ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه رسانه صرفاً برای سرگرمی به وجود نیامده، اظهار کرد: یک فرمول کلی وجود دارد که غریزه عامل ایجاد زندگی است و زندگی، فرهنگ را میسازد و فرهنگ عامل گسترش ارتباطات است و ارتباطات، رسانه را به وجود میآورد. رسانه هم عاملی برای زیباشناسی است. در پایان وقتی زیباشناسی به وجود میآید تمام چارچوبهای شناختی و فکری شکل میگیرد. در همین باره باید اضافه کنم که غریزه، قوه محرکه و سوقدهنده است. همین خصیصه باعث میشود که زندگی به وجود آید. وقتی زندگی به وجود میآید به واسطه آن غرایز شکل میگیرند و زمینههای ایجاد فرهنگ در جامعه ایجاد میشود.
وی افزود: بحث دیگری که در زیباشناسی مطرح میشود تخیل است؛ تخیل شخصیت انسان را شکل میدهد و در پی این اتفاق هنر به وجود میآید. هنر وقتی شکل میگیرد کل جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد، برای مثال میتوان گستردگی هنر را در عرصه معماری مشاهده کرد و رسانه ابزاری را در جامعه به وجود میآورد که سبب میشود کل نظام معنایی در چنین فضایی شکل بگیرد. این ویژگی باعث میشود نگرش ما به جهان شکل تازهای به خود گیرد.
این جامعهشناس ادامه داد: وقتی فضاسازی رسانهای رخ میدهد نظام کنشی شکل میگیرد و به دنبال آن شاکله کنشی بنا میشود و در نهایت ساختاری اجتماعی شکل میگیرد. با نگاهی به این تغییرات درمییابیم که رسانه از انسانشناختی به یک ساختار اجتماعی منتج میشود. در جهان امروز آیندهای ترسیم نخواهد شد مگر اینکه رسانهها در آن نقشی داشته باشد.
فیاض درباره جریانسازی دینی رسانه گفت: همانگونه که پیشتر بیان کردم، وقتی رسانه فضا را شکل میدهد فضایی معنایی ایجاد میشود. در چنین فضایی معنویت در شهر، معماری و ابعاد گوناگون هنر متجلی میشود، اما متأسفانه امروزه رسانه ملی به ابزاری برای ترویج غربگرایی بدل شده است. این وضعیت در شرایطی در رسانه ملی به وقوع پیوسته که کشورهایی نظیر پاکستان، هند یا کشورهای عربی هم دچار این حد از تنزل و غربزدگی نیستند.
وی در ادامه بیان کرد: چندی پیش به دبی سفر کردم. در این کشور بسیاری از بناها براساس معماری اسلامی بود. از برج خلیفه گرفته تا بازار ابن بطوطه. اگر این وضعیت را با مجتمعهای تهران مقایسه کنید، روح غربزدگی در جایجای آن هویداست، حتی نگاهی به سازههای شهر تهران بیانگر آن است که غربزدگی در معماری تهران هم به شدت رسوخ کرده است.
این استاد دانشگاه درباره چرایی به وجود آمدن چنین فضایی گفت: اگر چنین اتفاقی در رسانه و جامعه رخ داده است، دلیلش به سیاستگذاریهای کلان بازمیگردد و سیاستها را افرادی تعیین میکنند که در این زمینه تخصصی ندارند. شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از این نهادهاست که رزومه اعضای آن را برای نمونه میتوان بررسی کرد. من بارها به این موضوع اعتراض کردهام که افراد کهنسالی با مسئولیتهای فراوان در ساختار شورا چه نقشی را میتوانند ایفا کنند که کسی برای جایگزینیها وجود ندارد.
فیاض متذکر شد: سؤال همیشگی من این است که چرا پیرمردهایی که در نهادهای دولتی و دانشگاهها حضور دارند به جوانان اجازه فعالیت نمیدهند، یا پستهای آنها در اولویت است. آیا اینگونه قرار است با بیکاری مبارزه کنیم؟ وقتی مسئولانی که شعار مبارزه با بیکاری جوانان را میدهند خود با وجود کهولت سن حاضر به رها کردن صندلیهایشان نیستند، چگونه انتظار داریم اتفاق شگرفی رخ دهد. در چنین وضعیت بغرنجی طبیعی است که جوانان و نخبههای کشور به خارج از کشور مهاجرت میکنند، زیرا در این ساختار آنها به کار گرفته نمیشوند.
وی با قاجاری خواندن دولت فعلی تصریح کرد: متأسفانه اتفاقی که هماکنون در دولت فعلی رخ داده است باعث شده من آن را دولت قاجاری بنامم، زیرا اشرافیگری نمود بارز این دولت شده است. البته این نقدها تنها به دولت خلاصه نمیشود، بلکه در سایر نهادهای کشور هم این پیرمردگرایی و اشرافیگرایی به وضوح به چشم میخورد. در هشت سال دفاع مقدس این جوانان بودند که کشور را نگاه داشتند یا کهنسالان؟ جواب روشن است، اما متأسفانه جوانان میکارند و پیرمردها درو میکنند.
این جامعهشناس تأکید کرد: سیاست هر کشوری با پویایی و جوانی نشاط میگیرد، اما با این پیرمردهایی که در این وزارتخانهها وجود دارند، آیا منتظر اتفاقات خوبی برای کشور هستیم؟
وی در پایان اظهار کرد: رسانه ملی که به قول امام(ره) باید دانشگاه عمومی باشد به قمارخانه تبدیل شده، زیرا پولی که بدون زحمت به دست آید حرام است، همانند اتفاقی که در ربا رخ میدهد و مصادیق قمارخانهای در رسانه ملی بر همگان عیان است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام