عبدالحسین طالعی، سردبیر مجله کتابشناسی شیعه، در گفتوگو با ایکنا از خوزستان، درباره امام هادی(ع) گفت: دوره امامت امام هادی(ع) 33 سال بوده است. اگر این مدت را با دوره امامت امیرالمؤمنین(ع) که سی سال است مقایسه کنیم ـ بحث مقایسه عددی نیست ـ از جهت میزان استفادهای که میتوانست امت از وجود امام هادی(ع) ببرد میگوییم؛ سی و سه سال میتوانست از این دوره طلایی استفاده کند، اما جای دریغ و تأسف این است که در میان خود ما شیعیان، اگر به آدمهای باسواد شیعه بگویند درباره امام هادی(ع) 33 دقیقه حرف بزنید ـ یعنی به ازای هر سال یک دقیقه. متأسفانه باسوادها مطلب ندارند؛ چه رسد به بیسوادها و این خیلی جای تأسف دارد.
وی ادامه داد: جوابی که به این مطلب داده میشود این است که حضرت هادی(ع) را محاصره کردند و با این پاسخ از خودمان سلب مسئولیت میکنیم، اما به هر حال از حضرت هادی(ع) در همین مدت سی و سه سال با وجود محاصره دشمن، مطالبی برای ما باقی مانده است. سؤال من این است که از همین مطالب چقدر استفاده کردهایم؟ در تاریخ از امام هادی(ع) مطلب زیادی ثبت و ضبط نشد، اما از همینها که ثبت و ضبط شده چقدر استفاده کردیم؟ این سؤال اساسی و جدی ماست.
سه میراث گرانقدر امام هادی(ع)
طالعی بیان کرد: به سه متن نسبتاً مفصل از حضرت هادی(ع)، که به دست ما رسیده است، اشاره میکنم که هر کدام در جای خود واقعاً حرف آخر است. یکی در زمینه امامشناسی و آن «زیارت جامعه کبیره» است. این زیارت برای شناخت تمام امامان(ع) اصل است. در این زیارت حدود 400 صفت برای ائمه(ع) ذکر میکند که اگر مؤسسهای در طول یک سال، روزانه یک برنامه درسی برگزار کند و هر روز یکی از این اوصاف را بیان کند. شرح این زیارت یک سال تمام محتوا دارد. میخواهم بگویم حق مطلب درباره امام هادی(ع) در توجه به این میراث گرانقدر ادا نشده است.
پیشنهادی به مراکز دینی و فرهنگی
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه در ادامه به بیان پیشنهادهایی به مراکز فرهنگی پرداخت و گفت: پیشنهاد میکنم که برخی از مراکز فرهنگی که امکان دارند هر روز یکی از این صفاتی را که امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره بیان کردهاند توضیح دهند. من از مدرسین حوزه کسانی را میشناسم که برای خود مقرر کردهاند در کنار درس فقهی که روزانه میگویند، روزی یک جمله از نهجالبلاغه یا صحیفه سجادیه را توضیح دهند و برخی را میشناسم که به این ترتیب دو یا سه بار در عمرشان نهجالبلاغه یا صحیفه سجادیه درس دادهاند. همین اتفاق میتواند برای جامعه کبیره بیفتد و در طول حدود یک سال میتوان یک دوره شیرین امامشناسی گفت که این دوره از زبان امام معصوم، معتبر و بدون غلو و به دور از افراط و تفریط است.
طالعی افزود: متن دوم باقیمانده از امام هادی(ع) زیارت غدیریه است که با سند فوقالعاده عالی از حضرت هادی(ع) روایت شده است. در این زیارت غدیریه حدود 50 آیه از قرآن اشاره و تفسیر شده است. حدود بیست حدیث نبوی توضیح داده شده و غیر از اینها یک دوره سیره مختصر امیرالمؤمنین(ع) نیز بیان شده است. مهم این است که این سیره از زبان وحی گفته میشود و معتبر است.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه ادامه داد: جالب این است که در سند زیارت آمده که امام هادی(ع) در نجف و در روز غدیر این زیارت را خواندند، اما در سند آن آمده، در همه سال و در همه جا میشود آن را خواند. مرحوم محدث قمی روی این نکات تأکید کرده است. اگر این سیره امیرالمؤمنین(ع) که در زیارت غدیریه آمده گفته شود، بسیاری از حرفهای نادرستی که درباره زندگی حضرت امیر(ع) میگوییم تصحیح میشود.
