حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگو با ایکنا از قم، ضمن تبریک روز معلم و با اشاره به سالگرد شهادت شهید مطهری، در پاسخ به این سؤال که در میان انواع مواجهه با اندیشههای نوپدید در هر دوره ایشان چه مواجههای داشت، گفت: سه نوع مواجهه میتوانیم داشته باشیم؛ منفعلانه برخورد کنیم؛ مقلد باشیم و چاره را در همراهی و همدلی ببینیم و سوم اینکه با اندیشه برخورد کنیم و آن را به نقد بکشیم و در عین حال آن را درست بفهمیم و مزایا را بپذیریم و معایبش را رد کنیم.
وی افزود: انقلاب اسلامی نه تنها قرائتی نوین از مقولات سنتی و قدیمی دین، بلکه فقه ارائه داد و اقامه نظام جهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه بود که برخاسته از رویکرد سنتی نظریه امامت و حاکمیت فردی فقیه، عادل و فرهیخته بر جامعه است.
ایزدهی ادامه داد: از طرفی چون جامعه مدرن بشری گسترش یافته و مشارکت مردم نقش مهمی در آن دارد و مباحثی مانند جمهوریت و مردمسالاری و رای مرم حرف اول را حداقل در ظاهر میزند، رهبران فکری نظام اسلامی مانند شهید مطهری به تبعیت از امام بر این باور بودند که باید رویکرد سنتی در نوع حکومت با اقتضائات معاصرمنطبق شود. لذا نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت.
این محقق و استاد حوزه علمیه با بیان اینکه انقلاب بر بنیادهای اساسی خود یعنی نظام ولایت فقیه استوار شد، گفت: در عین حال نظر و رأی مردم هم و بحث مقبولیت و مردمسالاری هم لحاظ شد و در واقع مدلی بومی از نظریه فقهی حکومت اسلامی انتخاب شد.
ایزدهی با بیان اینکه این نوع مدل نه انفعال است و نه همدلی و همراهی مقلدانه، بلکه بومیسازی اندیشهها و تجربههای دیگر تمدنهای فکری است، بیان کرد: آنچه امروز باید از رهبران فکری انقلاب به خصوص شهید مطهری درس بگیریم همین رویکرد است، زیرا معتقدیم که اسلام دین خاتم و جاودان است و میتواند برای همه زمانها و ادوار تا قیامت دیدگاه ارائه دهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه اسلام برای عصر غیبت برنامه دارد، همان طور که برای عصر حضور داشته است، تصریح کرد: نباید تابع همه نتایج نظامهای مدرن باشیم و التقاطی رفتار کنیم، زیرا رفتار التقاطی یعنی اینکه بخشی را از غرب و بخشی را از اسلام بگیریم و این به معنای از بین بردن اصالت اندیشه است، زیرا اصالت اندیشه اسلامی وقتی است که مبنا براساس ذات دین باشد و امکان تحقق در همه زمانها را ایجاد کند
تبیین بنا و مبنا در اندیشه سیاسی شهید مطهری
ایزدهی با بیان اینکه شهید مطهری برخلاف کسانی که رویکردشان فقط فقه و شریعت است عمدتاً مباحث را در زیربنا بحث کرده است تصریح کرد: اگر مبانی کلامی حل نشود حتی فقه هم نمی تواند کارآیی لازم را داشته باشد. بنابراین شهید مطهری مبانی اندیشهای را بحث کرده است؛ ایشان فلسفه فقه و مبانی کلامی را مورد توجه قرار میداد و این مسئله میتواند نقشه راه کار ما باشد؛ وی مبانی کلامی ـ فلسفی امتداد رویکرد حکومت دینی و نظام مردمسالاری دینی را مطرح و بحث کرده و هم در بنا و هم مبنا اندیشه سیاسی انقلاب را تبیین فرمود.
وی در پاسخ به این سؤال که وی معتقد بود افکار و اندیشههای مختلف حتی کمونیستی و مارکسیستی باید در فضای علمی نقد شود ولی امروز کمتر این تفکر در حوزه و دانشگاه مجال دارد تأکید کرد: هنر مطهری این بود که مشکلات و معضلات اندیشهای را از باب طبیب دوار بطبه و در عرصه میدانی یعنی محیط دانشگاه، که محل تبادل افکار و آرای گوناگون است، دنبال کند و آن را با رویکرد اندیشگانی تبیین فرماید نه اینکه صرفاً سراغ کتب ومقالات و رسالهها برود.
آزادی اندیشه به معنای ژورنالیسمسازی نیست
ایزدهی تصریح کرد: البته آزادی اندیشه این نیست که که صرفاً مطالب در روزنامهها و محیط ژورنالیستی بیان شود، زیرا برخی مواقع بحث کتب و مطالب ضال مطرح است و صلاح طرح آن در محیط عمومی نیست ولی در فضای نخبگانی باید مطرح شود؛ اگر معتقدیم که اسلام جهانشمول و جاودانه و فرازمانی و مکانی است که هست باید حرف و منطق و سخن مخالف را بشنویم و پاسخ بدهیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: شهید مطهری در دوره خود به خاطر جنس انقلاب و سنخ افکار و اندیشههای آن دوره اندیشه انقلاب را تبیین و تفکرات دیگر را نقد کرد؛ انقلاب نیاز به استقرار داشت. بنابراین باید اندیشههای آن هم به مردم معرفی و از طرفی مضرات اندیشههای متضاد هم باید روشن میشد و کار ایشان این بود که این اندیشهها را بیان کند.
وی تأکید کرد: امروز هم جامعیت و خاتمیت اسلام مقتضی است که سؤالات و اندیشههای مختلف محکوم نشود و فضا برای طرح آن در مجال نخبگانی فراهم باشد؛ آن را بشنویم و پاسخ دهیم. البته در فضای نخبگانی و نه ژورنالیستی، زیرا ژورنالیسم برای فریب است؛ گرچه در این فضا هم باید منطق پاسخ به شبهه وجود داشته باشد.
انتهای پیام