بهره‌گیری علامه حلی از رویکرد تاریخی برای اثبات گزاره‌های کلامی
کد خبر: 3791322
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۲
پاکتچی تبیین کرد:

بهره‌گیری علامه حلی از رویکرد تاریخی برای اثبات گزاره‌های کلامی

گروه اندیشه ــ پاکتچی ضمن تأکید بر رویکرد تاریخی علامه حلی در مباحث کلامی، نگاه تاریخی ایشان در بحث نبوت خاصه و امامت خاصه را تبیین کرد.

به گزارش ایکنا، همایش جایگاه علامه حلی در فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی، صبح امروز، ۲۹ بهمن‌ماه در کتابخانه ملی برگزار شد. احمد پاکتچی در این نشست به بیان نظرات خود درباره استناد تاریخی و اندیشه تاریخی در آثار علامه حلی پرداخت و اظهار کرد: موضوع سخن من این است که تاریخ چه جایگاهی در نظام اندیشه علامه حلی دارد؟ ما علامه حلی را به عنوان فقیه، متکلم و رجالی می‌شناسیم. البته من به آن دسته از آثار علامه حلی که جنبه تاریخی بیشتری دارند، نمی‌پردازم. موضوع بحث من جایگاه تاریخ در آثار علامه حلی است. وی ادامه داد: در ادیان مختلف، برخی جنبه‌های کلامی با مباحث تاریخی پیوند خورده است. با وجود اینکه که مباحث کلامی در فضای عقلی بیان می‌شوند، اما در برخی مسائل درگیر نقل تاریخی می‌شوند. ما در میان مکاتب اسلامی که در حوزه عقاید بحث کرده‌اند، هم مکاتب تاریخ‌گرا داریم و هم مکاتب تاریخ‌ستیز و تاریخ‌گریز.

پژوهشگر مطالعات اسلامی تصریح کرد: در بین 5 اصل اعتقادی شیعه، دو اصل نبوت و امامت پیوند بیشتری با اندیشه تاریخی دارند. نبوت و امامت در مباحث کلامی به دو شکل نبوت عامه و نوبت خاصه و امامت عامه و امامت خاصه مطرح می‌شود. نبوت عامه و امامت عامه ارتباطی با تاریخ پیدا نمی‌کند، اما نبوت خاصه و امامت خاصه که در آن به اعیان و شخصیت عینی رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) توجه می‌شود، ارتباط مشخص و روشنی با حوزه تاریخ دارند.

وی ادامه داد: در نبوت، یک خط واسطی وجود دارد که نبوت عامه را به نبوت خاصه متصل می‌کند. علامه حلی به این مطلب اشاره دارد که با وجود دو شرط، نبوت برای یک فرد ثابت می‌شود و آن دو شرط عبارت است از اینکه خود فرد، مدعی نبوت باشد و مضاف بر آن، از او معجزه صادر شود. در این بحث، میان نبوت عامه و نبوت خاصه پل ارتباطی ایجاد می‌شود. در اینجا، علم کلام با علم تاریخ پیوند می‌خورد؛ چراکه به صورت تاریخی اثبات شود که پیامبر(ص) هم مدعی نبوت بودند و هم معجزه از ایشان صادر شده است. در اینجا ما نمی‌توانیم با ادله عقلی بحث کنیم و نیازمند تاریخ هستیم.

پاکتچی تأکید کرد: خواجه طوسی در کتاب «قواعد العقاید»، هنگام بحث از نبوت پیامبر اکرم(ص) اشاره دارد که ایشان نبی بود، چون هم مدعی نبوت و هم دارای معجزه بود. این گزاره باید ثابت شود. علامه حلی در مقام شرح این کتاب، مستنداتی را برای سخنان خواجه طوسی ذکر می‌کند. ایشان معتقد است که به تواتر ثابت شده است که پیامبر(ص) مدعی نبوت بودند. البته باید توجه داشت که مفهوم «تواتر» نزد ایشان غیر از آن چیزی است که محدثین تعریف کردند.

وی ادامه داد: بعد از اثبات دعوی نبوت توسط پیامبر(ص)، به بحث اعجاز می‌رسیم. مهم‌ترین معجزه پیامبر(ص) قرآن است و دلیل این اعجاز هم تحدی است. دو نگاه نسبت به تحدی وجود دارد. گاهی تحدی را امری حاضر در همه زمان‌ها در نظر می‌گیریم و گاهی آن را به ظرف تاریخی ظهور اسلام می‌بریم؛ یعنی چون در آغاز اسلام تحدی شد و کسی مانند قرآن ارائه نکرد، پس اعجاز قرآن ثابت می‌شود. خواجه طوسی وقتی از تحدی صحبت می‌کند، قید زمان را ذکر نمی‌کند و به این ترتیب، ایشان نگاه فراتاریخی به اعجاز دارد؛ اما علامه حلی نگاه تاریخی دارد.

پاکتچی در ادامه به توضیح درباره امامت خاصه پرداخت و اظهار کرد: در امامت خاصه با نصّ تاریخی مواجهیم. علامه حلی برای اثبات امامت امیرالمومنین(ع) در آثار مختلف به غدیر خم اشاره کرده است. در این خصوص می‌توانیم به کتاب «الالفین» ایشان اشاره کنیم که حاصل تجمیع صدها سند برای اثبات امامت امیرالمومنین(ع) و فضای تاریخی حاکم بر آن است. در بحث امامت، متکلمان بر نصوص تأکید دارند و دعوی امامت داشتن توسط امام را مورد بررسی قرار نمی‌دهند؛ اما چنانکه ذکر شد، در نبوت باید اثبات شود که شخص نبی مدعی نبوت بوده است. با این وجود، علامه حلی به بررسی این مسئله نیز پرداخته است که آیا دعوی امامت درباره امیرالمومنین(ع) وجود داشته است یا خیر.

وی یادآور شد: علامه حلی در کتاب «منهاج الکرامه» وقتی دلایل مثبت امامت را مطرح می‌کند، به چهار دلیل اشاره دارد که عبارتند از: دلیل عقل، برخی آیات قرآن و سنت نبوی. دلیل چهارم ایشان یک دلیل جدیدی است. علامه حلی مطالعاتی درباره شیوه و سبک زندگی امیرالمومنین(ع) انجام داده است و بر اساس آن می‌خواهد بگوید اگر کسی چنین سبک زندگی داشته باشد، امامتش ثابت می‌شود. این دلیل، روش جدیدی در اثبات امامت امیرالمومنین(ع) است.

وی ادامه داد: یکی از سؤالاتی که در بحث امامت مطرح می‌شود، این است که امامت یازده امام بعدی چگونه اثبات خواهد شد؟ مباحث متکلمان عموماً ناظر به امامت امیرالمومنین(ع) است. مثلا خواجه طوسی وقتی به امامت سایر ائمه(ع) پرداخته، بحث زیادی انجام نداده است. علامه حلی این مسئله را با مطالعه تاریخ فرق حل کرده است؛ یعنی تصویری از فرق شیعه ترسیم کرده و از این طریق به بحث امامت سایر ائمه(ع) پرداخته است. نکته دیگر اینکه سوای رویکرد تاریخی به کلام در آثار ایشان، ما گاهی شاهد رویکرد کلامی به تاریخ هستیم. مثلا وقتی بحث عصیان پیامبر(ص) مطرح می‌شود، ایشان با تأکید بر مفهوم عصمت، با استفاده از استنادات کلامی، گزارشات تاریخی را رد کرده است.

انتهای پیام

captcha