مدعیان دنیاطلب
کد خبر: 3868381
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۱
حکمت‌های امیر/ برداشت 108

مدعیان دنیاطلب

گروه معارف _ امام علی(ع) ملاک‌هایی افشاگر در اختیار گذارده است که مشت مدعیان دروغین را باز می‌کنند. از این ملاک‌ها روشن‌تر و صریح‌تر نمی‌توان مدعیان را نقد کرد. معیارهایی که مدعیان از آن راه فراری ندارند و اساسا ویژگی‌های ذاتی دنیاطلبانِ مدعی است.

حکمت های امیر

در حکمت 108 نهج‌البلاغه امام علی(ع) آمده است: «لا يُقِيمُ أَمْرَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ لَا يُصَانِعُ وَ لَا يُضَارِعُ وَ لَا يَتَّبِعُ الْمَطَامِعَ؛ فرمان خدا را بر پا ندارد، جز آن كس كه در اجراى حق مماشات نكند و همرنگ نشود و پيرو طمع‌ها نگردد».

یصانع: مصانعه(مصدر)، المداهنه و المخادعه (من کان مداهنا مع الناس یبتغی اجابه شهواتهم و آرائهم الفاسده)، وسیله، رشوه، سازش و مدارا کردن، سازشکاری.

یضارع: مضارعه، مصدرباب مفاعله از ماده ضرع به معنای مشابهه (هم رنگ شدن و شبیه شدن، ضارعه: شابهه) و همچنین به معنی ذلت و خواری یا فروتنی با اهل باطل هم گفته‌اند.

برخی این سخن را در ارتباط با ویژگی مجریان اوامر الهی و در شکل خاص آن، ویژگی قاضی و یا خصوصیات حاکم اسلامی، بر شمرده‌اند. در آن می‌توان برخی کنایات و اشارت‌ها به این دسته از مدعیان را پیدا کرد. آنها که با برخی جنایتکاران مماشات کردند و یا آنها که بنی‌امیه را بر شامات مسلط ساختند و با آنها سازش وبر خلاف‌های آنان مدارا کردند، و آنها که از قیصرهای روم تقلید نمودند و شبیه آنان شدند و اشرافیت را به جای اسلامیت نشاندند، آنها که مطامع و خواست‌های حقیر قوم و قبیله‌شان را بر اجرای دستورات خدا، رجحان دادند. آری، اینها شاید برخی زمینه‌های تاریخی بیان این سخن علی(ع) باشد.

کوتاه آمدن در مقابل قدرت‌های باطل و روحیه سازشگری و مماشات با آنان که البته از موضع ضعف و زبونی صورت می‌‎پذیرد و نه مصلحت سنجی‌‎ها و تاکتیک‌های میدان مبارزه؛ و همرنگی و شباهت یافتن به جبهه باطل و پذیرش خفت و خواری آن، که ناشی ازپوچی مبانی فکری و اعتقادی درونی و بی مقداری و ضعف ایمان و کوتاهی قدر شخصیت فرد است به همراه دلبستگی‌های دنیوی و آرزوهای پوشالی تمام نشدنی،آری اینها همان عواملی است که حاکم و مجری اوامر الهی را سلب صلاحیت می‌کند.

او کفش‌هایش را پینه می‌زند، لباس وصله‌دار می پوشد، از جنایتکاران و مفسدان نمی‌گذرد، جانش را سردست می‌گیرد واز این صحرا و کارزار به آن صحرا و کارزار می‌برد، نامش را آماج دشنام‌ها و کینه ها می سازد و... و عمر حکومتش را کوتاه می‌کند، تا به ما بیاموزد که او برای اقامه و برپا داشتن امر الهی این حکومت را پذیرفته و نه برای چند روزی سروری کردن و اطفائ نفس قدرت طلب و یا مطامع اطرافیان و سرازیرکردن ثروت و مکنت در جیب قوم و قبیله خویش.او این حکومت را از عطسه بزی هم بی‌مقدارتر می‌داند اگر امر الهی در پشت آن نباشد.

در این سخن، او ملاک‌هایی افشاگر در اختیار گذارده است که مشت مدعیان دروغین را باز می‌کنند. از این ملاک‌ها روشن‌تر و صریح‌تر نمی‌توان مدعیان را نقد کرد. معیارهایی که مدعیان از آن راه فراری ندارند و اساسا ویژگی‌های ذاتی دنیاطلبانِ مدعی است و او با ایستادن بر این نقطه روشن و تمییز دهنده آشکار، اینچنین افشایشان می‌کند.

یادداشت از داریوش اسماعیلی/ معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان 

انتهای پیام
captcha