دوفصلنامه «پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی» در ایستگاه 9
کد خبر: 3807159
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۶

دوفصلنامه «پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی» در ایستگاه 9

گروه اندیشه ــ نهمین شماره از دوفصلنامه علمی ـ ترویجی «پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی» به صاحب‌ امتیازی جامعه المصطفي(ص) العالميه، مديرمسئولی علي عباسي و سردبيری مهدي گرجيان‌عربي منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی» مقالاتی با عناوین «بررسی تطبیقی دیدگاه ویلیام آلستون و صدرالمتألهین درباب توجیه باور دینی» نوشته حسن رضایی و محمدمهدی گرجیان عربی؛ «بررسی چیستی کمال در تعریف نفس در اندیشه ابن‌سینا» تالیف حسن عباسی حسین‌آبادی؛ «معرفت شهودی نفس ازدیدگاه شیخ اشراق» به قلم مصطفی عزیزی علویجه؛ «مقایسه دیدگاه جوادی آملی و مصباح یزدی درباب قاعده الواحد» تالیف محسن اکبری و ناصر جعفری‌پور؛ «نگاهی دوباره به سرشت علم حضوری و اقسام آن ازمنظر حکمت متعالیه» نوشته محمدجواد پاشایی و «جایگاه علامه حلّی در تاریخ دانش منطق» تالیف محمد غفوری‌نژاد و احد فرامرز قراملکی منتشر شده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه ویلیام آلستون و صدرالمتألهین درباب توجیه باور دینی
در چکیده مقاله «بررسی تطبیقی دیدگاه ویلیام آلستون و صدرالمتألهین درباب توجیه باور دینی» آمده است «ازجمله مباحث مهم در معرفت شناسی دینی، مسئله توجیه باور دینی است. ملاصدرا، بنیانگذار حكمت متعالیه و ویلیام آلستون، از چهره های موثر در فلسفه دین معاصر، راهكار ی نو برای توجیه باورهای دینی ارائه كرده اند؛ براین اساس برخی باورهای دینی می تواند به منزله باوری پایه، و مبنایی برای توجیه و اثبات برخی دیگر از معارف دینی قرار گیرد. ملاصدر ا در آثار خود در كنار ادله عقلی، از ادله نقلی اعم از آیات و روایات و نیز كشف و شهود استفاده گسترده ای كرده است. تلقی رایج از فلسفه، استفاده از این دو دسته دلیل را در مباحث فلسفی برنمی تابد و همین مسئله باعث ایجاد اختلاف نظر عمیقی در مورد نقش این دو دلیل در نظام فلسفی ملاصدرا شده است. بر اساس یكی از دیدگاه ها ، ملاصدر ا از برخی ادله نقلی و نیز شهود به منزله حد وسط قی اس برهانی و دو مقدمه در استدلال برها نی بهره می برد ؛ ، معصوم براین اساس قیاسی كه حد وسط آن از این دو دلیل تشكیل شده باشد، درصورت برخورداری از بعضی شرایط، استدلالی برهانی خواهد بود و نتیجه آن یقینی است و می تو ان از آن در اثبات و ارزیابی مدعیات هستی شناسی بهره برد. آلستون نیز از برخی باورهای جلوه بنیاد همچون حس حضور خدا و حس تكلم با خدا، كه از راه تجربه دینی و عرفانی عمومی دینداران حاصل شده است، استفاده می كند و آنها را به منزله توجیه بعضی باورهای دینی می پذیرد. این دو دیدگاه دركنار آثار و نتایج معرفتی و الهیاتی، تفاوت ها و شباهت هایی دارند كه در پژوهش حاضر بدان پرداخته خواهد شد».
بررسی چیستی كمال در تعریف نفس در اندیشه ابن سینا
نویسنده مقاله «بررسی چیستی كمال در تعریف نفس در اندیشه ابن سینا» در طلیعه نوشتار خود آورده است «ابن سینا در تعریف نفس، كمال را به جای صورت برگزید و آن را اعم از صورت دانست. او در مثال كشتی بان و كشتی، كشتی بان را كمال كشتی دانست. این مثال برهانی بر ای جوهری تنفس است كه قابلیت وجود فی نفسه بدون بدن را دارد و به برهان انسان معلق مشهور است. كمال برای ابن سینا صورت نیست كه همراه با ماده باشد، بلكه حقیقت مجرده است كه با علم حضوری درك می شود. ازسوی دیگر كمال، فعلیت و مبدا فعل و آثار است. پرسش اینكه آیا می توان باتوجه به حقیقت مجرددانستن نفس و نیز مبدا فعل و آثاربودن آن، كمال در تعریف نفس را كمال وجودی دانست؟ اگر پاسخ مثبت است، چه دلایلی می توان بر این مسئله ارائه كرد؟ كمال وجودی چه مولفه هایی دارد؟ در نوشتار حاضر با تعریف نفس و تمایز معانی كمال اول و ثانی و باتوجه به برهان معل ق، به تحلیل و بررسی این مسئله پرداختیم كه كمال نزد ابن سینا در تعریف نفس، كمال وجود ی است و دلایلی نیز برای آن بیان كردیم».
مقایسه دیدگاه جوادی آملی و مصباح یزدی درباب قاعده الواحد