در مناسبت غدیر به مکررگویی میافتیم
وی تصریح کرد: در سالهای اخیر کارهای مختلفی روی این زیارتنامه انجام دادهام و اشاره کردهام اهل نظر، اهل تحقیق و ترویج از این فرصت طلایی و میراث گرانقدر امام هادی(ع) غفلت نکنند. نکته من این است که ما در مناسبت غدیر به مکررگویی میافتیم. مکررگویی همانی است که باعث شده مجالس ما را بیرنگ و بیخاصیت کند. در حالی که ما چنین گنجینه مفصلی داریم که میتواند یک ماه و یک ترم درسی ما را تأمین کند، اما ما عادت کردهایم وقتی گفتیم سیره؛ یک کتاب قطور به ذهنمان بیاید در حالی که اگر ده صفحه از امام معصوم داشته باشیم، از آن کتابهای قطور بالاتر خواهد بود.
طالعی اضافه کرد: مدرس بیاید این زیارت را توضیح دهد، نکات آن را شرح دهد. یا مثلاً یک منبری میتواند یک ماه رمضان را به این زیارت اختصاص دهد. اتفاقاً امسال سال 1440 است؛ یعنی چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین(ع) و زمان مناسبی است که در ماه رمضان که شهادت حضرت در آن واقع شده است، منبریها بیایند این زیارت غدیریه را جمله به جمله توضیح دهند؛ هم مجالس ما از مکررگویی درمیآیند، هم تناسب سال رعایت شده است و هم به امام هادی(ع) توجهی شده و غبار غفلت از این زیارت گرفته شده است و هم یک منبع معتبر مطرح شده که نظیر آن را پیدا نمیکنیم.
نامه امام هادی(ع) به مردم اهواز
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه بیان کرد: متن سوم رسالهای است که از امام هادی(ع) در باب جبر و تفویض باقی مانده است. این رساله را حضرت هادی(ع) در جواب مردم اهواز نوشتند. اهواز به معنی منطقه خوزستان فعلی است. این رساله در کتاب «تحف العقول» و دیگر منابع موجود است. جبر و تفویض یعنی داستان اعمال انسانها؛ وقتی انسانها کاری مخصوصاً کار زشتی را انجام میدهند، این سؤال مطرح میشود که آیا ما این کار زشت را انجام دادهایم یا خدا ما را مجبور کرده است؟ این موضوع تفصیلی دارد که نمیخواهم وارد آن شوم. خیلی از دانشمندان وقتی به اینجا رسیدند گفتهاند این از معماهایی است که حلشدنی نیست. قسمتی از صورت مسئله این است که اگر بگویم من این کار زشت را انجام دادم، سؤال میشود. پس قدرت خدا کجا رفته است؟ در اینجا دو نظر افراطی و تفریطی پیش آمده است: برخی میگویند چون این کار زشت است و کار زشت از خدا صادر نمیشود. پس من در مقابل خدا یک قدرت مستقل هستم. اینها اهل تفویض هستند. یک جواب دیگر این است که این کار را خدا انجام داده است؛ این وجه توضیحاتی دارد.
