«از هیچ چیز، همه چیز ساختن»؛ خصیصه منفی فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی
کد خبر: 3541792
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۲
یادداشت ارسالی/ جشن تولد یا ترویج یک تفکر انحرافی؟

«از هیچ چیز، همه چیز ساختن»؛ خصیصه منفی فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی

گروه سیاسی: از «هیچ چیز، همه چیز ساختن» بخشی از فرهنگ سیاسی ما ایرانیان را شکل می‌دهد که معنای آن تبدیل کردن افراد خاص و بزرگ تاریخ یک کشور به یک «بت» است که راه هرگونه تحلیل علمی را بر روی اعمال، رفتارها، سیاست‌های و ...آنان می‌بندد و به انجماد و دگماتیسم فکری می‌انجامد.

 بخش عمده تاریخ، فرهنگ و تمدن باستانی ایران و ملل مختلف دیگر آمیخته از انبوهی لشکرکشی‌ها با دلایل مختلف است. دلایلی که شاید در آن زمان برخی دارای توجیهاتی نیز بودند. این کشورگشایی‌های متعدد که با از بین بردن آزادی مردمان سرزمین‌های دیگر بدست می‌آمد، امروزه برای ما و بسیاری از مردم سرزمین‌های دیگر در قالب افتخار به تمدن و تاریخ چندهزارساله ترویج می‌شود.

اینکه بعضا برخی پادشاهان به‌واسطه این امر مورد ستایش قرار می‌گیرند که در رفتار با مردم سرزمین‌های فتح شده، دارای سختگیری‌های مذهبی نبوده و مردمان آن دیار را در انتخاب دین مختار گذاشته‌اند، نشان از یک تحلیل تقلیل‌گرایانه و تعصب جانبدارانه به تاریخ و تمدن خودی است نه یک نگاه علمی و منتقدانه. آیا فتح سرزمین‌های دیگر - یا با جنگ یا بدون آن - حمله به آزادی مردمان آن سرزمین‌ها نبوده است؟

اینکه پادشاه یا پادشاهانی مردمان سرزمینی را پس از فتح آن، در انتخاب دین آزاد گذاشته‌اند، لزوما نه به خاطر اعتقاد به آزادی و احترام به عقاید مردم آن سرزمین‌ها، بلکه اتخاذ نوعی سیاست برای اداره بهتر جامعه بوده است. اداره کردن سرزمین پهناوری با جمعیت زیاد و عقاید متکثر، نیازمند سیاست‌های متنوعی برای حفظ مرزهای سرزمینی و ثبات و امنیت حکومت بوده است.

در حقیقت اگر مردم در انتخاب دین‌شان مخیر می‌شوند، بخاطر این بود که چاره‌ای جز آزاد گذاشتن آنها در دین‌شان برای فاتحان نبوده است. زیرا اگر مردمان سرزمین‌های دیگر در انتخاب دین خود مخیر نبودند، جامعه تحت اداره می‌توانست دچار نابه‌سامانی‌های متعدد چون شورش‌های داخلی شود که برای یک حکومتی که دنبال لشکرکشی و کشورگشایی‌های متعدد بود این امر می‌توانست هزینه‌های فراوانی ایجاد کند و حکومتی که در داخل مرزهای خود از ثبات و امنیت لازم برخوردار نمی‌شد، نمی‌توانست برای فتح سرزمین‌های دیگر مهیا شود.

در حال حاضر نیز در بسیاری از جوامع، همچنان مذهب یکی از قوی‌ترین علایق و باورهای مردم را شکل می‌دهد و این وضعیت در قرن‌های گذشته خیلی قدرتمندتر از حال حاضر بوده است. مقابله با دین مردمی که سرزمین‌شان نیز مورد فتح قرار گرفته، آن‌هم با در نظر گرفتن سطح تعصب و اعتقاد مردمان آن روزگاران، به نظر می‌رسد دارای عواقب و نتایج بدی چون سرخوردگی از حکومت جدید در بهترین شکل و تلاش برای مقابله با سیستم جدید در قالب شورش‌های منظم یا پراکنده، اعتراض جمعی یا فردی در بدترین شکل بود و این هوشمندی و کیاست پادشاهان بود که به اعتقادات و مذهب مردم سرزمین‌های فتح شده احترام بگذارند و به آزادی مذهبی تن دهند.
 
حال اتفاقی که امروز در جامعه ما افتاده تکریم پادشاهان ایران باستان - آن هم به صورت گزینشی – است که در نوع افراطی خود از حد و اندازه تکریم و احترام گذشته و به صورت علنی برخی آنها را مورد پرستش قرار داده و در مقابل آرامگاه منتسب به آنها سجده می‌کنند. این یک هشدار جدی به جامعه مذهبی ایران است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد. از «هیچ چیز، همه چیز ساختن» بخشی از فرهنگ سیاسی ما ایرانیان را شکل می‌دهد که در پرداختن به تاریخ و تحلیل حوادث و رخدادهای تاریخی نیز همین امر یکی از خصیصه‌های منفی جامعه ما محسوب می‌شود.

از «هیچ چیز، همه چیز ساختن»، تبدیل کردن افراد خاص و بزرگ به یک بت است که راه هرگونه تحلیل علمی را بر روی اعمال، رفتارها، سیاست‌های و ...آنان می‌بندد. در حالی که آن افراد در عین بزرگی، مبرا از خطا و اشتباه نبوده و بی‌توجهی به همین مسئله به انجماد تفکر و دگماتیسم در تحلیل و تفسیر تحولات سیاسی و تاریخی می‌انجامد که البته به برهه‌ای خاص از تاریخ کشورمان نیز اختصاص ندارد و این ویژگی منفی اخلاقی ایرانیان (منظور کلیت جامعه ایرانی است) شخصیت‌های مهمی از تاریخ ما از دوره باستان تا معاصر را شامل شده است.
  
رحمت مهدوی، دانش آموخته ارشد علوم سیاسی
captcha