به گزارش ایکنا؛ نشست «تقیزادههای جدید و وضع منورالفکری در ایران» با حضور حجج اسلام رشاد و پارسانیا عصر امروز، 26 فروردینماه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در آغاز نشست، پارسانیا به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: منورالفکری یک وضعیت فکری و فرهنگی است و مثل همه پدیدههای اجتماعی بیرون از افراد وجود ندارد؛ یعنی از درون افراد عمل میکند و افراد کارگزاران این جریان هستند. مسئله مسئله شخص و مسئله جریان به تنهایی هم نیست؛ بلکه مسئله تعامل افراد با جریانات است؛ اینکه چگونه جریان منورالفکری در تقیزاده یا تقیزادهها کنش میکند. از دیدگاه من، این بحث اینگونه رقم میخورد؛ یعنی ما به دنبال شخصی به نام تقیزاده نیستیم، بلکه از این منظر میخواهیم نگاه کنیم که او چگونه عامل یک موضع و موقعیت فرهنگی و فکری بود. به عبارت دیگر اگر تقیزاده در سال 1257 به دنیا میآمد، ممکن بود همین آدم بشود یا اگر امروز به دنیا میآمد، چه میشد؟ این بحث ماست؛ یعنی چیزی که تقیزاده را هویت بخشیده، چیزی فراتر از وضعیت شخصی اوست. هویت آن چیزی که تقیزاده را تقیزاده میکند، چیست و تاریخ تولد آن کی هست و تحولات فکری آن چگونه است؟ این بحثی است که میخواهیم به آن بپردازیم.
وی ادامه داد: ما باید ابتدا خود منورالفکری را بشناسیم. منورالفکری در ایران و کشورهای غیرغربی یک هویتی دارد و در موطن تولد خودش یک هویت دیگری دارد؛ هرچند که گاهی در غیر موطن اصلی خودش پررنگتر از موطن اصلی خودش هست. منورالکفری دو رقیب دارد: یک رقیب که در عرض اوست و یک رقیبی که از درون آن متولد میشود و در طول اوست. مختصراً ابتدا وضع منورالفکری را در موطن اصلی خودش و تفاوتش با کشورهای غیرموطنش مثل ایران مورد بررسی قرار خواهم داد. ما منورالفکری را معادل روشنگری قرار میدهیم، اما در صدر مشروطه، منورالفکری ترجمه میشود. سؤال این است که منورالفکری در ایران چه هویتی دارد؟ در ایران منورالفکری در یک مکانیسم فعال شد. این مکانیستم به نظر من مکانیسم اقتدار و قدرت است. ما در هر فرهنگی دو سطح داریم: یک سطح سطح فرهنگ عمومی است. اصطلاح عوام و خواص توسط فارابی مطرح شده است. در یک فرهنگ، افراد وقتی متولد میشوند، ابتدا آموزههای خودشان را با روشهای مشافهه و دیدن و شنیدن و تقلید اتخاذ میکنند که روش علمی و برهانی نیست. این یک سطح از فرهنگ است. یک سطح دیگری از فرهنگ وجود دارد که کار کسانی است که افقگشایی میکنند. این افراد هستههای مرکزی فرهنگ را شناسایی میکنند، پیوند وجودی خودشان را با آن برقرار میکنند و در سطح فرهنگ عمومی با روشهای ترویجی توسعه میدهند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه اظهار کرد: یکی از کارآمدترین عوامل تأثیرگذار در فرهنگ عمومی قدرت و اقتدار است. پیامبر اسلام حدود 20 سال تبلیغ کرد، اما بعد از فتح مکه، افراد گروه گروه به اسلام گرویدند. قدرت تأثیری اینگونه دارد. یک فرهنگ در درون خودش قدرت مربوطه به خودش را دارد، اما وقتی دو فرهنگ با هم مواجه میشوند و یکی در موضع ضعف و دیگری در موضع قدرت قرار میگیرد، فرهنگ عمومی آن جامعهای که در موضع ضعف هست، آسیبپذیریهای ویژهای پیدا میکند. تعبیر ابن خلدون این است که زبانشان عوض میشود. در ایران با آمدن برخی قدرتها، برخی از زبانها از بین رفتند؛ مثلاً اکنون فارسی پهلوی نداریم ولی فارسی دری باقی میماند. اقتضای قدرت این است. جهان غرب با قدرت و اقتداری که به وجود میآورد، نسبت به همه فرهنگهای دیگر، یک چنین مکانیسمی را به وجود میآورد. آمدن مفاهیمی از درون یک فرهنگ به درون یک فرهنگ دیگر تابع هژمونی است که این مفهوم دارد و این هژمونی تابع قدرت و اقتداری است که وجود دارد.
وی افزود: من فکر میکنم پدیدار شدن منورالفکری در ایران حاصل تأمل فکری عدهای از متفکران ناب برای حل مسائل داخلی خودشان نیست، بلکه حاصل به وجود آمدن یک رابطه جدیدی از اقتدار و هیمنهای است که بخشی از جهان نسبت به بخش دیگر پیدا میکند. به صورت طبیعی در همه جای جهان جریان منورالفکری به وجود میآید. منورالفکری در کشورهایی که در حاشیه قدرت غرب در موضع ضعف قرار گرفتند، یک وضعیت آیینهسانی است که اینجا به وجود میآید. یک بخشی از حوزه فرهنگ عمومی طرف قدرت را بر میتاباند و او را نشان میدهد. لذا تحولاتی که در آن سوی جهان میگذرد و نقشهای فعال و مولد دارد، اینجا برتابیده میشود. جریاناتی که آن سوی جهان هستند و با یک نسل میآیند و میروند و تا نسل عوض نشود، آن جریان عوض نمیشود، لازم نیست هیچ کدام از آن تحولات اینجا رخ دهد. منورالفکری مدرن در کشورهای غیرمدرن یک خصوصیتی دارد که در کشورهای مادر وجود ندارد. رفتن لیبرالیسم و آمدن سوسیالیسم در کشورهای غربی دهها تحول اجتماعی میطلبد، اما وقتی آنجا در اثر این کشمکشهای داخلی این تحول در یک مقطعی انجام شد، همین مجموعه، آیینهسان آن طرف را نشان میدهد. تقیزاده نسل دوم منورالفکری در ایران است. نسل اول جریان منورالفکری در ایران که در یک بخش دیگری از این مرز و بوم فرصت اجتماعی پدید آمدن پیدا میکند، نسل اول سفیران و درباریان هستند؛ یعنی کسانی هستند که زودتر هیمنه قدرت آن سو را میبینند.
انتهای پیام