به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، سی و شمشمین جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «تکتیرانداز آمریکایی» که در قالب برنامه «سینما روایت» برگزار میشود با حضور سعید مستغاثی، کارگردان و کارشناس سینما و عباس کریمی، منتقد سینما شب گذشته، 25 اسفندماه در مجتمع فرهنگی اسوه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه سعید مستغاثی درباره سابقه فیلمسازی کلینت ایستوود، کارگردان «تکتیرانداز آمریکایی» اظهار کرد: کلینت ایستوود بازی سینمایی خود را از فیلمهای وسترن شروع کرد و در طول دوران کارگردانیاش نشان داد که فیلمسازی شجاع است. وی در فیلم «جی ادگار» به زندگی موسس «FBI» پرداخت و فساد چند رئیس جمهور آمریکا را شجاعانه به تصویر کشید، اما بلایی بر سر ایستوود آوردند که تا چند سال حتی یک فیلم هم نتوانست بسازد.
وی افزود: سینمای آمریکا در چند سال اخیر به سمت فیلمهای سفارشی رفته و همین امسال اگر فیلم «Exodus» را در مقابل فیلمی مانند «10 فرمان» بگذاریم میبینیم هیچ کدام از چالشهایی که حضرت موسی(ع) با آن روبرو بوده در این فیلم نیست و کاملاً استرلیزه شده است.
صدای اذان در فیلمهای آمریکایی
این فیلمساز مستند درباره اسلامستیزی این فیلم سینمایی چنین توضیح داد: تا جایی که در خاطرم هست، دو فیلم تاکنون با صدای اذان که اذانش حالت رعبآوری داشته است ساخته شدهاند. ابتدا جنگیر در سال 1973 و دومی تکتیرانداز آمریکایی در سال 2014؛ چنانچه در جنگیر هم میبینیم گفته میشود که باید رفت و شیطان را در لانهاش سرکوب کرد تا به سراغ فرزندان ما نیاید. این دقیقاً تفکر دولت آمریکاست که میگوید باید در دنیا جنگ به راه انداخت تا دشمنانم به خاک من نیایند.
وی ادامه داد: در این فیلم باز هم دشمنی با ایران را میبینیم. در یک صحنه ساختگی المپیک در رشته تیراندازی، عراق اول و ایران دوم میشود. نکته دیگر اینکه «تکتیرانداز آمریکایی» دست به یک تابوشکنی زده است و در آن کشتار زنان و کودکان که در همه جنگها جزء خطوط قرمز به شمار میرود، توجیه شده است و نشان داده میشود که اگر کودک یا زنی کشته میشود به خاطر این است که تروریست است.
این منتقد سینما متذکر شد: در سال 2006 سازمان سیا به مناسبت سالگرد تاسیس خود اقدام به انتشار اسنادی کرد. در این اسناد نشان داده شده است که در سال 1995 و بعد از دوران جنگ سرد، میان هالیوود و سازمان سیا همکاریهای نزدیکی شکل میگیرد و جلسات مشترکی برگزار میشود. حاصل این جلسات دفترچهای به نام «جنگ صلیبی برای آزادی» میشود. در این دفترچه که به توصیه «جان فورد» در اختیار فیلمنامهنویسان قرار میگیرد المانهای سبک زندگی آمریکایی بیان شده و از فیلمسازان خواسته میشود که بر اساس این دفترچه به ترویج سبک زندگی آمریکایی در فیلمنامههایشان بپرازند.
ترویج سبک زندگی در فیلمهای آمریکایی
وی اضافه کرد: برای آمریکاییها ترویج سبک زندگی خود بسیار مهمتر از هر چیز دیگری است. نتانیاهو در سخنرانی خود که در سال 2002 در کنگره آمریکا انجام داده به صراحت از آمریکاییها میخواهد تا با استفاده از تلویزیون به جنگ جمهوری اسلامی ایران برود. این دقیقاً همان ترویج سبک زندگی غربی از طریق شبکههای ماهوارهای است.
مستغاثی در انتهای سخنانش تاکید کرد: متاسفانه ما در سینمای خود هیچ توجهی به سبک زندگی نداریم. تنها علی حاتمی بود که در فیلمهایش توانست گوشهای از سبک زندگی را به نمایش بگذارد، اما بعد از او دیگر کسی را نداریم که به این مقوله بپردازد.
در ادامه این جلسه عباس کریمی، منتقد سینما نیز درباره بحثهای فنی این فیلم گفت: کارگردان در این فیلم از یک ساختار کاملاً کلاسیک استفاده کرده است. برعکس فیلم «سقوط شاهین سیاه» که کارگردانش تلاش کرده بود با استفاده از تکنیک دوربین روی دست، فضای هیجانی را به مخاطب انتقال دهد و به نظرم یکی از بهترین فیلمهای جنگی به شمار میرود، اما ایستوود در این فیلم از ریل و کرین استفاده کرده و با مدیومشاتهای آمریکایی تلاش کرده تا سبک زندگی آمریکایی را به نمایش بگذارد.
وی در انتهای این گزارش اعلام کرد: به نظر میرسد که فشارهای سیاسی در پشت ساخت چنین فیلمی وجود داشته، اما ایستوود با وجود ساخت یک اثر سفارشی آن را با کمال دقت و توجه ساخته است. اگر قرار است از کل فیلم تنها یک نکته را یاد بگیریم، این است که در سینمای دفاع مقدس هم اگر میخواهیم کار سفارشی انجام دهیم، باید آن را به درستی انجام دهیم.