راه خودکفا شدن همین جمهوری اسلامی است
کد خبر: 3800295
تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۱
تولدت مبارک ‌ای شهید/ ۲۰

راه خودکفا شدن همین جمهوری اسلامی است

گروه اجتماعی ــ شهید «صفدر ذوالقدر» در وصیت‌نامه خود نوشت: «از جمهوری اسلامی حمایت صادقانه کنید که به خدا قسم راه خودکفا شدن و از زیر یوغ استعمار رها شدن، همین جمهوری اسلامی است. ما آمده‌ایم تا در این دانشگاه خود را ساخته و از زشتی‌ها دوری کنیم و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان خود لبیک گفته باشیم».

راه خودکفا شدن و رها شدن از زیر یوغ استعمار، همین جمهوری اسلامی است

به گزارش ایکنا از قزوین، تکریم و تعظیم شهیدان، این اسوه‌های ایثار و شهامت شکر نعمت به شمار می‌رود چرا که شهدا حق بزرگی بر گردن یکایک ما دارند. در این راستا ایکنا قزوین، به معرفی شهدای استان که سالروز تولدشان است می‌پردازد تا به این بهانه ره‌توشه‌ای از باغ معرفت و بصیرت شهدا را برای خود به ارمغان آوریم.

«صفدر ذوالقدر» شهید متولد امروز
شهید «صفدر ذوالقدر» دهم فروردین ۱۳۴۰، در روستای خورهشت از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش بهرام، کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، راننده بود و سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای خورهشت واقع است.

راه خودکفا شدن و رها شدن از زیر یوغ استعمار، همین جمهوری اسلامی است

به جبهه آمده‌ایم تا در این دانشگاه خود را ساخته و از زشتی‌ها دوری کنیم
شهید «صفدر ذوالقدر» در وصیت‌نامه خود چنین نوشت: وصیت‌نامه‌ام را به امید رسیدن به فیض شهادت می‌نویسم؛ امید آن‌که خداوند ما را به آرزوی نهایی مان برساند.
ای اولین و آخرین پناهگاه من؛ معبودا، از سوی تو آمده‌ام و به‌سوی تو برمی‌گردم. بی تو من هیچم؛ مرا لحظه‌ای به خودم وامگذار. به نام مقدست سوگند می‌خورم که جز تو کسی یا چیز دیگری را نپرستم. از تو می‌خواهم در آن دنیا به پوست نازکم رحم کنی. من عاشقانه در راه تو گام بر می‌دارم، زیرا عاشق تو هستم و از تو می‌خواهم از گناهانم درگذری و محبت‌های خودت را از سرم کم مگردانی. در این مرحله از زمان، انسان متعهد باید سرنوشت خود را انتخاب کند؛ یا رسیدن به درجه والای شهادت و یا ذلت و خواری. من راه اول را انتخاب نموده‌ام و به‌عنوان مقلد امام خمینی افتخار می‌کنم که خدا مرا از سربازان امام زمان(عج) قرار داده است.

راه خودکفا شدن و رها شدن از زیر یوغ استعمار، همین جمهوری اسلامی است
ای امام؛ اگر من هزاران جان داشتم، در راه تو فدا می‌کردم و هیچ‌گاه تن به ذلت نمی‌دادم. دست از حمایت امام برندارید که نجات شما در گرو اوست. آیا اگر امام نبود ما به این سعادت می‌رسیدیم و آرزوی ما برآورده می‌شد؟ خدمت دوستان و آشنایان عرض می‌کنم: اگر می‌خواهید روح ناچیز من شاد باشد، از جمهوری اسلامی -که ثمره خون شهیدان است- حمایت صادقانه کنید، که -به خدا قسم- راه خودکفا شدن و از زیر یوغ استعمار رها شدن، همین جمهوری اسلامی است. من به جبهه نیامدم که فقط بجنگم؛ آمدم تا در دانشگاهی درس بخوانم که در آن برادر سیزده‌ساله‌ای نارنجک به کمر می‌بندد و خود را به زیر تانک دشمن می‌اندازد. ما آمده‌ایم تا در این دانشگاه خود را ساخته و از زشتی‌ها دوری کنیم و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان خود لبیک گفته باشیم.
پدر عزیز و زحمت کشم، به یاد داشته باش چنان‌که جسدم پیدا نشد و نتوانستی تحویل بگیری، مسئله‌ای نیست؛ ولی سعی کن پیامم را به همه برسانی و بدان‌که اسلام، دین کامل حق و برادری است و دوری از اسلام و روحانیت مبارز، همانا ذلت و خواری همراه خواهد داشت. امام عزیزمان را دوست بدارید.

راه خودکفا شدن و رها شدن از زیر یوغ استعمار، همین جمهوری اسلامی است
پدر جان، درباره این‌که خداوند جهادم را قبول کند، برایم دعا کن و در شهادتم ناراحت نشو و بلکه شُکر به درگاه خداوند بجا آور. مادر بزرگوارم؛ ای مهربان من، بدان من دیر زمانی است که آرزوی چنین روزی را داشتم و تو اجری بس عظیم نزد پروردگار خواهی داشت. به راهی که رفتم تفکر کن؛ آنگاه خوشحال خواهی شد که تو نیز به سهم خود فرزندی را به پیشگاه خداوند متعال هدیه کردی. مادرم، برای من بسیار زحمت کشیدی. بی‌خوابی کشیدی و شیره جانت را به من دادی؛ اما من فرزند خوبی برایتان نبودم. امیدوارم حلالم کنید. برایم بی‌تابی و گریه نکنید و شاد و شُکرگزار باشید.
برادران خوب و مهربانم، امروز همان‌طور که می‌دانید اسلام به شما و امثال ما نیاز دارد و هیچ‌وقت این وظیفه از ما سلب نمی‌شود. برادر جان، دنیا خوب است، به شرطی که هدف نباشد؛ بلکه دنیا را پلی قرار دهیم تا به آخرت برسیم. امیدوارم راهم را -که راه خدا و سرور شهیدان، حسین بن علی(ع) است- ادامه دهید و به اسلام و به امام وفادار باشید. ما فقط وظیفه داریم؛ به ما ربطی ندارد که آخر کار به کجا کشیده می‌شود، همان‌طور که حسین(ع) به کربلا وارد شد و به شهادت رسید و وظیفه‌اش را به اتمام رساند.

راه خودکفا شدن و رها شدن از زیر یوغ استعمار، همین جمهوری اسلامی است

خواهران مهربانم، می‌دانم برایم دلسوز و ناراحت هستید؛ اما چون راهم پیروی از راه انبیا و اولیا است، نباید ناراحت شوید؛ بلکه باید خوشحال و شُکرگزار باشید. احکام الهی و حجاب اسلامی را رعایت و برای پیروزی اسلام و سلامتی امام عزیزمان، دعا نمایید. دخترعمه و همسر مهربانم، می‌دانم با شنیدن خبر شهادتم ناراحت می‌شوی؛ ولی سعی کن ناراحت نباشی. آرزومندم مرا ببخشی و حلالم کنی.
صفدر ذوالقدر ۴/۱۲/۶۳
روحش شاد و یادش پر رهرو
انتهای پیام

captcha