به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، صاحب تفسیر تنزیلی و مدیر حوزه علمیه خواهران، نهم تیرماه در نشست علمی «بایستهها و چالشهای تفسیر تنزیلی»، گفت: بایسته تفسیر تنزیلی این است که مفسر در هنگام استفاده از قرائن پیرامونی، عمدتاً باید بر فضای اجتماعی و محیطی و فرهنگی زمان نزول آگاه باشد. همچنین وقتی سبک قرآن به قرآن علامه طباطبایی را کار میکند، ابهامات الفاظ و عبارات را با توجه به پیشینه آن مورد توجه قرار دهد و براساس عرف زمان نزول، فهم خود را تنظیم کنیم؛ همچنین باید روایاتی که به ذکر مصادیق زمان نزول پرداختهاند، مقیاس فهم قرار دهیم. البته هر سبب نزولی نباید وارد فرایند تفسیر شود و باید توجه کنیم اسباب نزول اسبابی است که در آن دخل و تصرف و جعل زیاد است؛ مفسر این سبک نباید گرفتار مسائل درهم آمیخته شود، مثلاً قواعد عام را قبل از کشف مراد الهی بیان کند یا تصور کند هر برداشتی از قرآن را بدون فراوری میتوان در جامعه پیاده کرد.
وی با اشاره به اینکه کتاب تفسیر تنزیلی موضوعی به زودی منتشر خواهد شد، در پاسخ به این پرسش که چرا قرآن به ترتیب نزول مرتب نشده است، افزود: آیات قرآن همگی به ترتیب نزول در سورهها چیده شده است، پیامبر همه آیات را مطابق اراده خدا در سورهها چیده است. البته مسئله تنظیم سورهها از معماهای بزرگ دنیای اسلام است که تا امروز هم حل نشده است؛ ظاهراً پیامبر نظرشان ترتیب نزول بوده است، زیرا مصحفی که امام علی(ع) در سه روز بعد از ارتحال پیامبر ارائه داد، ویژگی آن تنظیم سورهها براساس ترتیب نزول بوده است، ولی متاسفانه پذیرش نشد.
وی افزود: بنابراین مصحف براساس نظر صحابه در دوره عثمان به شکل کنونی قطعی شد، نه اینکه خود پیامبر این کار را کرده است؛ غالب محققان جمع قرآن در یک مصحف به شکل کنونی را به دوره بعد از پیامبر ارتباط میدهند، گرچه هیچ نگرانی وجود ندارد، زیرا همه آیات براساس نظر پیامبر در سورهها چیده میشد؛ به تعبیر آیتالله معرفت، چینش سورهها به ترتیب نزول کار سختی است.
وی اضافه کرد: ترتیب نزول سورهها روایات مختلفی دارد؛ مثلاً در مورد اینکه سوره دهر مکی است یا مدنی میان شیعه و اهل سنت اختلاف است و ما شیعیان میگوییم مدنی است؛ عبدالله بن زبیر نقل کرده که مکی است؛ حسکانی، طبرسی روایاتی را که ترتیب نزول سورهها را گزارش داده آوردهاند و اثبات کردهاند که سوره دهر قطعاً مدنی است؛ ما هم سه سال تمامی روایات مرتبط با ترتیب نزول را جمع کردیم که 19 روایت شد، چند مورد از صحابه و تابعین و برخی از اهل بیت است و برخی سند دارد و برخی هم ندارد؛ در مقایسه روایات مشخص شد که سیاق مضمونی و محتوایی قابل استخراج است، در صورتی که روایت خاصی را در ترتیب نزول نپذیریم. مثلاً ترتیب نزول بیش از 70 سوره در روایات مشترک است و در تعدادی از موارد اختلاف در حد یک و دو هست و در موارد نادری هم اختلاف در ترتیب نزول زیاد است. تفسیر تنزیلی هم هر کجا اختلاف در ترتیب سوره وجود دارد، خودش داور خوبی برای اثبات ترتیب نزول است.
