به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حامد بخشی در نشست زیارت نوروزی تحت عنوان «سوغات در زنجیره گردشگری مشهد» که امروز در سازمان مرکزی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: سوغات لازمه هر سفر است. زمانی که از سفر بازمیگردیم، اشیا، کالاها و موجودیتهای عینی و انضمامی را با خود به همراه میآوریم. آنچه به نام سوغات در سفرها مینامیم، فضای مفهومی است که این فضا معنای سوغات را ایجاد میکند.
وی ادامه داد: برای اینکه معنای صحیحی از سوغات داشته باشیم که انسانها اساسا چرا سوغات با خود به همراه میآوردند و سوغات چه رفتار معناداری در فردی که سوغات میآورد، دارد، باید تعریفی از گردشگری داشته باشیم. تعریف متعارف و متعادل گردشگری که در سازمان جهانی گردشگری مورد استفاده قرار میگیرد، این است که فردی در زمان کمتر از 6 ماه از مکان خود خارج میشود، حداقل یک شب در یک مکان دیگر اسکان دارد و این تعریف، تعریفی عملیاتی و کارکردی است.
بخشی عنوان کرد: به لحاظ اجتماعی چند عنصر مفهومی در حوزه گردشگری لازم و ضروری است. این عناصر در زندگی روزمره ما به چشم میخورد. باید گفت سفر به معنای گردشگری است. اصلیترین عنصر گردشگری «جابهجایی مکانی» است. هر گردشگری مستلزم و نیازمند یک جابهجایی مکانی از آنچه که فرد محل زندگی خود مینامد، به مکان دیگر است. این عنصر، عنصری است که موجب تمایز مفهومی موضوع گردشگری از سایر فعالیتهای اوقات فراغتی که انسان دارد، میشود. به عنوان مثال فردی تصمیم میگیرد در شهر خود به شهربازی و یا به تلهکابین شهر نمکآبرود برود و هر دوی این دو مورد تفریح است. مورد اول فراغت و مورد دوم گردشگری، به این دلیل که از عنصر جابهجایی برخوردار است.
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: عنصر دوم، «زمانبندی» است؛ به این معنا که فعالیت گردشگری یک فعالیت مستمر، روتین، متداول و هر روزه نیست. فعالیت بسیار زمانبند و محدود است. محدودیت زمانی گردشگری، بسیاری از رفتارهای انسانها را رقم میزند و شرایط و موقعیت خاصی را برای آنها ایجاد میکند که فضای رفتاری و تجربه یک گردشگر را بسیار متفاوت با سایر فضاها و تجربیات میکند.
وی با بیان اینکه سومین عنصر بسیار کلیدی در زمینه جامعهشناسی و در حوزه گردشگری امر غیرمعمول بودن تجربه است، بیان کرد: اساسا گردشگری با تمایز و تقابل میان امر عادی و غیرعادی و یا فراعادی، امر معمول در مقابل امری غیرمعمول و یا فرامعمول میسازد. حتی برخی نظریهپردازان معتقد هستند اساسا فراعادی بودن این امر به تجربه گردشگری، خصلت تقدس میبخشد.
بخشی خاطرنشان کرد: در این خصوص چون از زندگی روزمره خود در گردشگری خارج میشویم، برای درک و تجربه یک امر یک معمول و یا فرامعمول که گونهای از تقدس دنیوی را در گردشگری رقم میزند، از این منظر، رهاورد را در تقابل دوگانه خارج شدن از یک موقعیت عادی و وارد شدن به یک تجربه غیرعادی و دوباره بازگشت گردشگر از آن موقعیت غیرعادی به موقعیت روتین، خواهیم داشت.
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با بیان اینکه گردشگر سوغات را به مثابه یک رهاورد میداند و رهیادی از آن تجربه فرامعمولی خود برای این زندگی روتین خود به همراه می آورد، بیان کرد: بر همین اساس عنوان میشود که گردشگری و سوغات به عنوان یک عنصر مکمل و کمکی است که به مسافر این امکان را میدهد در زمانبندی محدود امر گردشگری خود، تجربه خاص و ویژه خود از آن سفر را همیشه به همراه داشته باشد و بنابراین سعی میکند یک شی فیزیکی را برای خود بیاورد که نشانه آن تجربه غیرعادی و خاص او باشد و این امر زمینهساز سوغات به مفهوم اصیل خود میشود.