وی ادامه داد: امام هادی(ع) در این رساله عالی بیان میکنند که وقتی انسان کار زشتی انجام میدهد هم قدرت خدا در جای خود محفوظ است و هم اختیاری که خداوند به انسان داده محفوظ است و انسان با اختیار خود بر قدرت خدا غلبه نمیکند. خداوند با وجود قدرتی که دارد از قدرت خود در اعمال انسان استفاده نمیکند که صحنه امتحان کامل شود. این رساله در حدود 20 یا 30 صفحه است، ولی بسیار زیبا و گویا. آنچه را که برخی فلاسفه یا دانشمندان گفتهاند حلشدنی نیست؛ امام هادی(ع) بسیار زیبا حل کرده است.
طالعی گفت: من این رساله را گاهی به برخی از دانشآموزان دادهام و بیآنکه برای آنها توضیح دهم متوجه شدم که مطلب را خوب فهمیدهاند. این هنر امام معصوم است که مطلبی را که بزرگان دانش بشری در آن گیر کردهاند، به زبان ساده و آسان حل کرده است. اگر تمام این بزرگان محور بحث را همان رساله امام هادی(ع) قرار دهند و به بیان خود آن را شرح و توضیح دهند، مشکل جبر و اختیار حل میشود. این سه متن از امام هادی(ع) برای ما باقی مانده است.
باب وکالت در زمان امام هادی(ع)
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه بیان کرد: امام هادی(ع) در دوران خود در حصر بود و ارتباطش با دیگران کم بود. از زمان امام هادی(ع) چند باب جدید باز میشود؛ یک باب، مکاتبه است. در زمان ائمه گذشته مردم عمدتاً به شکل حضوری سؤالات خود را میپرسیدند و مکاتبه کم بود؛ اما در زمان امام هادی(ع) بحث مکاتبه جدیتر شد. باب دیگر وکالت است که در دوره امام هادی(ع) جدیتر شد. وکالت ائمه(ع) یعنی بزرگانی در شهرهای مختلف ارتباط بین مردم و امام معصوم را برقرار میکردند. این باب در زمان ائمه قبل بود، اما در دوره امام هادی(ع) که محاصره شروع شد، وسیعتر شد. باب وکالت یک سوژه مفصل برای تحقیق و نکتههای دانستنی بسیاری دارد. از جمله اینکه امام هادی(ع) وکلایی در خوزستان داشتند؛ از جمله حسین بن سعید و خاندانش که وکیل امام در خوزستان بودند، حسین بن سعید و حسن بن سعید دو برادری هستند که وکیل امام هادی(ع) در این استان بودند و کتابی شبیه کتاب «کافی» فعلی نوشتهاند؛ یعنی دوره جامع فقه و عقاید.
وی افزود: همچنین علی بن مهزیار و خاندان ایشان که وکلای حضرت هادی(ع) در خوزستان بودند؛ از این خاندان ما چند نفر را میشناسیم؛ علی بن مهزیار، ابراهیم بن مهزیار، علی بن ابراهیم بن مهزیار. وکلای حضرت در نقاط دیگر هم بودهاند؛ مثلاً حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری. باب وکالت، از موضوعات مهمی است که باید درباره آن کار شود و حرف تازه دارد. متأسفانه پژوهشها و بیانهای دینی ما از مکررگویی رنج میبرند. مکررگویی آفتی برای بحثهای دینی ما شده است. این ابواب برای این است که اگر کسی خواست کاری انجام دهد بداند درباره حضرت هادی(ع) کار بر زمین مانده زیاد است.
