بحث از تفکر مهدویت همواره اندیشههای نجاتگرایانه، عدالتمحور و حکومت صالحان را در اذهان زنده میکند و آنجا که بشر از همه خودخواهیها، مادیگراییها و رذالتها به ستوه آمده به یک منجی که جهان بشری را از ظلم نجات دهد پناه میبرد و جایگاه انتظار در دوران غیبت برای بهرهمندی جامعه از یک امام به عنوان نجاتبخش زمین را برجسته میسازد.
ایکنا زنجان پیرامون موضوع مهدویت و اندیشه منجیگرایانه گفتوگویی با حجتالاسلام جواد جعفری، مدیر حوزه علمیه استان زنجان و استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه، داشته است که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ اینکه میگوییم مهدویت اندیشهای نجاتگرایانه دارد، به چه معنا است؟
بحث منجی و نجاتبخشی، یکی از عبارتها و کلماتی است که بین ادیان دیگر هم جریان دارد. منجیگرایی فقط مختص اسلام نیست و مسیحیت و بسیاری از مکاتب بشری که پیروانی دارد، موضوع منجی در آنها مطرح است و معتقدند زمانی یک منجی خواهد آمد و دنیا را پر از خیر میکند و شر و بدی را از بین خواهد برد و زندگی معنوی، پاک و انسانی را روی زمین جاری خواهد کرد. حتی در ادیان غیرالهی هم دیده شده که میگویند آینده بشر روشن است. در دین اسلام هم ما معتقد هستیم که با ظهور حضرت مهدی(عج) جهان را پر از عدل و داد میشود و از نابسامانی نجات پیدا میکند.
ایکنا ـ اندیشه نجاتگرایانه مهدویت در مواجهه و ستیز حق و باطل قرار دارد و از طرفی گفته میشود تشخیص حق و باطل در آخرالزمان دشوار است، این دو موضوع چطور در کنار هم قرار میگیرند؟
در روایات ذکر شده است که پیش از ظهور منجی و به تعبیر ما شیعیان امام مهدی(عج)، هرچقدر به زمان ظهور نزدیک میشویم خدعه، نیرنگ و فتنه زیاد و دنیا تاریکتر میشود و بنابراین تشخیص حق و باطل نیز دشوار خواهد بود و ماندن در جبهه حق مشقت به همراه خواهد داشت، اما بعد از ظهور منجی به دلایل مختلفی مانند معجزه، امدادهای الهی پیروان منجی و مردم متوجه میشوند که حق با چه کسی است و در واقع در زمان نبرد نهایی به رهبری منجی با تبیین حقایق و نشانههای عملی مسئله برای عموم روشن میشود و این طور نیست که مانند زمان قبل از ظهور دچار تردیدهای عمیق شوند و از درک حقیقت مستاصل بمانند. با ظهور حضرت مهدی(عج) باطل رو به افول میرود و عدالت مطلق روی زمین جاری میشود.
ایکنا ـ با توجه به اینکه عدالت یکی از ویژگیهای بارز حکومت مهدوی است، عدهای این شبهه برایشان ایجاد میشود که آیا این موضوع با عدل الهی تناسب دارد که پیش از ظهور منجی انسانها در ظلم و بیعدالتی زندگی کنند و پس از ظهور عدالت مطلق حاکم شود؟
درست است که در دوران پیش از ظهور، زندگی مؤمنانه و باتقوا سخت است، اما به همان میزان مورد عنایت و الطاف الهی قرار میگیرد حتی کسی که در دوران غیبت دو رکعت نماز بخواند ثواب آن بیشتر از دوران ظهور است و گناهان زودتر بخشیده میشود. دوران غیبت مثل روز ابری است و به دلیل واضح نبودن وظایف شرعی و سخت بودن عمل به آنها قصورات مورد عفو قرار میگیرد، واجبات و محاسبه گناهان انسان آسان میشود. ولی زمانی که حق روشن شود و امام در جامعه امامت کند و همه چیز طبق شرع پیش رود عمل به وظیفه هم سخت میشود. به طور مثال وقتی کلاسهای دانشگاه در وقت اذان برنامهریزی شود، دانشجو برای اقامه نماز اول وقت مقصر نیست و این مشکل موجود در جامعه است. این درحالی است که در دوران ظهور به دلیل اینکه همه چیز طبق قوانین اسلام برنامهریزی شده و خطکشیها مشخص است، اگر کسی بخواهد کمی از این دستورات کوتاهی کند، گناهی بزرگ و عذری جبران ناپذیر تلقی میشود. نباید اینطور فکر کنیم افرادی که در دروان غیبت زندگی میکنند مورد ظلم واقع شدند و کسانی که در عصر منجی خواهند زیست در آسایش و راحتی به سر میبرند.
