ما عادت کردهایم شعرها را بخوانیم و حتی بخریم و بخوانیم، اما هنرمندانی هستند که شعرها را نمیسرایند، بلکه شعرهای سرودهشده را در قالب هنری جدید میآفرینند. شعرهایی که میتوانی در مقابل آنها بایستی، در پیچ و تاب آنها خیالت را پرواز دهی، در عمق مفهوم آنها غرق شوی و ارزشمندتر اینکه گاهی حتی بیش از خواندن ساده شعرها آنها را درک و از دیدن، فهمیدن، خیالپردازی کردن و بازکشف آنها لذت ببری.
محمد علیخانی، هنرمند کشورمان 10 سال است که کار نقاشی ـ خط انجام میدهد. نمایشگاههای مختلف برگزار کرده و مشتریانی از سراسر جهان دارد. افرادی که حتی فارسی نمیدانند اما در پیچ و تاب نقاشیهای او نقش خیال مولانا، حافظ و نیما را درک کرده و به دنبال فهم فرهنگ و ادبیات ایران میروند.
علیخانی این بار در تهران نمایشگاه آثار خود را برپا کرده است اما به نفع «همنمک» قرار است تمامی عواید فروش آثار هنری او صرف سیر کردن نیازمندان شود.
علیخانی در گفتوگو با ایکنا؛ از پیچ و تاب هنر خود گفت. از اینکه نام این هنر هم میتواند نقاشی خط باشد و هم نباشد و ادامه داد: خط و نقاشی هر کدام به تنهایی هنری متفاوت هستند. حتی شروع، ارائه و بیان آنها دنیای متفاوتی دارد. جالب اینکه هر کدام از این دو هنر در طول تاریخ رویکردهای متفاوتی را گذراندهاند.
خط هندسه دارد و از عالم خیال نشئت گرفته شدهاست
وی با اشاره به اینکه خط در دورهای رویکرد آئینی، در دورهای رویکرد روایتگری و در زمانی برای معماری و بیان داستانها مورد استفاده قرار میگرفت است، گفت: در دوره معاصر بود که نقاشی و خط با هم تلفیق و یک هنر جدید ایجاد شد. یعنی نگاههای گذشته تغییر و مطرح شد که خود خط هندسه دارد و از عالم خیال نشئت گرفته شدهاست و کلمات در هندسهها شکی دارند که معناگرا هستند. با همین رویکرد من به این فکر کردم که چطور میشود جملهای مثل «زندگی درک همین اکنون است» را به جای اینکه فقط جمله را به شکل خوشنویسی بنویسیم، با چشم، رنگ و فرمی که از هندسه و تغییر آن ایجاد شده حس کنیم؟
این هنرمند کشورمان افزود: هنر نقاشی ـ خط از قلب سنت گرفته شدهاست. زمانی که عکاسی مطرح شد بسیاری فکر میکردند نقاشی نابود میشود اما هنرمندان رویکردشان را به هنر تغییر و به این فکر کردند که چطور میشود احساس، درد و رنج و ... را در فیگور و با نقاشی نشانداد. یعنی هنر عمیقتر شده و حتی رویکردهای فلسفی، تاریخی، آئینی به هنر اضافه شد. در ایران هم چنین رویکردی البته با سبک خودمان به هنر به وجود آمد و نگارگری و خطاطی کنار هم قرار گرفتند.
وی اضافه کرد: من مشتاقم عصاره را از هنر سرزمینم بگیرم و با رویکرد جامعه مدرن و تکنولوژی و با استفاده از رنگ، فرم، موسیقی، طنین حروف و کلمات اثری جدید خلق کنم. 500 سال است که در خوشنویسی جملات نوشته و مردم معنی آنها را میخوانند اما برای اینکه به تکرار نرسیم باید رنگ و فرم به خطاطی اضافه و کارها از اندازههای کوچک به اندازههای بزرگتر تغییرکند.
علیخانی در پاسخ به این سؤال که آیا منظور شما را مخاطبانتان درک میکنند؟ گفت: بسیاری از مخاطبان در کارهای من چیزهایی میبینند که برای خود من هم جالب است که چطور یک مخاطب تا این حد درگیر فرمها، رنگها و بافت ها میشود و عمیق میشود تا اثر را بفهمد. برخی از اشعار ما فضاسازی میکنند به عنوان مثال «بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم / همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم» یک تصویر است و میتوان کوچه را با همین خط، نقاشی ساخت؛ مثلاً چشمها را با «ه» ساخت که با مخاطب به خوبی ارتباط برقرارکند.