نکته تفسیری شیرین از امام هادی(ع)
طالعی اظهار کرد: بکی از نکات بسیار شیرین امام هادی(ع) یک تذکره است که در حد دو کلمه بیان میکند، اما جای کار دارد. نکته درباره آیه مباهله است. درباره آیه مباهله بحثهای زیادی شده است. معمولاً بحث را بر سر مصادیق آیه میبرند که منظور از «ابناءنا» کیست؟ «نساءنا» کیست؟ «انفسنا» کیست؟ حدیثی از امام هادی(ع) در تحف العقول به دست ما رسیده که بحث را بر سر کلمه آخر این آیه میبرد: «فنجعل لعنه علیالکاذبین». امام هادی(ع) بر کلمه «کاذبین» تأکید میکنند. مضمون این حدیث این است که امام میفرماید خداوند در این آیه فرمود لعنت را بر دروغگو قرار دهید. میتوانست بگوید فاسقین یا کافرین؛ اما نگفت. اگر میگفت لعنت خدا را بر کافر قرار بدهیم باب گفتوگو را با آدمی که در دین ضعیف یا گمراه است، میبست. نکته این است که خداوند در این آیه فرمود: «لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم». بحث را به سمت دروغ که یک امر مستقل اخلاقی است میبرد؛ بحثی که همه انسانها از هر دین و آینی اعتقادی اخلاقا قبول دارند، دروغ کار بدی است. با کاربرد کلمه «کاذبین» به تعبیر ما بحث را بروندینی کرد و باب مذاکره با دیگران را باز نگه داشت.
وی افزود: درسی که از این نکته گرفتم این است که در گفتوگو با افرادی که خارج از دین هستند یا دین ضعیفی دارند نباید از منطق درون دینی ـ که تنها مناسب آدمهای ملتزم و متعهد به دین است ـ استفاده کرد. این نکته خیلی مهمی در آداب مذاکره و دعوت مردم به دین است که حضرت هادی(ع) از آیه استخراج میکند. میطلبد روی این موضوع کار جدی انجام شود.
چقدر از مواریث امام هادی(ع) بهره بردهایم؟
این پژوهشگر دینی گفت: در پایان تأسفم را نمیتوانم کتمان کنم و آن این است که آن خلیفه عباسی که ورود به خانه امام هادی(ع) را مشکل کرد، چه جوابی برای قیامت دارد؟ او باید کرسی تفسیر قرآن را به امام هادی(ع) میداد. دیدیم که امام هادی(ع) از یک کلمه در آیه مباهله چه نکته دقیقی را استخراج کرد. اگر همه قرآن را امام هادی(ع) تفسیر میکرد چه میشد؟ و اکنون ما از چه گنجینهای محروم شدیم. از طرف دیگر یک تلنگر برای ماست که از مواریث باقیمانده از امام استفاده خوبی نکردهایم.
طالعی ادامه داد: بحث خود را به حدیثی از امام هادی(ع) در کتاب احتجاج ختم میکنم. ایشان حدیث شریفی دارند که چنین است: «لَولا مَن يَبقى بَعدَ غَيبَةِ قائمِنا عليه السلام مِنَ العُلَماءِ الدّاعينَ إلَيهِ، و الدالّينَ عَلَيهِ، و الذابّينَ عَن دينِهِ بِحُجَجِ اللّهِ، و المُنقِذينَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّهِ مِن شِباكِ إبليسَ و مَرَدَتِهِ، و مِن فِخاخِ النَّواصِبِ، لَما بَقِيَ أحَدٌ إلاّ ارتَدَّ عَن دينِ اللّه». اگر نبود بعد از غیبت مهدی ما، عالمانی که مردم را به سمت او هدایت کنند و شبهات افراد ضعیفالایمان را جواب دهند، کسی نمیماند، مگر اینکه از دین مرتد شوند. این حدیث میگوید اگر افرادی هستند که متدیناند به برکت علمایی است که مردم را به امام زمان(ع) دعوت میکنند. اینها همانطور که ناخدا کشتی را از غرق نجات میدهد، دلهای شیعیان ضعیفالایمان ما را نگه میدارند. بعد فرمودند: «اولئک هم الأفضلون عندالله»(اینها در نزد خداوند متعال برترند).
وی در پایان اظهار کرد: این حدیث هم تکلیف ما را در زمان غیبت تعیین میکند که اگر میخواهی در زمان غیبت برترین باشی مردم را به امام زمانشان دعوت کن. امام را به مردم معرفی کن. پس از آن خود مردم با محبت قلبیای که خداوند در وجودشان قرار داده است به سمت امام میروند.
انتهای پیام