ایکنا ـ در بحث مهدویت این موضوع مطرح شده است که نجاتبخشی منجی جمعی است و قرار است که همه جهان را دربرگیرد، آیا زمینههای ظهور هم باید در همه دنیا فراهم شود؟ در جوامعی که به منجی و دین اعتقادی ندارند چطور میتوان به این تفکر دست یافت؟
برای ظهور منجی باید آمادگی و پذیرش جهانی وجود داشته باشد، اما معنایش این نیست که همه شیعه و عاشق امام عصر(عج) شوند بلکه باید بدانند راهی که میروند غلط است. به تعبیر دیگر کسی که ایمان دارد راهی که میرود درست است حرف دیگران را قبول نمیکند ولی کسی که سرش به سنگ خورده آماده پذیرش حرف حق میشود. اکنون هم در دنیا برخی از مردم معتقد هستند که سکولار و لیبرال بودن سبب خوشبختی آنها میشود و حرف دین را نمیپذیرند و امام هم آنها را به دینداری دعوت کند، آن را رد میکنند. از طرف دیگر اکنون شاهد هستیم در غرب و فرانسه که کانون شکلگیری قوانین است مردم ماهها است که از بیعدالتی ناراضی هستند و نشان میدهد از بیقانونی و ظلم خسته شدند، بنابراین به دنبال راه چاره و نجات هستند و در واقع لازم نیست مردم فرانسه عاشق امام زمان (عج) باشند همین که بدانند راهی که میروند به بیراهه میرسد یعنی آماده پذیرش منجی هستند.
در آمریکا هم دیدیم که مردم به خیابان آمدند و نسبت به اینکه 99 درصد دارایی کشور دست 1 درصد مردم است، اعتراض کردند، همه اینها نشان میدهد، شعارهای آزادی، سکولاریسم و لیبرالیسم جواب نمیدهد و زمانی که مردم ادامه این راهها را صحیح ندانند به طور حتم برای پذیرش یک منجی آغوش میگشایند.
ایکنا ـ رهاورد اندیشه مهدویت برای آینده جهان چه خواهد بود؟
وقتی فرد یا جامعهای نگاه منجیگرایانه داشته باشد، جهان را رو به روشنایی میبیند و مهمترین رهاورد آن امدیبخشی است. کسی که به مهدویت اعتقاد دارد، در سختترین شرایط ناامید نمیشود، نشاط را از دست نمیدهد و جامعه را رها نمیکند؛ چراکه میداند اگر راه را درست برود مشکلات پایان مییابد.
پاکی و طهارت دستاورد بعدی حکومت مهدوی است. به تعبیر قرآن انسانهای صالح آینده را در اختیار خواهند گرفت و در صالح بودن، پاکی و طهارت و جذب فساد جامعه نشدن، ثابت قدم هستند. فهم وظیفه را هم میتوان از دیگر دستاوردهای این اندیشه برشمرد؛ چراکه وقتی کسی اعتقاد به آینده روشن دارد میتواند وظیفه خود را انجام دهد و با نگاه به نسخه اصلی وظیفه امروز خود را تنظیم کند.
گفتوگو از فاطمه تاجبخش
انتهای پیام