در چکیده مقاله «مقایسه دیدگاه جوادی آملی و مصباح یزدی درباب قاعده الواحد» می‌خوانیم «یكی از مهم ترین و معروف ترین قواعد فلسفی، قاعده الواحد است. گرچه همواره برخی متكلمان با این قاعده سرناسازگاری داشته اند، ولی حكمای اسلامی اعم از مشاء، اشراق و متعالیه، به قاعده مذكور با دید تسالم نگریسته اند. قاعده الواحد میان حكمای اسلامی مسئله‌ای مبرهن است؛ بنابراین اصل آن مسلم می باشد؛ هرچند اختلافاتی در مفاد آن دیده می شود. حكما معتقدند اگر مبادی تصوری مسئله درست تصور شود، تصدیق به آن امری ضروری خواهد بود. كسانی كه توانسته اند مبادی تصوری آن را به درستی تبیین كنند، این مسئله را روشن یا دست كم نزدیك به بداهت دانسته اند؛ یعنی باید سه مفهوم بسیط، معیت و صدور، درست تبیین شود. البته در چگونگی تبیین قاعده الواحد و مفاد آن اختلاف هایی میان آنها ملاحظه می شود ، ولی اصل قاعده مورد قبول همه آنهاست. در مقاله حاضر برآنیم نظر دو حكیم عصر حاضر، علامه جوادی آملی و علامه مصباح یزدی را با اختلاف نظرهایی كه میان ایشان دراین باره هست، تبیین كنیم».
نگاهی دوباره به سرشت علم حضوری و اقسام آن ازمنظر حكمت متعالیه
نویسنده مقاله «نگاهی دوباره به سرشت علم حضوری و اقسام آن ازمنظر حكمت متعالیه» در چکیده مقاله خود آورده است «علم حضوری از ناب ترین مفاهیم فلسفی است كه با عیار آن می توان در دو حوزه معرفت شناختی و هستی شناختی به سنجش نشست و با آن به بررسی مهم ترین مسائل هستی پرداخت. علم حضوری شناختی است كه در آن، مشهود، حقیقت شیء بوده، آنچه نزد عالم حاضر می شود ، واقعیت خود معلوم است؛ بی آنكه واسطه ای حایل شده باشد. ملاك علم حضور ی نیز تحقق حضور است كه با علاقه ذاتی حاصل میان دو موجود مجرد پدید می آید. رهایش از محذوره ای دور و تسلسل، از دلایلی است كه مآل هر علم حصولی را به علم حضوری برمی گرداند و آن را به نحو هلیه بسیطه اثبات می‌كند. «علم حضوری علت به معلول»، «علم حضوری ذات به ذات» ، «علم حضوری معلول به معلول» و «علم حضوری معلول به علت» از مواردی است كه نویسنده آنها را در نوشتار حاضر به مثابه اقسام چهارگانه علم حضور ی ازمنظر حكمت متعالیه مورد پژوهش قرار داده است».
جایگاه علامه حلی در تاریخ دانش منطق
در چکیده مقاله «جایگاه علامه حلی در تاریخ دانش منطق» آمده است «از منطقیان برجسته اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم، جایگاه والایی در تار یخ علامه حلی علم منطق دارد. برجستگی وی در دانش های دیگر به خصوص علوم دینی، بر منزلت و ی در دانش منطق سایه افكنده است. آثار منطقی علامه به بیست اثر بالغ می‌گردد كه بعضی از آنها رساله‌هایی كوتاه، برخی مشتمل بر علوم سه گانه منطق، طبیعیات و الهیات و بعضی شرح، تلخیص یا نقد آثار دیگران است. نوآوری‌ها و پژوهش‌های منطقی علامه حلی فراوان است. این كثرت را می توان این گونه تبیین كرد كه وی به عنوان متكلمی كه دغدغه‌ اندیشه دینی دارد، منطق گریزی شخصیت‌هایی چون ابن تیمیه حرانی را آغاز قشری گری و ورود افكار سخیف و خرافی در ساحت اندیشه دینی می دانست و از ای ن رو منطق گرایی را همچون سدی دربرابر قشری‌گری كه همچون سیلی بنیان كن، اندیشه دینی را تهدید می‌كرد توسعه داد. بیشتر آثار منطقی علامه حلی در سنت منطق گرایی دوبخشی نگارش یافته كه از الإشارات والتنبیهات ابن سینا الگو گرفته است».
معرفت شهودی نفس ازدیدگاه شیخ اشراق
در چکیده مقاله «معرفت شهودی نفس از آّدیدگاه شیخ اشراق» آمده است «پرسش درباره چیستی «خود» یا «من» انسان, از دیرباز درمیان اندیشمندان مطرح بوده است. منظور از «معرفت شهودی نفس» همان معرفت حضوری سالک به لایه‌های ژرف خویش است که درپرتو مجاهدت و مراقبت به‌دست می‌آید. اهل معرفت برآنند اکثر مردم به‌دلیل فرورفتن در لذت‌ها و کامجویی‌های جسمانی, از آگاهی حضوری به خود یا «علم به علم» بازمانده‌اند و فقط از یک خودآگاهی سطحی بهره‌مندند. در تحقیق پیش رو درصددیم معرفت شهودی نفس را ازمنظر حکیم سهروردی بازپژوهی کرد بن‌مایه‌های نظری آن مانند «نظام نور و ظلمت» و «تشکیک مراتب نور و تجرد نفس» را تحلیل کنیم. شیخ انسراتی معتقد است ژرفای نفس فقط درپرتو اشراقات نورالاتوار و انوار قاهره شهود می‌شود. وی انواری را که بر دل سالک می‌تابد, به «انوار خاطف»» «انوار ثابت» و «انوار طامس» تقسیم می‌کند».
یادآور می‌شود علاقه‌مندان برای دریافت اصل مقالات می‌توانند به نشانی اینترنتی http://hip.journals.miu.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام

captcha