نوزدهمین شماره دوفصلنامه «پژوهشنامه عرفان» منتشر شد
کد خبر: 3809214
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۳

نوزدهمین شماره دوفصلنامه «پژوهشنامه عرفان» منتشر شد

گروه اندیشه ــ نوزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشنامه عرفان» شامل 12 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ نوزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشنامه عرفان» به صاحب‌امتیازی انجمن علمی عرفان اسلامی ایران و مدیرمسئولی فاطمه طباطبایی ویژه پاییز و زمستان ۹۷ منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «نیل به کمال در نظریه‌های انسان کامل ابن عربی و انگیزش آبراهام مزلو»، «بررسی و تبیین ارتباط کلام و عرفان در سنت اول عرفانی»، «مبانی تفسیر انفسی قرآن کریم»، «بررسی کثرت‌گرایی دینی از منظر عرفان و دلالت‌های آن در تربیت دینی»، «نشانه‌شناسی نماد حیوانی شیر در غزلیات شمس»، «طرح اسفار اربعه از آغاز تا انجام»، «بررسی کارکرد، ساختار و هدف ریاضت در اندیشه‌های ابن سینا و پتنجلی»، «تحلیل بن مایه‌های عرفانی داستان «خسرو و شیرین» نظامی»، «وضعیت اجتماعی متصوفه نعمت‌اللهی در عصر قاجار»، «تبیین فنای معرفتی و وجودی براساس نظریه علم حضوری علامه طباطبایی»، «جایگاه عقل و نقل در کلام اشعری و بازتاب آن در شعر و اندیشه حافظ»، «آثار فردی هجرت انفسی از منظر قرآن و حدیث با تاکید بر آرای امام خمینی».

مبانی تفسیر انفسی قرآن
در چکیده مقاله «مبانی تفسیر انفسی قرآن کریم» می‌خوانیم: «مفسران قرآن کریم، فراخور اندیشه و سواد علمی خود به تفسیرآیات پرداخته‌اند. پیش‌فرض‌هایی که هر مفسر بر می‌گزیند، با دیگری متفاوت است. گرایش عرفانی در تفسیر قرآن به اقسامی، چون اشاری، باطنی و انفسی تقسیم می‌شود. تفسیر انفسی که نمونه اعلای تفسیر عرفانی است از طریق تفکر در آیات و سعی در عمومی ساختن فهم آن می‌کوشد تا با تطبیق آیات قرآن بر انسان به غایت مطلوب خویش که تعالی روح بشر و به فعلیت رساندن قوای کمالی او و رسیدن به وحدت وجود است برسد. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی مشترک و اختصاصی تفسیر انفسی پرداخته است. تاویل‌گرایی، درون‌نگری به آیات، بیان تمثیلی، مبانی مشترک تفسیر عرفانی و تفسیر انفسی به شمار می‌رود و مهم‌ترین مبانی اختصاصی تفسیر انفسی، فهم‌پذیری بطون آیات از طریق برهان و تدبر، وحدت شخصی وجود وهمتایی میان قرآن و انسان کامل است.»

اسفار اربعه؛ از آغاز تا انجام

امیر غنوی در مقاله خود با عنوان «طرح اسفار اربعه از آغاز تا انجام» به بازتبیین نظریه اسفار ملاصدرا پرداخته است. در چکیده این مقاله آمده: «ملاصدرا حکیم بزرگ حکمت متعالیه توجهی خاص به تعالی معنوی دارد و در قالب طرح اسفار اربعه عرفانی از آن گفتگو کرده است؛ طرحی مهم که توجهی درخور را شاهد نبوده و همسان اسفار اربعه عقلی مورد عنایت قرار نگرفته است. این مقاله بر آن است تا سیر تطور این طرح سلوکی را مورد نظر قرار داده و ریشه‌ها و اندیشه‌هایی را نشان دهد که در کنار یکدیگر به تلقی امروزین از این طرح انجامیده است.

نوشته حاضر بر این روش تاکید دارد که آبشخور فکری اندیشمندی، چون ملاصدرا فارغ از هر نوع مشابهت لفظی باید مورد توجه قرار بگیرد تا سهم کسانی، چون ابن سینا نیز در کنار نقش عبدالرزاق کاشانی، قطب رازی و داود قیصری روشن شود. دستاورد اصلی این نوشته ارائه تصویری است از طرح اسفار اربعه که آغاز آن در کلام کاشانی و استادش تلمسانی و انجام آن در سخنان ملاصدرا است. این تصویر با تحلیل مبانی، اشاره به ثمرات و تعیین سهم اندیشمندان دیگر همراه شده و بر این نکته تاکید دارد که عارفان و متالهان همانند سایر اندیشمندان پای بر دوش دستاورد‌های گذشتگان داشته و کاروان عرفان را به منازل جدید رسانده‌اند.»

تبیین فنای معرفتی و وجودی

در طلیعه مقاله «تبیین فنای معرفتی و وجودی براساس نظریه علم حضوری علامه طباطبایی» می‌خوانیم: «فنا یکی از مقامات عرفانی است که هدف عارف از تحمل رنج سلوک، رسیدن به آن مقام است. در اینکه فنا چیست بین عارفان اختلاف است؛ بعضی آن را به فنای معرفتی و بعضی آن را به فنای صفاتی و بعضی دیگر به فنای وجودی تعبیر می‌کنند. فهم فنای وجودی بسیار مشکل است و اگر درست تبیین نشود به حلول می‌انجامد. هدف این پژوهش تبیین فنای معرفتی و وجودی براساس رابطه علت و معلول در نظر فیلسوفان حکمت متعالیه و نظریه علم حضوری با تبیین علامه طباطبایی است.

علامه طباطبایی علم علت و معلول به هم را حضوری می‌داند و به اتحاد عالم و معلوم معتقد است؛ پس بین علت و معلول نوعی اتحاد برقرار است و هر جا اتحادی برقرار است حمل نیز جایز است؛ این حمل از نوع حقیقه و رقیقه است. علاوه برآن معلول عین الربط به علت است و هرچه دارد ازجمله افعال، صفات و ذات از علت است و کار سالک در فنای معرفتی، شهود رابط بودن خود و موجودات دیگر است. با تبیینی که علامه طباطبایی از رابطه علت و معلول و علم حضوری دارد، فنای وجودی را به فنای معرفتی نزدیک می‌کند و عارف در فنای وجودی این اتحاد را شهود می‌کند نه آنکه واقعا حلول یا اتحاد بین دو موجود صورت بگیرد.»

انتهای پیام

captcha