وی عنوان کرد: در خصوص موضوع سوغات به معنای رهیاد نیز میتوان گفت رهیاد آن چیزی است که در معنای اصلی سوغات بکار میرود و گردشگر در تلاش برای دائمی کردن تجربه موقت، ملموس و انضمامی کردن آن تجربه غیرملموس و انتقال و اثبات این تجربه به دیگران است و سعی میکند تجربه غیرملموس خود را در قالب شی نشان گری همواره با خود به همراه داشته باشد و یا آن را با خود همراه کند.
بسیاری از سوغاتیهایی که افراد با خود به همراه میبرند، خصلت رهیاد ندارد
بخشی ادامه داد: بر همین اساس المانهایی از مقصد که اصالت سوغاتی، پیوستگی و ارتباط وسیعی با مقصد داشته باشد مطرح میشود. در همین خصوص است که اگر سوغات اصالت نداشته باشد، یعنی مختص به مقصد نباشد و یا رابطه ویژه و خاصی با مقصد نداشته باشد، نمیتواند کارکرد راهیاد را به دنبال داشته باشد. بسیاری از سوغاتیهایی که افراد با خود به همراه میبرند، خصلت رهیاد ندارد؛ به این معنا که تداعیکننده خاطرهای که فرد در سفر داشته را ندارد.
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی خاطرنشان کرد: مقاصدی که بتوانند رهیاد و رهاورد، در برند کردن مقصد خود بسیار موفق خواهند بود و مسافر رضایتخاطر بیشتری نسبت به آن چیزی که خریداری کرده، پیدا میکند و کارکردهایی مانند دائمی کردن تجربه موقتی که داشته، انتقال و اثبات این تجربه و نشانگر ساختن آن تجربه را نیز به همراه دارد.
یک مقصد باید دوگانه رهیاد و رهاورد را برای خود ایجاد کند
وی با بیان اینکه معمولا مقاصد گردشگری تلاش میکنند سوغاتیهای خود علاوه بر انتفاع مادی، انتفاع اعتباری را نیز برایشان داشته باشد و بتوانند به همراه سوغات، برند خود را نیز منتقل کنند، اظهار کرد: باید محصولات سوغاتی در شهر مشهد داشته باشیم که وقتی فردی آن را با خود میبرد خاطره، نشانه و رابطهای از آن سوغات با شهر مشهد داشته باشد در غیر این صورت این محصول نمیتواند هیچ کارکردی در ارتباط با حوزه برندسازی و اعتبارسازی با شهر مشهد داشته باشد. اما اگر آن مقصد بتواند محصولی تولید کند که این کارکرد را نیز داشته باشد میتواند دوگانه رهیاد و رهاورد را نیز برای خود ایجاد کند.
بخشی در خصوص سوغات به مثابه رهاورد نیز گفت: هدیه امری جهانی است و معمولا دو نوع مبادله متقارن که مربوط به فعالیتهای اقتصادی و همچنین مبادلههای نامتقارن و یا تعاملهای معمولا گرم نامقارن که سبب انسجامهای اجتماعی در تمام جوامع میشود را شامل میشود. رفتارهایی مانند فداکاری، انفاق، ایثار و... از جنس مبادلههای نامتقارن است و ما همواره به دیگر کمک میکنیم و هم زمان پاسخ آن را نمیگیریم اما انتظار داریم به متعارف، روزی از طریق همان فرد و یا دیگران پاسخ آن را دریافت کنیم.
هدیه از اجزای رسم و فرهنگ اجتماعی
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: موضوع هدیه یکی از اجزای رسم و فرهنگ اجتماعی است که در همه جوامع کارکردهای متعددی دارد. کارکردهای جدی آن را میتوان تحت عنوان «مناسک الحاق» و یا «بهمپیوستگی» نام برد.
