ملی‌گرایی، همان قبیلگی قدیم و نوعی ارتجاع است
کد خبر: 3806950
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۶
ابراهیم فیاض:

ملی‌گرایی، همان قبیلگی قدیم و نوعی ارتجاع است

گروه سیاست و اقتصاد - عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: ملی‌گرایی همان قبیلگی قدیم است که نوعی ارتجاع است و الان نیز در حال شکست است. فاشیسم آمریکایی که ترامپ نمود آن است و سوسیالیسم فرانسوی در حال شکست هستند. تقریبا الان نوعی از فروپاشی غرب را مشاهده می‌کنیم.

ملی‌گرایی همان قبیلگی قدیم و نوعی ارتجاع است/دنیای امروز شاهد شکل‌گیری مذهب براساس فطرت و حکمت استابراهیم فیاض در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا از خراسان رضوی در خصوص علل پیدایش ملی‌گرایی در عالم بشر اظهار کرد: در اروپا دورانی به نام قرون وسطی وجود دارد که در آن، دین در قالب یک سازمان دینی فرامنطقه‌ای و بسیار گسترده به نام کلیسا حاکم بود و اقتصاد را در دست داشت و مانند یک سازمان بین‌المللی در سطح فئودالی عمل می کرد. کلیسا در نهایت با خرید زمین‌های فئودال‌ها، جای آنان را می‌گرفت.
 
وی افزود: اقتصاد کلیسا عام بوده و اساسا پادشاه هیچ نقشی در آن نداشت و و جواز کار خود را از کلیسا می گرفت که مانند آن را در  ایران می توان یافت که خلیفه به سلطان ارتقا پیدا می‌کرد. در ایران و جهان اسلام و در دوران قبل از اسلام، ابتدا خلیفه در راس قرار داشت و پس از آن امیر قرار داشت که امیر از خلیفه دستور می‌گرفت و حکومت در دست خلیفه بود. سپس و در زمان بنی عباس، سلاطین محلی خودمختاری بیشتری یافتند؛ به این صورت که در ابتدای سال مقداری پول به خلیفه بغداد می‌فرستاد تا مشروعیت خود را از وی کسب کند.
 
عضو هیات علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در قرون وسطی، پاپ مرکزی فعالیت داشت که قوی‌تر از خلیفه عباسی در ایران بود. او به شدت متمرکز بوده و دولت‌ها و پادشاهان در حکم دولت های داخلی او بودند که تحت نظر کلیسا، امور را در دست داشتند؛ به عنوان نمونه هانری چهارم، پادشاه آلمان، سه شبانه روز پای برهنه روی برف مقابل قصر کانوسا متعلق به کنتس ماتیلدا ایستاد تا پاپ حکم پادشاهی او را امضا کند. 
 
این تحلیلگر مسائل اجتماعی بیان کرد: این ساختار تا زمان ورود اقتصاد کشاورزی به شهرها ادامه پیدا کرد و تجارت و بورژوازی تجاری در شهرها شکل گرفت. پاپ و کلسیا در روستاها، زمین‌های زمین‌داران و قلعه‌ها حکومت داشتند. اقتصاد بورژوازی تجاری سبب توسعه تجارت و ایجاد کشتی‌رانی و دریانوردی شد.
 
ملی‌گرایی بر اساس زبان ملی شکل گرفت
فیاض تصریح کرد: پس از اوج‌گیری سنت اقتصادی پادشاهان و بورژوازی تجاری، نیاز به ایجاد حرکتی در مقابل مذهب بود که به این جریان ملی‌گرایی گفته می‌‌شود. ملی‌گرایی براساس زبان ملی شکل گرفت؛ مانند زبان فرانسوی، گل ها، زبان آلمانی، مخصوص نژاد ژرمن‌ها و انگلیسی، مخصوص نژاد ساکسون‌ها. براساس این زبان‌ها، قومیت‌های مختلف شکل گرفت که ابتدا ترکیبی بودند و پس از آن از یکدیگر جدا شدند در نتیجه ملی‌گرایی در مقابل مذهب ایجاد شد.
 
وی اضافه کرد: ملی‌گرایی به فلسفه‌های گسترده‌ای توسط دکارت و کانت به وسیله پادشاهان به وجود آمد و فیلسوفان را در مقابل مذهب قرار داد. اساس فلسفه‌ها نیز ملی‌گرایی بود زیرا معرفتی که براساس زبان شکل بگیرد، فلسفه نام دارد. دین براساس زبان لاتین روم شرقی در قرون وسطی بود و افرادی که می‌خواستند طلبه باسوادی در کلیسا باشند، باید زبان لاتین روم شرقی یا همان خاور نزدیک یا خارورمیانه امروزی که شامل لبنان، سوریه و اردن امروزی بود را فرا می‌گرفتند یا برای تبدیل به اسقف اعظم باید زبان عبری و یونانی را مطالعه می‌کردند.
 
