همین طور بوده و این مسئله آلوده به مسائل سیاسی نشده است. متأسفانه پس از برگزاری چند دوره از این همایش، دیگر آن اهتمام ویژه به برگزاری همایش وجود ندارد و از مسئولان خواهشمندیم که به این مقوله بها دهند که این امر عامل پیشرفت حوزه قرآن خواهد شد.
گلهای که بنده دارم این است که تمامی حوزههای مختلف در کشور جا و مکان خاص برای خود دارند، ولی حتی یک مکان کوچک برای خادمان قرآن در کشور وجود ندارد که به آنجا رفت و آمد کنند و از وجود ایشان استفاده شود که همافزایی ایشان برای نظام خیر دارد. بسیاری از خادمان قرآن و کسانی که سالها در حوزه قرآن تحقیق و پژوهش کردهاند امروز در شرایط بسیار بدی قرار دارند که این امر دل انسان را به درد میآورد و مسئولان وظیفه دارند تا به این افراد رسیدگی کنند.
البته جامعه قرآنی نیز در این زمینه مقصر است، چون با یکدیگر نیستند و وحدترویه ندارند و گاهی نیز با هم مشکل دارند که این اختلافات باعث میشود تا دیگران نیز به ایشان توجه نکنند. جامعه قرآنی باید در ابتدا به فکر خود باشد تا دیگران نیز به فکر ایشان باشند. البته جامعه قرآنی جامعه مقتدری نیست و کمبود نیروی متخصص دارد که باید با وحدت و کنار گذاشتن اختلافات، مشکلات خود را حل کند تا دهه آینده، دهه درخشان قرآنی کشور باشد. مقام معظم رهبری پرچمدار حوزه قرآن است و ما افتخار داریم که زیر پرچم ایشان قرار داریم و اتحادی که مد نظر ایشان است، راه حل برونرفت از مشکلات است.
ایکنا ــ در این سالها دلایل عدم موفقیت برخی طرحهای قرآنی به دلیل مدیریتها بوده و یا ساختارها مشکل داشته است؟
برای اینکه این موضوع روشن شود میتوان مثالی آورد. هنگامی که مقام معظم رهبری بحث 10 میلیون حافظ قرآن را مطرح کردند و در این راستا نیز طرح ملی حفظ در کشور راهاندازی شد، پس از مدتی برخی مسئولان برای ارائه گزارش عملکرد و آمار و ارقام به دست آمده در زمینه حفظ قرآن خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و آماری بسیار فراتر از آمار حقیقی ارائه دادند که باعث تعجب بسیاری از حضار در جلسه شد. از این مسئله متوجه میشویم که برخی از مدیران ما اشتباه میکنند و برای خوب نشان دادن خود آمار اشتباه ارائه میدهند. البته بسیاری از طرحها نیز مطالعه درستی ندارند و بسیاری از نهادها نیز برای راحتی کار خود بیشتر به طرحهای تبلیغی و ترویجی میپردازند و به برنامهها و فعالیتهای درازمدت، که خروجی مطمئنی دارد، اعتقادی ندارند.
البته غیر از این مسئله باید اشاره کنم که کف جامعه در حال ارائه خدمات ارزنده قرآنی است و اختلافات موجود بین مدیران قرآنی لطمات بسیاری به این قشر از جامعه که در حال خدمترسانی قرآنی بیتوقع به جامعه هستند، میزند. تکیه مقام معظم رهبری به این قشر و کف جامعه است و مدیران قرآنی باید با وحدت و هماهنگی به این افراد رسیدگی کنند. 10 میلیون حافظ قرآنی که مد نظر مقام معظم رهبری است از همین کف جامعه برمیخیزد و به همت همین قشر تربیت میشود. امیدوارم خداوند متعال این توفیق را به همه ما اعطا کند که آن طور که خود میپسندد عمل کنیم.
مصاحبه از مجتبی افشار
انتهای پیام
اختلال در نظام آموزش رسمي انتظاري نبود كه از اين شورا داشتيم.
سلام عليكم
پيشنهاد شما درباره تاسيس فرهنگستان قرآن چه ضرورتي دارد؟ مگر همين شوراي توسعه فرهنگ قرآني كه خودش زير مجموعه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است، ( شورا در شورا ) با داشتن سه كميسيون و داشتن ده ها كارگروه كدام مشكل را حل كردند؟
تعدد اين شوراها و كمسيون ها فقط هزينه ها را بالا مي برد و انتظارات را افزايش مي دهد.
شايد دليل اصلي كثرت اين بخش ها ناكارآمدي اين بخش هاست.
راهكار اصلي :
جايگزيني اقدام و عمل و كار است به جاي راه اندازي تشكيلات