به گزارش ایکنا، دوره ملی دانشافزایی اعضای هیئت علمی با موضوع «تفسیر تنزیلی، پیشینه، مشروعیت، فواید و عرصهها» با ارائه حجتالاسلام عبدالکریم بهجتپور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، صبح امروز 23 تیرماه به همت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم برگزار شد. گزیده متن این جلسه از نظرتان میگذرد؛
به استناد روایات، پیامبر(ص) به تناسب نزول قرآن و به شکل روزنگار هر تعداد آیهای را که نازل میشد، برای حضرت علی(ع) میخواندند و ایشان آیات و تفسیرش را مینوشتند. بر این اساس، مصحف حضرت علی(ع) روزنگاری از نزول قرآن بود و حضرت بر اساس آن مطالب را مینوشتند. پس در آغاز اسلام، از نظر تفسیرنگاری اینگونه عمل شد و تفسیری از طرف پیغمبر(ص) به املای پیغمبر(ص) و خط حضرت علی(ع) داریم که بر اساس ترتیب طبیعی سورهها و آیات قرآن بود.
حضرت علی(ع) در روایتی میفرمایند که بعد از اینکه پیغمبر(ص) دعا کرد و من حافظهام قوی شد و دیگر نگران فراموشی آیات نبودم، دیگر نمیخواستم آیات را بنویسم، ولی حضرت فرمود که بنویس. من گفتم چرا بنویسم؟ فرمود این تفسیر برای شرکای تو است: «ثم وضع یده علی صدری و دعا اللّه تبارک و تعالی بأن یملأ قلبی علما و فهما، و حکمة و نورا، و لم أنس من ذلک شیئا، لم یفتنی من ذلک شیء لم أکتبه، فقلت: یا رسول اللّه أ تتخوّف علیّ النسیان فیما بعد؟ فقال(ص): لست أتخوّف علیک نسیانا و لا جهلا، و قد أخبرنی ربّی عزّ و جلّ أنّه قد استجاب لی فیک، و فی شرکائک الذین یکونون من بعدک. فقلت: یا رسول اللّه و من شرکائی من بعدی؟ قال: الذین قرنهم اللّه عز و جلّ بنفسه و بی فقال: «أطیعوا اللّه و رسوله و اولی الأمر منکم». بنابراین این مصحف تدبیری بوده برای اوصیای بعد از پیامبر(ص) و آنها هم این روزنگار را لازم داشتند.
این نشان میدهد که سیره تعلیمی پیغمبر(ص) و سیره تفسیرنگاری که به حضرت علی(ع) تعلیم دادند، جزء معتبرترین اقداماتی بوده است که بایستی مورد توجه قرار گیرد. پس در سیره پیغمبر(ص) ترتیب طبیعی نزول رعایت شده است و تأکید میکنم که برای تغییرش توصیهای نکردند. حالا اگر کسی برای جواز تغییر قرینه پیدا کند، اشکالی ندارد، ولی اینکه دستور داده باشند تغییر کند و به روش گذشته عمل نشود، شاهدی در سیره پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) مشاهده نمیشود.
وقتی ما سراغ معصومان میرویم، میبینیم که این بزرگان توصیه کردند قرآن را به ترتیب نزول بخوانید. مثلاً از امام صادق(ع) روایتی است که میفرمایند: «لَو قَدْ قَرأ القُرآنَ کما أنزل لألْفیتنا فیه مسمّین». اسم یعنی صفات و ویژگیها. مثلاً «وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْماءَ کُلَّها» یعنی خداوند ویژگی هر پدیده را به حضرت آدم تعلیم داد. حضرت صادق(ع) در این روایت میفرماید که اگر قرآن همانطور که نازل شد، یعنی به همان ترتیبی که نازل شد، خوانده میشد ویژگیهای ما را به راحتی در قرآن میدیدید. در مورد «کما انزل» احتمالات زیادی وجود دارد، ولی یک احتمال این است که قرآن همانطور که نازل شد، خوانده میشد. اگر شما صد و چهارده سوره را به ترتیب نزول طبیعی کنار هم بگذارید، میبینید که در این سیر برای تحقق دین، تبیین دین، برخورد با جریاناتی که در برابر دین بدعتگذار بودند، چه اتفاقی افتاده است. در این عرصه همواره شخصیت معصومی بوده که این کارهای بزرگ را انجام میداد. شما در سیر نزول در همه مراحل کسی که چنین نقشی را دارد، به خوبی مشاهده میکنید. در همه حالات شکلگیری تا اوج قدرت دین این مسئله وجود دارد. بنابراین امام میفرماید که یکی از فواید ترتیب نزولی قرآن این است که شما به خوبی نقش امام را در میدان میبینید.
