به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست نخبگانی با جریانهای فرقهای و آینده وحدت در جهان اسلام، امروز، ششم بهمنماه، با حضور جمعی از صاحبنظران و علاقهمندان در خبرگزاری فارس برگزار شد.
سهیل احمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این نشست بیان کرد: در آیندهپژوهی که میتوان صورت داد میشود به این نتیجه رسید که با افراطیگری مواجه هستیم که در فریقین وجود دارد و در این حوزه نیز بسیار کم کار شده است. در اینجا مشکل از جایی سرچشمه میگیرد که علما به آن نپرداختهاند و آن نیز بحث روشمند بودن فهم دین است که باعث حرکتهای افراطی شده است. یعنی اگر علل مختلف را کنار هم بگذاریم یکی از علل این است که در جهان اسلام همیشه اختلافهایی داریم و شیعه، سنی را متهم میکند که شما عقل را زیاد در حوزه فقه به کار میبرید و ما نصگرا هستیم و بعد از مدتی این نسبتها برعکس میشود.
وی در ادامه افزود: نحوه مراجعه به متن بسیار مهم است، اما در این زمینه کار خاصی صورت نگرفته است؛ لذا در این حوزه چون کمتر بحث میشود، در فضای تشیع شاهد این هستیم که جریانی دارد فقه تکفیر خود را سازماندهی میکند و در این راستا با پرچم امام حسین (ع) این کار را انجام میدهد که ممکن است در آینده شاهد این باشیم که فرقهای مانند سلفیه در شیعه نیز شکل میگیرد که تکفیری هستند. «الغزی» در استدلالهای خود، متون ضعیف را بر قوی ترجیح میدهد و این مسئله را جوان شیعه نمیتواند بفهمد. در اهل سنت نیز همین طور است که فقه تکفیر آنها بسیار گسترده شده است.
این پژوهشگر دینی با اشاره به به اینکه در حوزه آیندهپژوهی با سه پارادایم روبرو هستیم بیان کرد: یک مورد آینده ممکن است. یک بحث دیگر آینده محتمل است که باید با روش غربیها چالشها و ... را بررسی کنیم تا آینده محتمل جهان اسلام را استخراج کنیم، البته که کارهای خوبی در این زمینه انجام نشده است و برخی از کارها نیز میگویند، اوضاع آینده اسلام مطلوب نیست. اما پارادایم سوم که بیشتر آیندهنگاری است، این است که چطور باید به آینده مطلوب برسیم، یعنی موانع را میبینیم، اما ظرفیتهای مثبت را نیز در نظر داریم و با اینها آینده مطلوب خود را ترسیم میکنیم.
وی در ادامه تصریح کرد: در غرب بحث هاله وجود دارد؛ یعنی مسائل غیبی که احتمال دارد آینده را طور دیگری رقم بزند که در مباحث دینی ما از این مسئله به امداد غیبی تعبیر میشود. نگاه ما این است که نوک پیکان تمدن اسلامی دارد در مسیر خودش میرود. یعنی شکلگیری امت واحده مسیر خود طی میکند، اما در این مسیر نیز چالشهایی وجود دارد و برای اینکار نیاز داریم که نظام مسائل را استخراج کنیم.
احمدی بیان کرد: در حوزه آیندهپژوهی، نظام مسائل پخته و کاملی نداریم. اینکه هنوز روشن نیست که مسائل اصلی ما چیست؟ از همان نظام مسائل، مسائل اصلی استخراج میشود و در این صورت است که چالشهای اصلی احصا میشوند. در حوزه آینده محتمل، رصدهایی شده است، اما در حوزه آیندهنگاری و آینده مطلوب میگوییم که شما علل اجتماعی را خوب بررسی کردهاید، اما باید لایههای گفتمانی نیز احصا شوند و با اینها برنامهای در نظر گرفته شود. با در نظر گرفتن اینکه، اعتقاد داریم اگر قدم بگذاریم، خدا کمکمان میکند و آینده مطلوب زودتر رقم میخورد و این نگاه دینی ما نیز منجر به این دیدگاه میشود.
وی در ادامه با اشاره به چالشهایی که برای رسیدن به آینده مطلوب وجود دارد تصریح کرد: یکی از مباحث این است که آیا تصوف ظرفیت این را دارد که در شکلدهی تمدن اسلامی نقش داشته باشد یا خیر. همچنین در اسلام شکافهایی وجود دارد، یک مورد شکاف بین مسلمانان عرب با غیرعربها است. حدودا ۳۰ درصد مسلمانان عرب و بقیه غیر عرب هستند، اما نکته این است که اندیشه اسلام از طریق آن ۳۰ درصد به بقیه اسلام میرسد و آن ۳۰ درصد است که در حوزههای اجتماعی با مشکلات عدیدهای روبرو هستند؛ لذا این مسائل باید مورد توجه قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: دومین مورد دولتهای سکولار در جهان اسلام هستند و اینکه دولتهای سکولار میتوانند در شکلدهی به تمدن اسلامی نقش مثبت داشته باشند یا خیر. وظایف و نقش ظرفیتهای دینی باید روشن شود و در چالشها این مسئله وجود دارد که عدهای میگویند، دولت سکولار در حال زیاد شدن است و آینده مطلوب دست نیافتنی است. بحث دیگر فقه تکفیر و بحث فرقههای درون مذهبی است که در حال رشد هستند و یکی دیگر از مباحث، مسئله قومیتگرایی است.
وی در انتهای سخنان خود با طرح چند سؤال تصریح کرد:، اما چند سؤال اصلی ناظر به آینده وجود دارد که اگر پاسخ شایستهای برای آنها پیدا شود مشکلات حل میشوند. با سؤالاتی روبهرو هستیم که یا به آنها پاسخ ندادهایم یا اگر پاسخ دادهایم، میخواهیم بعدا مطرح کنیم. یکی از مسائل بحث معنای وحدت و تقریب است که منظور ما از وحدت چیست و این مفهومی که میفهمیم، آیا در آینده جهان اسلام موثر است؟ یا اینکه وحدت را به حوزه کلام میبرند که اشتراکاتی در این زمینه داریم، اما اختلافات نیز بسیار بزرگ است. یکی از ایراداتی که در معنا کردن وحدت است همین اختلافات کلامی است که درون مذهب شیعه نیز مشکلاتی از این قبیل را داریم. در عالم اهل سنت نیز همین است. در حوزه وحدت اگر بتوانیم مباحث وحدت را به سمت مباحث رفتاری ببریم شاید بتوانیم تاثیرگذارتر ظاهر شویم. همچنین در حوزه فقه مقارن نیز کم کار کردهایم.
احمدی بیان کرد: سؤال دوم این است که کدام اندیشه سیاسی مقوم آینده مطلوب ما است؟ آیا در اهل سنت سکولارها کمک میکنند یا در آنجا فقهالمقاصدی، اعتدلالگرایی یا تقریبیها کمک میکنند؟ در اینجا مطالبی از مقام معظم رهبری وجود دارد که باید بیشتر به آنها توجه کنیم. سومین سؤال نیز اینکه نخبگان چه کاری میتوانند انجام دهند؟ و بالاخره سؤال چهارمی که میتوان در مورد آینده تمدن اسلامی طرح کرد و بعد در یک مجال فراخ به آن پاسخ داد اینکه سیاستهای رفتاری دولتهای اسلامی در قبال مردم چگونه است که باید روشن شود.
انتهای پیام