خط ـ نقاشی کمک میکند خارجیها هم غنای شعر فارسی را درک کنند
وی افزود: البته بیشتر دوست دارم مخاطب من با این آثار ارتباط برقرار کند تا اینکه در مورد آثارم توضیح دهم. نیاز هست که ما نسبت به هنر رویکردهای خلاقانهای داشته باشیم. جالب است که وقتی در کاشان فضای سنتی و توریستی برای نمایش آثارم انتخاب کرده بودم و مخاطبان من افراد غیر ایرانی بودند و نمیتوانستند خط فارسی را بخوانند، به خوبی آثار را حس میکردند و استقبال زیادی از آثار به عملآمد. ادبیات ما عمیق است و توضیح دادن این ادبیات برای افراد غیر فارسی زبان سخت است اما خط و نقاشی کمک میکند خارجیها هم ادبیات و اشعار غنی ایران را درک کنند.
میگویند «صفای قلم در صفای دل است» و از او پرسیدیم آیا این روحیه و نگاه خاص به هنرتان شما را به سمت همنمک کشاند؟ گفت: در کاشان گروه کوچکی داریم که فعالیتهای خیریه انجام میدهیم. هر کس به اندازهای که توان دارد. البته شرایط و امکاناتی نداریم و خیلی مراکز با ما همکاری نمیکنند، در برنامههایی مثل دورهمیهای هنری، نقد و پخش فیلم، نمایش آثار و ... سعی میکنیم کار خیریه هم انجام دهیم.
عملگرایی شبانهروزی همنمکیها بیشتر تشویقم کرد
وی ادامه داد: دیدن اقداماتی که همنمک انجام میداد باعث شد به آن علاقهمند شوم. از چند جا برای نمایش آثارم پیشنهاد داشتم اما پیشنهاد فروش آثار به نفع خیریه متوسلین به امام رضا(ع) و طرح همنمک را خودم ارانه کردم. جالب اینکه با همکاری بچههای همنمک کارهای خیلی سریع و راحت پیش رفت. در ادامه هم دیدن عملگرایی بچههای همنمک و اینکه فعالیتهای آنها شبانهروزی است بیشتر تشویقم کرد.
علیخانی به اثر و انرژی زیادی که حراج آثارش به نفع خیریه در وی ایجاد کرده است، اشاره و اظهار کرد: تنها کاری که من میتوانستم انجام دهم این بود که داشتههای با ارزشم، آثارم را برای این کار به فروش بگذارم این کار به خود من انرژی جاودانهای میدهد و فکر میکنم در طول زندگیم هر وقت به این کار فکر کنم حالم خوب خواهدشد. میدانید حسی است که در وجودت ماندگار میشود. واقعیت این است که اگر به لحاظ هنری کارت خوب باشد دیده خواهدشد اما فضای خیریه و نگاهی که هم نمک دارد حسی متفاوت است که دوست داری با آن همراه شوی.
وی با تأکید بر اینک معتقد است هر کسی باید کار خود را درست انجام دهد، گفت: اگر من به عنوان یک هنردوست و نه حتی یک هنرمند بتوانم در مسیر هنر بر روی یک نفر تأثیر مثبت بگذارم باید این کار را انجام دهم و به دنبال این نباشم که آثارم را جمعکنم و صرفاً در دنیای هنر برای خودم جایگاه و اسمی به دستآورم. من دوست دارم هنرم را نزد مردم ببرم حتی اجرای زنده دارم و کارم را در میان مردم انجام میدهم.
فارغ از هر چیزی این کار آراممان میکند
علیخانی در آخرین بخش سخنان خود گفت: باید در زندگی کاری که درست است و حالمان را خوب میکند را انجام دهیم. من از همکاری با هم نمک خوشحال هستم. فارغ از هر چیزی کاری انجام میدهیم که درونمان را آرام میکند. زیباترین جملهای که میتواند در این خصوص وجود داشته باشد این است که شیخ ابوالحسن خرقانی میگوید: «هر که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد». وقتی غذا را پخش میکنیم نمیپرسیم کی هستید، چه شده، چه کردید؟ و ... ؟ . فقط به نیازمندان غذا میدهیم و این قابل ستایش است و من دوست داشتم در این کار با هنرم شریک باشم.
لازم به ذکر است: تا فردا پنج شنبه آثار علیخانی در گالری مهر هنر واقع در تجریش، خیابان دزاشیب، پلاک 135 آماده بازدید و خرید عموم است. و او قیمت تمام آثارش را به نصف کاهش داده تا بیشتر مورد فروخته و کمک بیشتری به طرح همنمک برساند.
انتهای پیام