به گزارش ایکنا، نشست علمی «گسترش فرهنگ قرآن راهکارها و چالشها» ظهر امروز 29 فروردینماه با سخنرانی محمد مرادی؛ استاد دانشگاه قرآن و حدیث در محل دانشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
شاید طرح چنین بحثی با توجه به اینکه در کشورهای اسلام مثل کشور ما فعالیتهای قرآنی بسیار گسترده است، سوالبرانگیز باشد. همین الآن در دفتر تبلیغات حوزه قم میزی به نام توسعه فرهنگ قرآن وجود دارد که کارهای توسعه را دنبال میکند. در کشور نهادهای رسمی فراوانی به همین منظور شکل گرفتند. به لحاظ آموزش عمومی و تخصصی و فعالیت پژوهشی هم نهادهای مختلف وجود دارد. ما امروز رسانه و خبرگزاری اختصاصی برای قرآن داریم، حتی چاپخانه مختص قرآن داریم. این وضعیت مختص کشور ما نیست و غالب کشورهای اسلامی چنین وضعیتی دارند. دانشگاههای اختصاصی با جمعیت انبوه فعال هستند شخصیتهای قرآنی، مقالات قرآنی، مجلات قرآنی وجود دارد. این آمارها نشان میدهد فعالیتهای قرآنی در سطح جهان بسیار گسترده است.
با توجه به این گستردگی ما از فرهنگ قرآن چه میخواهیم و باید چه اتفاقی بیفتد که نیفتاده است و میخواهیم راهکار ارائه بدهیم. بگذارید برای تشریح چرایی پرداختن به این مسئله به یک آیه قرآن اشاره کنم. قرآن میفرماید: «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛ و پیامبر [درقیامت] میگوید: پروردگارا! همانا قوم من این قرآن را متروک گذاشتند!». آیه میفرماید که در قیامت پیامبر(ص) گله میکند که مردم این قرآن را کنار گذاشتند. این کنار گذاشتن با توجه به اتفاقاتی که گفتم معنا دارد. خصوصا با توجه به اینکه از زمانی که قرآن نازل شده این وضعیت وجود داشته و نسل به نسل توجه به قرآن فوق العاده بوده است. شاهدش این است که میراث عظیم تفسیری پیرامون قرآن شکل گرفته است و در همین چند دهه قریب پنجاه دوره تفسیر نوشته شده است. حتی فقهای ما برای تواتر نسلی قرآن فتوا دادند و گفتند در هر دوره واجب است تعدادی قرآن را حفظ کنند تا برای انتقال الفاظ قرآن تواتر نسلی اتفاق بیفتد. با این وجود پیامبر(ص) در قیامت شکوه میکند که قرآن میان مردم متروک بوده است.
وقتی از مهجوریت قرآن سخن گفته میشود منظور چیست. مفسران معانی مختلفی برای مهجوریت در نظر گرفتند از جمله اینکه گلایه ایشان از بابت این است که گروهی از مردم به قرآن ایمان نمیآورند. برخی گفتند پارهای افراد منافقانه به قرآن ایمان میآورند. برخی گفتند به جهت عدم تدبر در قرآن است. پارهای گفتند منظور این است که در میراث شکلگرفته در اسلام در عرصههای مختلف مثل فقه و اخلاق و ...، قرآن جایگاه چندانی ندارد. برخی گفتند منظور از مهجوریت ترک زیست قرآنی است. من میخواهم با توجه به نکاتی که مفسران گفتند به این سوال پاسخ دهم چرا باید همچنان به توسعه فرهنگ قرآن بیندیشیم.
اول بگویم منظور از فرهنگ قرآن چیست شاید پاسخ سوال روشن شود. وقتی از فرهنگ قرآن صحبت میکنیم نمیتوانیم صرفا به چیزی اشاره داشته باشیم که درون این کتاب انعکاس پیدا کرده و منظور تعالیم قرآن باشد چون وقتی این کتاب از جانب خداوند نازل شد و توسط پیامبر(ص) بازخوانی شد، خود ایشان از قرآن گفتمانهایی ساخت که نشان میدهد فرهنگ قرآن به آنچه درون کتاب است اختصاص ندارد بلکه شامل مسائل شکلگرفته پیرامون این کتاب هم هست از جمله چیزهایی که مربوط به صورت این کتاب است. پس فرهنگ قرآن یعنی آنچه درون کتاب است و آنچه پیرامون این کتاب است و وقتی از توسعه فرهنگ قرآن حرف میزنیم منظورمان مجموعه باورها، کنشها، هنجارها، سنتها و رسومی است که باید آنها را بازبینی کنیم و در میان مردم بسط دهیم و آنها را در تخصصهای مختلف با این آموزهها آشنا کنیم.
بنابراین اگر درباره توسعه حرف بزنیم باید بگوییم یک حوزه آن حوزه معرفت است که حوزه مهمی است. منظورم این است این کتاب را بشناسیم و بر اساس سنت اسلامی قرآن را مبنای اندیشه و فکر و رفتار و هر گونه کنش و واکنش خودمان قرار دهیم. حوزههای گوناگونی وجود دارد که برای آن حوزهها باید چارهای بیاندیشیم و برنامهریزی کنیم و فکر کنیم.
من چند راهکار برای توسعه فرهنگ قرآن عرض کنم. اول، آموزش همگانی با سطحبندی اقشار اجتماعی و تودههای مردم. پیشنهاد من این است اگر بخواهیم کار تازه صورت بیذیرد باید سطحبندی صورت بگیرد و مخاطبان را شناسایی کنیم، جامعه هدف را مشخص کنیم و برای هر کدام برنامه خاص خود تدارک دیده شود. محور دوم که مهمتر است سلوک عملی و سبکسازی است. ما یک سنتهایی در حوزه علوم دینی در گذشته داشتیم که ناظر به پرورش و تربیت بوده است. پرورش دادن موجودی که توان پرورش دارد کاری فراتر از آموزش است. آن یک هنر است که با تمرکز و تمرین همراه است.
اگر بخواهیم به سمت بخشهای آیینی فرهنگ قرآنی برویم همچنان مهجوریت بخش بزرگ فرهنگ قرآن صادق است و برای آموزش سیر و سلوک و سبکسازی نیاز به مرامنامه داریم تا نشان دهیم قرآن برای اینکه یک انسانی را بسازد چه پیشنهادی دارد و انسان تراز قرآن چه مشخصاتی دارد. اگر آن مرامنامه نباشد سیر و سلوک ناممکن میشود. راهکار بعدی حفظ جایگاه و حرمت قرآن در جایگاه خودش و پرهیز از افراط و تفریطهایی است که در این حوزه اتفاق میافتد که منجر میشود نتوانیم جایگاه قرآن را حفظ کنیم.
انتهای پیام