پروتستانتیسم، اولین انقلاب عصر دینی است
عضو هیات علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: زبان اصلی کلیسا زبان روم شرقی بود که با زبان مسیحیت قرون وسطی ترکیب شده بود اما زبان بعد از رنسانس مربوط به زبان خود ملیت‌ها بود و تا آنجا کار پیش می‌رود که پروتستانتیسم بر همین اساس شکل می‌گیرد؛ یعنی مارتین لوتر کتاب مقدس و تورات را به زبان آلمانی در می آورد که اولین انقلاب عصر دینی است و به جای زبان لاتین و عبری زبان محلی آلمانی محور دین واقع می‌شود و دین براساس زبان آلمانی شکل می‌گیرد. دین آلمانی شده بعدها به کانت و دکارت تبدیل می شود؛ این مباحث دینی در راستای نقض خدای قرون وسطی و زبان لاتینی است.
 
این تحلیلگر مسائل اجتماعی تصریح کرد: در آلمان همچنان با زبان یونانی فلسفه یونان مطرح و زبان یونانی سبب فرهیختگی می‌شد. امروز هم کسانی که ادعای دانایی زیادی دارند، به زبان یونانی قدیم تسلط دارند؛ مانند کشور خودمان که افرادی که دانش زیادی دارند به زبان عربی قدیم تسلط دارند و بر این اساس می‌توانند منابع قدیمی عربی را مطالعه کنند.
 
فیاض گفت: براساس زبان یونانی، فلسفه ایجاد شد و براساس فلسفه یک نظام حقوقی ایجاد گردید که مذهبی نبود و براساس عرف عام شکل می‌گرفت. زمانی که عرفی‌گرایی که مهم‌ترین مبنای آن در انقلاب فرانسه رخ داد و براساس آرای ژان ژاک رسو و شارل دومونتسکیو شکل گرفت، عرفی‌گری مبنای نگارش قانون اساسی شد و قانون نوشتن در مقابل فقه کلیسایی قرار گرفت. در واقع این گروه آنچه که سخت بوده و روحانیت آن را به شدت ممنوع کرد را براساس یک حقوق جدید نوشت و بر اساس حق بنا کرد.
 
وی ادامه داد: حق انسان برای زندگی لذت و غریزه، مخصوصا غریزه جنسی در کلیسا به شدت مورد غضب قرار گرفته بود؛ به دلیل اینکه حضرت مسیح(ع) و مریم(س) هرگز ازدواج نکرده بودند و مجرد ماندند و باکرگی تبدیل به الگو شده بود. در واقع برای مسیحی شدن باید غریزه جنسی را تعطیل کرد و باید تارک دنیا به معنای تارک غریزه جنسی و رفتن به داخل صومعه شد. این ها جزو آیین جزو کلیسای کاتولیک بود.
 
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مبنای اومانیسم جسم انسان است، اظهار کرد: جسم انسان در زمان رنسانس برهنه کشیده شده و برهنگی جنسی به شدت اوج می‌گیرد و بیشتر برای مردان است ولی برای زنان کمی پوشیدگی آلت تناسلی وجود دارد. در این دوره هنرمندان فرشتگان، حضرت مریم(س) و داوود(ع) را برهنه تصویر می‌کردند و برهنگی به شدت در دین ایجاد شد زیرا اومانیسم از کلیسا کاتولیسیزم آغاز می‌‌شود. در کنار اومانیسم به صورت زیرزمینی، اومانیسم معرفتی ایجاد می‌شود که سبب تشکیل فراماسونری می‌شود. 
 
این تحلیلگر مسائل اجتماعی خاطرنشان کرد: اومانیسم و تقدس بدن انسان بنا بر یک حدیث که هیکل انسان با خدا یک شکل است و این حدیث در تورات، انجیل و اسلام آمده است؛ «خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ». پس بدن انسان، همان نمایش خداست و در رنسانس عکس خدا در شکل یک انسان 50 ساله کشیده شده که با دست خود را به طرف انسان نزدیک می‌کند ولی به یکدیگر متصل نمی‌شود.
 
