آیتالله سیدمحمد قائممقامی، استاد حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در خصوص تکفیر در اسلام، گفت: تکفیر به معنای کافر دانستن غیر است و به طور خاص، این اصطلاح کافر دانستن کسی است که مسلمان است؛ یعنی حداقل به ظاهر هم که شده شهادتین را بر زبان میآورد و تمام فرق اسلامی، وی را مسلمان میداند.
وی با بیان این که تکفیر چیزی است که متأسفانه ریشه تاریخی دارد و محدود به دنیای کنونی نیست، ادامه داد: تکفیر پدیدهای تاریخی است که ریشه در صدر اسلام دارد، این مسئله در قرون جدید به واسطه مجاورت با استکبار جهانی از نو احیا شد، ولی ریشههای آن در را باید در تاریخ جستوجو کرد.
ریشه تکفیر در اسلام
وی ادامه داد: اینکه مسلمانی، مسلمانی را کافر بداند، در صدر اسلام توسط خوارج بسیار صورت میگرفت. خوارج، جریانی بود که به راحتی به خود اجازه میداد وقتی کسی را با معیارهای خود مطابق نمیدانست، وی را کافر اعلام کند. وقتی به نظر آنها کسی مرتکب به گناه کبیره میشد، به زعم آنها کافر و بعد از تکفیر، لایق کشته شدن قلمداد میشد.
قائم مقامی با بیان اینکه شیعه و سنی هیچگاه به صورت عامه و خاصه دست به تکفیر مسلمان نمیزدهاند و این ریشه انحرافی، بین شیعه و سنی روش مقرر نبوده است، بیان کرد: شیعه با وجود اختلافاتی که با برادران سنی و عامه دارد، هیچگاه آنان را کافر اعلام نکرده است و در متون و منابع، ضمن اینکه میبینیم که انتقادات و نگرشهای متفاوت علمی همیشه مطرح بوده، ولی هیچگاه تکفیری صورت نگرفته است.
وی خاطرنشان کرد: مسلمانان چه شعیه و چه سنی، هیچگاه مباحث علمی را آمیخته به تکفیر نکردهاند، کما اینکه بزرگان اهل سنت شامل علما، حکما و عرفا هیچگاه خود را آلوده به تکفیر شیعیان نکردهاند. ولی همانطور که گفته شد، کافر دانستن مسلمانان مسئلهای است انحرافی که به صدر اسلام باز میگردد.
از خوارج تا ابن تیمیه
وی عنوان کرد: خوارج به صور مختلف در تاریخ ظهور و بروز پیدا میکند تا اینکه به قرن هفتم میرسیم که این تیمیه در آن قرار دارد. وی یکی از به اصطلاح علمای اهل سنت است که اهالی سنت نیز با وی مخالف بودند. وی دارای گرایشات تکفیری بود؛ یعنی به محض اینکه میدید مسلمانی در شفاعت، ولایت، توسل یا در هر قسمتی از مسائل عقیدتی با وی هم داستان نیست، نسبت به وی حکم کفر را صادر میکرد. ابن تیمیه در قرون جدید از مکفّرین بزرگ است و به عنوان پدیده نامتعادل و غیرمأنوس و غیرطبیعی در بین اهل سنت معروف بوده است، کما اینکه وی به حکم علمای اهل سنت دستگیر میشود و در زندان میمیرد.
کافر در نگاه وهابیت
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جریان ابن تیمیه در بین اهل سنت تا قرن دوازده هجری قمری خاموش میشود تا اینکه میرسد به محمد بن عبدالوهاب، یادآور شد: در جریان استعمار غرب که به رهبری انگلستان در قرن 12 شروع میشود، آنها با نظاره به جهان اسلام، تشخیص میدهند که جریان تکفیر در میان مسلمانان وجود دارد. آنها به محمد بن عبدالوهاب توجه میکنند که وی گرایشات ابن تیمیه را پیگیری میکند. در گرایشاتی که این جوان طلبه برخاسته از نجد پیدا کرده بود و داشت، به خصوص آن کسی که مسلمان است، کافر قلمداد میشود.