این مسئله به حدی مهم است که در روایتی امیرمومنان(ع) میفرماید: «کأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی شِیعَتِنَا بِمَسْجِدِ الْکوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا الْفَسَاطِیطَ یعَلِّمُونَ النَّاسَ الْقُرْآنَ کمَا أُنْزِلَ؛ در آن دوران همانا شیعیانمان را میبینم که در مسجد کوفه خیمهها زده و جلسات تعلیم قرآن به پا کردهاند و مردم را با معارف قرآن آن گونه که نازل شده، آشنا میکنند». این روایت برای زمان ظهور است. حضرت میفرمایند که در زمان ظهور شیعیان بر اساس ترتیب نزولی قرآن را تعلیم میدهند. پس در جامعه پیشرفته دوره بقیه الله اصلا تعلیم قرآن بر اساس سیر نزولی است و شیعیان هم این کار را میکنند؛ یعنی شیعیان براساس فهمی که از این چینش دارند شروع به تعلیم قرآن میکنند.
بنابراین میخواهم بگویم که اولاً خود اهل بیت(ع) توصیه کردند قرآن را همانطور که نازل شده بخوانید. همچنین فرمودند که اگر فرصت دست ما باشد قرآن همانطور که نازل شده است خوانده خواهد شد و باز توضیح میفرماید قرآن در این شرایط اگر به خوبی خوانده شود، اختلافات برداشته میشود. پس افرادی صرفاً به دلیل اشتباه در فهم دچار اختلاف میشوند، در صورتی که قرآن به ترتیب نزول خوانده و تعلیم داده شود، اختلافات رفع میشود. مثلا حکم ازدواج موقت یا تنبیه زنان زناکار و تغییر حکم آن. عبدالرحمن از امام صادق(ع) از معنای «عفو» در این آیه پرسید: «یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ» سؤال کرد: «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ عَنْ قَوْلِهِ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ، قَالَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ بَعْدَ هَذِهِ هِیَ الْوَسَطُ.» حضرت در پاسخ به آیه 67 سوره فرقان اشاره میکنند و میفرمایند منظور از عفو چیزی است که شما میتوانید از آن گذشت کنید و زندگیتان به هم نریزد یا از طریق اسراف یا از طریق مشت بستن. بنابراین تفسیر عفو که در سوره بقره است در سوره فرقان آمده و سوره فرقان قبل از سوره بقره است. چون سوره بقره بعد از فرقان نازل شده، پس مقدار عفو آنی است که در سوره فرقان به آن اشاره شده است. پس تفسیر این آیه در گذشته وجود داشت و امام در بیان این پرسش به ترتیب نزول توجه کردند.
همچنین حضرت باقر(ع) میفرمایند: «وَ سُورَةُ اَلنُّورِ أُنْزِلَتْ بَعْدَ سُورَةِ اَلنِّسَاءِ، وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ فِي سُورَةِ اَلنِّسَاءِ: وَ اَللاّٰتِي يَأْتِينَ اَلْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي اَلْبُيُوتِ حَتّى يَتَوَفّاهُنَّ اَلْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اَللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً وَ اَلسَّبِيلُ اَلَّذِي قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ `اَلزّٰانِيَةُ وَ اَلزّٰانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وٰاحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لاٰ تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اَللّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذٰابَهُما طائِفَةٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ». امام میفرمایند که سوره نور بعد از سوره نسا نازل شد و تصدیقش شاهدی است که در درون سوره میتوان پیدا کرد. پس هم از نظر تفسیر و هم از نظر توجه به مضامین، توجه به ترتیب نزولها مورد توجه به اهل بیت(ع) بوده است و ما هم در تفسیر قرآن باید به این موضوع توجه کنیم و قاعدتا فهم مناسبتتری از آیات به دست خواهیم آورد. پس هم سیره تعلیمی پیغمبر(ص) و هم سیره تفسیرنگاری ایشان مؤید این مطلب است.
وقتی میخواهم به فهمی از قرآن برسم، این فهم در قالب سؤالات میتواند نحوه ورودم به آیات و سورهها را مشخص کند. تصور کنید که شما میخواهید راجعبه عقلانیت در قرآن کار کنید یا درباره امر به معروف در قرآن یا زنان در قرآن یا تربیت توحیدی در قرآن یا مسائلی از این دست تحقیق کنید. از شما سؤال میکنم اگر بخواهیم بدانیم قرآن با چه روشی شرک را کنار زد و توحید را بخشی از هویت مردم قرار داد، آیا راه دیگری وجود دارد جز اینکه قرآن را بر اساس ترتیبی که وجود دارد بررسی کنیم.
انتهای پیام