اومانیسم از خود کلیسا آغاز شد
فیاض بیان کرد: اومانیسم براساس جسم انسانی ساخته می‌شود و کلیسا پول‌هایی به لئوناردو داوینچی، میکل آنژ و رافائل می‌پردازد تا این هیکل‌های انسانی شبیه به خد ارا نقاشی کنند. بنابراین اومانیسم از خود کلیسا آغاز شد و بعدها با لائیسیته یا عرفی‌گرایی در حقوق ترکیب می‌شود و به حقوق تبدیل می‌شود که هر انسانی حق دارد جسم و بدن خود را ارضا کند و این می‌شود مبنای دولت‌های آینده ملی‌گرا که در رنسانس شکل می‌گیرند.
 
وی افزود: دولت‌های ملی‌گرا، دولت‌هایی هستند که به ملی‌گرایی، زبان، قومیت‌گرایی و قبلیه‌گرایی روی می‌آورند و این قبلیه‌گرایی مانند زمان قبل از رنسانس براساس اسطوره و داستان قبیلگی نیست بلکه براساس اصول فلسفه است و همان کاتولیسیزم یونان و فلسفه یونان است. قبیلگی جدید براساس فلسفه، حقوق و دولت ایجاد می‌شود و پس از آن جنگ‌ها نیز آغاز می‌شود. در قرون وسطی جنگی وجود نداشت اما در رنسانس اروپائیان به جان یکدیگر افتاده و کشت و کشتارهای بسیار عظیم آغاز می‌شود. جنگ‌ها باعث رشد صنعت برای ساخت سلاح‌های جدید می‌شود و انقلاب صنعتی رخ می‌دهد. در همان انقلاب صنعتی برای اینکه پول کشت‌وکشتار خود را تهیه کنند، به استعمار کشورهای دیگه پناه می‌برند.
 
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: استعمار کشورهای آمریکایی باعث می‌شود که طلاهای آمریکای لاتین و آمریکای شمالی را بدزدند و از چین و هند پول صنعت‌گری خود را تهیه کنند تا بتوانند کشت‌وکشتار انجام دهند. اوج این داستان در جنگ جهانی اول و دوم است و به هیچ وجه جهانی نیست و دروغ می‌گویند که جهانی است زیرا کشورهای ملی گرای غربی با یکدیگر می‌جنگیدند. در جنگ جهانی اول و دوم ها فقط خود کشورها هستند که می چنگند و 100 میلیون نفر کشته می‌شوند.
 
این تحلیلگر مسائل اجتماعی مطرح کرد: ساختار ملی‌گرایی به این شکل است که زبان در مقابل دین قرار می‌گیرد و دین برای تفسیر عینی جهان به فلسفه تبدیل می‌شود و فلسفه نیز برای تفسیر اعتباری جهان به حقوق تبدیل می‌شود. سپس جنگ‌گرایی و صلح‌گرایی در قرون وسطی و بعد از آن تکنولوژی شکل می‌گیرد که این تکنولوژی جنگی است و امروزه نیز تکنولوژی به این شکل است؛ اول نظامی است مانند موشک و جت و بعد اقتصادی است؛ مانند موشک فضایی و سپس علمی مانند هواپیمای مسافربری.
 
فیاض عنوان کرد: پس می‌توان نتیجه گرفت که ملی‌گرایی براساس جنگ و کشت و کشتار بنا شده است. امروز جنگ‌گرایی، ایدئولوژی سوسیالیستی، فاشیستی و لیبرالیستی است. هیلتر، موسیلینی، ترامپ و فرانکو فاشیست هستند. همه این‌ها نشان می‌دهد که بعد از فلسفه برای جنگ‌طلبی از از ایدئولوژی سیاسی استفاده می‌شود که همان عصبیت قبیلگی قدیم است. ملی‌گرایی همان قبیلگی قدیم است که نوعی ارتجاع است و الان نیز در حال شکست است. فاشیسم آمریکایی که ترامپ نمود آن است و سوسیالیسم فرانسوی در حال شکست هستند. تقریبا الان نوعی از فروپاشی غرب را مشاهده می‌کنیم.
 
وی ادامه داد: آمریکا چنگ و دندان می‌زند برای حمله به ونزوئلا، تحریم ایران، فشار بر اروپا، ترکیه، چین و هند تا آمریکا دچار فروپاشی نشود. اینکه آیا موفق می‌شود یا خیر بحثی جداست؟ آنچه در دنیا در حال ایجاد است و بسیار هم اهمیت دارد، مذهب براساس فطرت و حکمت است؛ یعنی بعد انسان شناختی آن فطرت و بعد معرفت‌شناختی آن حکمت است. در حال حاضر در فرانسه چنین رویکردی ایجاد شده که سعی در انحراف آن دارند ولی نمی‌توانند مقابل آن ایستادگی کنند زیرا در سطح جهانی چنین پدیده‌ای در حال ایجاد شدن است و قبلیگی غرب نیز در حال فروپاشی است.

ادامه دارد
 
انتهای پیام
captcha