وی تصریح کرد: چنین گرایشاتی کاری به کفار واقعی ندارد و تمام مسئلهاش این است که اگر کسی زیارت قبور برود، کافر است یا اگر شفاعت بخواهد، کافر است. این تکفیر با حمایت غربی صاحب جریانی میشود با نام وهابیت. وهابیت به لحاظ فکری و سیاسی ولیده دنیای غرب است. اگرچه ریشه تکفیر در دنیای اسلام بوده ولیکن بسط آن، فعلیتش و قدرتش مربوط به دنیای غرب است. در جریان وهابیت میبینیم که نفرت از مسلمانان اعم از شیعه و سنی وجود دارد.
وی در ادامه با این بیان که کافی است یک اهل تسنن بخواهد به زیارت قبور برود، زیارتی که از ابتدای صدر اسلام تا الان وجود داشته و عام هم بوده است، وی نیز تکفیر میشود، افزود: در تمام اقطار دنیای اسلام که بنگریم، میبینیم که اولیا و بزرگان دین در مسئله تکریم قبور بزرگان اتفاق دارند. یعنی به قبور میرفتند و در آن جا دعا و زیارت به جا میآوردند.
این مدرس دانشگاه و حوزه گفت: طایفه تکفیری منحرف با شیطنتی که غربیها کردهاند، به قدرت رسیدهاند. این جریان به ویژه با تسلطی که به مکه و مدینه پیدا کردند، صاحب قدرت شدند و بر مهمترین مرکز دنیای اسلام یعنی مکه حاکم شدند. تسلطی که وهابیان بر مکه پیدا کردند، تمام قدسیت و حجیت مکه را با سوء استفاده و مصادره در خدمت تفکر انحرافی خود قرار دادند. مبنای عمل وهابیان در دنیای کنونی این است که ما به پشتوانه مکه و آل سعود عمل میکنیم. تکفیریان با مصادرهای که انجام دادهاند، جرئت کارهایی را که انجام میدهند را به دست میآورند.
تکفیر در میان شیعیان
وی اظهار کرد: ماجرای تکفیر فقط و فقط اختصاص به بخشی از سنینمایان ندارد و متأسفانه در میان شیعیان هم چنین چیزی را میبینیم. در حال حاضر شیعیانی به کمک غربیان دست به تکفیر میزنند. غربیان عاشق این هستند که مسلمانان یکدیگر را تکفیر کنند. از منظر غرب، چه شیعه، سنی را تکفیر کند، چه سنی، شیعه را تکفیر کند، فرقی ندارد. آنها سرمایهگذاری میکنند و چندین شبکه ماهوارهای برای طرفین تکفیری در شیعه و سنی ایجاد کردهاند. مراد از تکفیر در دنیای کنونی این است که مسلمانان فکر کنند، دشمن اصلیشان در دنیای کنونی مسلمانی است که با آنها هم عقیده نیست و غرب و اسرائیل را فراموش کند.
قائممقامی ادامه داد: البته فعلا جریان تکفیری مهم همان سنینمایان هستند. سلفیه به معنای قطعی این نیست که هر سلفیای تکفیری باشد. تکفیری، سلفی هست، ولی سلفی لزوما تکفیری نیست. سلفی جریان عامتری است. ما در شیعه هم سلفیگری داریم. همه جریان سلفی میل به تکفیر ندارد و بخشی از آن چنین میلی ندارد. سلفی الزاما به معنای اتحاد با تکفیری نیست.
وی در پایان یادآورشد: در رابطه با تکفیر، باید گفت که از لحاظ فقه شیعی و اهل بیت(ع)، اینگونه نیست که ما مطلقا چیزی به اسم تکفیر نداشته باشیم، ولی در جای خود و در شرایط خود با تعریفی که در فقه اسلامی و اهل بیت شده است، ممکن است کسی را تکفیر کرد و تکفیر درست باشد. جایی که کسی خودش از اسلام خارج شده و بیان میکند، به معنای واقعی کلمه کافر شده است. به عنوان مثال پیروان فرقه بهائیت و بابیت وقتی خودشان میگویند که مسلمان نیستند، آنها دیگر کافر هستند. تکفیر علیالاطلاق غلط نیست، بلکه مورد و جایگاه دارد، ولی به شرطی که فرد خودش علنا، رسما و از روی آگاهی اعلام کند که اسلام و ملزومات و ضروریات آن را قبول ندارد. هرکس که اعلام کرد و شهادتین را بر زبان نیاورد و علاوه بر آن محاربه هم کند، این شخص دیگر کافر است. این پدیده در جهان ما به واسطه کفار حقیقی، بدترین و نادرستترین شکل تکفیر قدرت پیدا کرده است.