وی عنوان کرد: انسانها معمولا در موقعیتهای انتقالی، مناسکی را برقرار میکنند که این انتقالها را بتوانند تصحیح کنند و بخشی از آن چیزی که خاصیت مارکر بودن را اعمال میکند و به آن مناسک، نشانه میدهد موضوع «هدیه» است. بر همین اساس در مکانهایی که جابهجایی مکانی و موقعیتی داریم، هدیه میگیریم و یا اعطا میکنیم.
بخشی تصریح کرد: در همین خصوص وقتی فردی از سفر بازمیگردد، با موضوع مناسک الحاقی و هدیه دادن روبرو میشویم که تحت عنوان «سوغاتی» مطرح میشود. این مورد، ُبعد هدیه است که ار سوغات به مثابه رهاورد یاد میشود. هر فردی که سفر میرود، بر خود لازم میداند که کالایی را با نشانهای از مقصد و یا بدون نشانهای از مقصد به همراه آورد و این موضوع در جامعه ما نیز بسیار متداول است. اگر در مقصد چیزی پیدا کنیم که هم دارای کارکرد و هم نشانه باشد، ترجیح بر این است این کالا را به همراه بیاوریم. در شرایطی که نمیتوانیم کالایی را در مقصد بیابیم که چنین ویژگیهایی را داشته باشد، به سراغ این میرویم که محصولات و کالاهایی را انتخاب کنیم که حداقل یکی از ویژگیها را داشته باشد.
عضو هیات علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی خصوص تقابل میان هدیه و سوغات به معنای رهیاد عنوان کرد: یادگاری امری شخصی است و عمدتا قرار نیست کارکرد اقتصادی و انتفاعی برای ما داشته باشد؛ بر همین اساس شاید ممکن است انسانها کالایی را نخرند. بنابراین یادگاری لزوما میتواند کارگردی نباشد اما سوغات باید هر دو وجه را داشته باشد. سوغاتیگیرندگان چون خودشان به طور مستقیم در تجربه گردشگری حضور نداشتند، لازم میدانند آن چیزی که آورده میشود علاوه بر اینکه نشانهای عمومی از مقصد را دارا، کارکردهایی مانند تزئینی، زیبایی و یا مصرفی هم برایشان داشته باشد. سوغاتی که میتواند ترکیبی از رهاورد و یا رهیاد باشد میتواند به عنوان سوغاتی جدی برای گردشگران انتخاب شود.
وی اظهار کرد: گردشگران تلاش میکنند به دو کارکرد رهاورد بودن و رهیاد بودن سوغاتی توجه کنند و اگر نتوانند ارزشمندی مادی و هم خصلت نشانهای را به طور همزمان داشته باشند، برای یادگاریها خود از ویژگی دوم بهره میبرند و برای دیگران کالایی را میآورند که ویژگی مادی داشته باشد. در شهر مشهد با سیل خریدهایی که رهاورد سفر هستند و رهیاد سفر نیستند مواجه هستیم. همچنین موضوع اصالت و همبستگی انحصاری در ارتباط با نشانه بودن محصول برای مقصد گردشگری نیز حائز اهمیت خواهد بود.
بخشی بیان کرد: مشهد به نسبت سایر مقاصد گردشگری از تولیدات و یا محصولاتی که بتوانند خصلت یادگاری داشتن، داشته باشد، کمتر برخوردار است. به عنوان مثال نبات کالایی است که در چای حل میشود و نمیتواند خصلت یادگاری داشته باشد اما میتوان به برخی محصولات خوراکی با بسته بندیهای خاص خصلت یادگاری بودن داد. البته باید گفت انتظار میرود کالاهایی که در مشهد خریداری میشود با توجه به مذهبی بودن شهر مشهد خاصیت تبرکی بودن را نیز داشته باشد. سوغاتیهایی که امروزه گردشگران با خود میبرند خصلت برندینگ و یا تداعیکننده سفر مشهد را ندارد.
انتهای پیام