به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین مؤمنی، شب گذشته مصادف با ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) در مسجد حضرت امیر(ع) به ایراد سخن پیرامون اهمیت معرفت پرداخت و بیان کرد: در سیر تمسک به اهل بیت(ع)، در قدم اول معرفت بیان شده است که تمام مواردی که بیان میکنیم اگر بیبهره از معرفت باشند، جایگزین پیدا میکند. اگر سخن از محبت به میان میآید فرع بر معرفت است، ولایت و اطاعت نیز فرع بر معرفت هستند. اگر معرفت بود، همه این موارد بر معرفت بار میشود در غیر این صورت، چیزی را نمیتوان از لوازم تمسک مطرح کرد.
وی در ادامه افزود: اگر انسان معرفت پیدا کرد و این معرفت صحیح بود، در قلب، محبت به وجود میآید و محبت لازمه معرفت است. اگر محبت راسخِ در قلب شد و انسان نسبت به آن سماجت به خرج داد، ولایت در قلب انسان قرار میگیرد. ولایت نیز یعنی انسان خود را مانند یک جسد در دست غسال ببیند.
مؤمنی تصریح کرد: لذا در دو موردی که ذیل ولایت مطرح میشود که عبارت از موالات و برائت از اعداء است، انسان به مشکل برنمیخورد. موالات یعنی پیروی از اهل بیت(ع) که لازمه معرفت است. در مورد زیارت با معرفت فرمودند چند مطلب باید وجود داشته باشد، اینکه بدانید این آقا امام است و دوم اینکه او «مفترض الطاعه» است، یعنی اطاعت او واجب است. اینها نیز فرع بر معرفت هستند. بنابراین ولایت دو مطلب دارد، یکی موالات و دیگری برائت از اعداء. در زیارت عاشورا نیز هست که میگوییم «انّی اتقرّب الی اللّه و الی رسوله و الی امیرالمؤمنین و الی فاطمة و الی الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائة ممّن قاتلک و نصب لک الحرب». در زیارت نورانی قمر بنی هاشم نیز این را داریم که ایشان تسلیم و مطیع خدا و مطیع رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، حسن(ع) و حسین(ع) است. تمام اینها فرع بر آن معرفت است. معرفت قمر بنی هاشم به قدری بالا بوده که تمام اینها فرع بر آن معرفت هستند.
وی تصریح کرد: بحثی که ذیل همه اینها مطرح است که در سیره معصومان نیز تأکید شده و این نیز از لوازم ولایت، محبت و معرفت است، عبارت از ادب میباشد. اگر کسی این سیر را طی کرده باشد، در این مطلب نیز از امتیاز بالایی برخوردار است و من در حیات قمر بنی هاشم و مادرشان نکاتی عرض میکنم. اما اصل مطلب از لوازم این مواردی که عرض شد و در انسان ظاهر و متجلی میشود، عبارت از ادب است که در زندگی قمر بنی هاشم بسیار دیده میشود. علامه طباطبایی در جلد ششم المیزان فرمودند که زیبایی در عمل را ادب گویند. انسان عملی را میتواند به صورتهای مختلف انجام دهد، اما اینکه آن را به زیباترین وجه انجام دهد، ادب است که کاشف از معرفت است. چرا جوان نسبت به پدر ادب را رعایت نمیکند و اطاعت نمیکند؟ چون به این معرفت و بلوغ نرسیده است که اولاً این پدر پر از تجربه است و تجربه گنجی است که باید از آن استفاده کرد.
مؤمنی در ادامه با اشاره به داستانی افزود: یک آقایی به دنبال سلوک بود و استاد هم پیدا کرد، کارش که با این استاد تمام شد، استادان دیگری یافت تا به استاد پنجم رسید. در اینجا دید که این استاد پدرش است. تعجب کرد و گفت چرا از همان اول به من این را نگفتید. پدر به او گفت اگر این درجات را طی نمیکردی، مسئله را خوب نمیفهمیدی. بنابراین علت اینکه یک جوان ادب را رعایت نمیکند، این است که چون به این بلوغ نرسیده که آنچه از خیر در دنیا و آخرت میخواهد به او برسد، به برکت احترام به پدر و مادر است. خدا فرمود که شکر من را بجا آورید و بعد احترام به پدر و مادر را فرمود، حال اگر کسی این کار را نکند، یعنی معرفت به این مطلب ندارد. معرفت که بیاید، آثار بعدی بر او محقق میشود. بنابراین ادب، زیبایی و ظرافت در عمل است.
وی بیان کرد: لقمان به پسرش میگوید که در تحصیل ادب کوشش کن، چراکه این ادب، ارثی ماندگار است. این بیان امام علی(ع) است که فرمود بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند، ادب است. ما نیز استادی داشتیم که میگفت، میارزد که آدم یک عمر برای کسب ادب زانوی ادب به زمین بزند. آدمهایی که در این فضا وارد نشوند، به تکبر، غرور و ...، مبتلا میشوند. لذا بهترین چیز ادب است. همچنین در ادامه فرمایش امام این است که ادب همراهی است که شکستناپذیر است. بنابراین آدم مؤدب همیشه پیروز است. ممکن است در موضع باطل باشد، اما اگر رعایت ادب کند، در باطنش پیروز میشود و آدم ممکن است در موضع حق باشد، اما رعایت ادب را نکند و شکست بخورد.
مؤمنی در ادامه افزود: از معصوم نقل شده که ادب، گوهری بس گرانبها است. بنده سالها قبل در حرم حضرت معصومه(س) سرکشیک بودم. یک آقایی که آن زمان مسئولیت داشت و الآن نیز در کشورهای بیگانه است، برای زیارت به حرم آمده بود. مشغول خواندن زیارتنامه بود و البته از جهت خط فکری و اعتقادی نیز مطلقاً این آدم را قبول نداشته و نداریم. این آقا زیارت میخواند و در این لحظه یک آقایی که خط فکریاش با این آقا نمیخواند و موافق ما بود، شروع به بد و بیراه گفتن کرد و داد میکشید. وقتی زیارتنامه آن مسئولی که اکنون خارجنشین است، به اتمام رسید، زیارتنامه را بست و با آرامش گفت اجازه بدهید در محضر حضرت معصومه(س) زیارت کنم و بعد از زیات خدمتتان هستم. یعنی طرف مقابل را با این ادبی که به خرج داد، اصطلاحاً ضربه فنی کرد. لذا امام(ع) فرمود، ادب ارثی ماندگار، دوستی شکستناپذیر و گوهری گرانبها است. ادب سرمایه بسیار خوبی است و اینکه مردم نیز آدم مودب را دوست دارند. مردم آدمی که متخلق به اخلاق و مودب به آداب باشد را دوست دارند. یک اخلاق داریم که ملکات راسخه در روح است و یک ادب داریم که افعال صادره از انسان است که در نهاد آدم ملکه شده و قطعاً در افعال صادره از انسان نیز موثر است.
وی تصریح کرد: برای مثال یک نفر که میکروبشناسی خوانده، میوه را شستشو میکند و در دمای مشخص نگهداری میکند. اما آدمی که این درس را نخوانده، میوه را به صورت آلوده استفاده میکند. او به این باور رسیده و در فعل صادره از او موثر است. یکی از دوستان ما که دندانپزشک است نیز میگوید، شبی بیست دقیقه برای دندانهایم وقت میگذارم. چون به این علم رسیده که فعل صادره از او بر اساس باور او است و کسی هم که معتقد نباشد، فعل صادره از او شاید مناسب نباشد. لذا اخلاق به ملکات راسخه در روح است و آداب به افعال صادره از انسان است.
انتهای پیام