به گزارش ایکنا از خراسانجنوبی، نوروز با نوید روزهای خوش کم کم از راه میرسد و هر سال به انسانها یادآوری میکند که میشود دوباره متحول شد، لباس سرد زمستان را از تن درآورد و لباس سبزی که سرشار از عافیت و سلامتی است را بر تن کرد.
نوروز هر سال با آمدنش به انسانها میفهماند که میتوان گناه و بدی را کنار گذاشت و از نو آدمی جدید ساخت. باشد که به برکت نو شدن طبیعت روح و روان خود را نیز پاک کنیم.
مردمان قدیم برخلاف جوانان امروز این آداب و رسوم کهن را گرامی داشته و در حفظ و بهتر برگزار کردن آن تلاش فراوان داشتند.
اهالی باصفای دیار بیرجند به فروردین، «ماه نوروز» میگویند. شـیرینیپزان، نانپزان، کدورتزدایی، پرداخت دین، فاتحهخوانی، خانهتکانی سال نو و آماده کردن آجیل شب عید مانند کشمش، عناب، نقل، پخته و تفت دادن یا شور کردن تخمه و پسته و دید و بازدید بزرگان فامیل و اقوام از مراسم مرسوم این استان در ایام نوروز است که با شور خاصی انجام میشود.
قرآن و دعاخوانی
در لحظههای سال نو بزرگترهای خانواده قرآن و دعا میخوانند و کوچکترها نیز ضمن دعا منتظر لحظه تحویل سال نو میمانند، پس از تحویل سال کوچکترها دست بزرگترها و بزرگترها صورت آنها را میبوسند و با تبریک عید نوروز به یکدیگر، بزرگترها به دیگر افراد عیدی میدهند و برای سلامت حاضران و آمرزش رفتگان دعا میکنند و کام خود را با شیرینی، شیرین میکنند.
یکی دیگر از اعتقادات مردم خراسان جنوبی این است که هنگام تحویل سال در مزار امامزادههاست که در آنجا شمع روشن میکنند و در دست میگیرند.
حنابندان و شاه مولایی
حنابندان یكی دیگر از مراسم مردم این سرزمین است كه در گذشته و در مواقع مختلف از جمله نوروز انجام میشده است، هنوز هم گروهی از مردم بهویژه بزرگسالان با آمدن عید نوروز با رنگ كردن موهای سر و انگشتان خود با حنا به استقبال نوروز میروند.
یكی دیگر از مراسم خراسان جنوبی، رسم شاه مولایی است كه در مناطق شهری و روستایی استان مرسوم است و انجام آن بدین ترتیب است كه چند روز مانده به نوروز افراد خیر و معتمدان محل با مراجعه به ثروتمندان اقدام به تهیه اجناس مورد نیاز نیازمندان كرده و آنها را بین افراد نیازمند تقسیم میكنند.
اهالی بیرجند قدیم اعتقاد داشتند كه شام شب عید به هر قیمت كه شده باید پلو باشد، فقیر و ثروتمند خود را مقید به تهیه و پختن پلو در شب عید میدانستند، این هم از رسومی است كه امروزیها شاید با شنیدنش به تعجب و خنده وا داشته شوند، چراكه بسیاری در قدیمالایام استطاعت تهیه پلو و حتی نان گندم را برای یک هفته هم نداشتهاند، چه رسد برای همه سال و تنها نوروز به نوروز، آن هم با کلی سختی و مشقت چشمشان به پلو میافتاده است.
سمنوپزان
سمنوپزان یکی دیگر از مراسم پر رنج و زحمت، پرطرفدار و تشریفاتی نوروز است که برای انجام آن 40 تا 50 روز مانده به نوروز بانوان ظرفهایی وسط حیاط یا پشت بام میگذاشتند تا از آب باران پر شود، همزمان نیز مقداری گندم در پارچههای سفید و نازک به نام صافی میریختند تا در آب خیس شود یا اینکه روی تگیجه(تشت مانندی پهن و بافته شده از ساقههای گز) میگذاشتند و پیوسته آن را با آب نگه میداشتند تا گندمها جوانه بزنند، پس از این کار آنها را در جایی پهن میکردند تا خشک شود و برای آسیاب کردن یا دستاس آماده شود، پس از الک کردن آردها، آن را با مقداری آرد معمولی مخلوط میکردند.
نزدیکیهای عید، آردها را خمیر و با انواع ادویه مثل زردچوبه، دارچین و سیاه دانه و کراویه مخلوط میکردند. با آماده شدن آرد آن را به صورت گردههای کوچک یا بزرگ درآورده، در دیگچههای مسی به نام «قلیف» روی اجاق پر از آتش میگذاشتند و روی قلیفها را نیز با آتش میپوشاندند و پس از آماده شدن آنها را به تکههای مناسب تقسیم كرده و به همراه آجیل از میهمانان نوروزی پذیرایی میکردند.
سال 97 با تمام خوبیها، گذشتها، اشکها و لبخندها به پایان رسید و حال سالی جدید پیشروی ماست با بسیاری از اتفاقات خوب و خوشایند که خود برای خود میسازیم. امید است در این سال به خداوند نزدیکتر شده و خود را برای بنده خوب خدا شدن آماده کنیم. یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال...
انتهای پیام