بهجتپور در پاسخ به این پرسش که اگر کسی این تفسیر را رعایت نکند، چه آسیبهایی در تحقیقات قرآنی دارد؟ تصریح کرد: اگر تفسیر تنزیلی نداشته باشیم، هیچگاه نمیتوانیم مهندسیهای قرآن را استخراج کنیم، مثلاً میخواهیم بدانیم قرآن چه راهکاری برای پاکدامنی جنسی افراد دارد؛ برای کشف این راهکار چارهای جز ترتیب نزول نداریم تا بدانیم قرآن چه مراحلی را طی کرده است؛ مفسری که نتواند میان سورهها ارتباط درونی برقرار کند، به اهداف این تفسیر دست نخواهد یافت.
وی تأکید کرد: افزون بر این، وقتی مفسری به ترتیب مصحف دست به تفسیر میزند، نمیتواند به ترتیب نزول بیتوجه باشد وگرنه در فهم دچار اختلال خواهد شد و برخی دریافتها از دست میرود؛ مثلاً ممکن است معنای یک واژه و عبارت بدون توجه به ترتیب نزول تفسیر شود که از اساس غلط است؛ چرا در سوره اعلی که هشتمین سوره در ترتیب نزول است فرموده «قد افلح من تزکی» و نفرمود «قد فاز من تزکی»، با اینکه معنای این دو واژه یکی است. مفسر ترتیبی شاید به این مسئله اصلاً توجهی نکند و همه را به یک معنا بگیرد. یا چرا در سوره فرقان برای اولین بار از واژه فرقان استفاده کرد و چه تلقی از این کلمه میتوان ارائه کرد و پاسخ به این سؤالات از طریق ترتیب نزول به دست میآید.
مدیر حوزه علمیه خواهران گفت: گاهی محقق از یک آیه برداشتی میکند که اگر براساس سیر نزول بررسی کنیم، میبینیم چنین برداشتی اساساً درست نیست؛ مثلاً ممکن است مفسری از آیه شریفه 5 سوره مدثر، «وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ» برداشت کند که باید اول نماز «الله اکبر» گفت که اصلاً درست نیست و با سیاق هم سازگاری ندارد، زیرا در آیه سخن از «رب» است و نه «الله» و در سیاق هم جایی برای طرح این مسئله وجود ندارد.
وی در تفاوت بین تفسیر تاریخی و تنزیلی اظهار کرد: قرائتهای مختلفی از تفسیر تاریخی وجود دارد؛ برخی میگویند که متن قرآن برای مردم دوره خود بیان شده و قابل انتقال به مردم دیگر نیست و اگر هم باشد، آیات چند دسته میشوند، برخی متناسب با شرایط امروز هم هستند، برخی باید تبدیل به مجاز شوند و برخی آیات هم دیگر کارکرد خود را ندارند؛ کسانی مثل سروش قائل به دین حداقلی و به صحنه آوردن پوستهای از آیات قرآن است که ما مخالف آن هستیم؛ ما باید متن را در تاریخ بکاویم و مکی و مدنی و سبب نزول و ... را کشف کنیم تا متن را به خوبی بفهمیم، ولی فهم کنیم تا بهره ما از این متن به روزرسانی شود.
بهجتپور تصریح کرد: علامه طباطبایی فرموده که ما قائل به روح معنا هستیم، یعنی میزان در دوره نزول یک مصداق داشته و امروز مصادیق آن تغییر کرده است؛ یا جری و تطبیق داریم که زمینه را برای توسعه معانی فراهم میکند و میتوانیم معانی جدید را برای دوره حاضر برداشت کنیم. پس تفسیر درست تاریخی یعنی اینکه بدانیم آن روز چه چیزی نازل شده، اما در آن نمانیم؛ بدانیم قرآن «هدی للناس» در طول تاریخ تا قیامت است و امروز هم میتوانیم از قرآن برداشتهای جدید داشته باشیم.
نویسنده تفسیر همگام با وحی اضافه کرد: قرآن چنان ظرفیتی دارد که میتواند در حوزه معارف، اعتقادات و احکام و اصول اندیشه در تمامی ابعاد الهامبخش باشد.
انتهای پیام