چرا فاجعه و خسارت بزرگ روند رساله‌نگاری را نمی‌بینیم؟
کد خبر: 4149113
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۷
آیت‌الله رشاد مطرح کرد:

چرا فاجعه و خسارت بزرگ روند رساله‌نگاری را نمی‌بینیم؟

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: غافلیم که خسارت ناشی از عدم توفیق در روند ناصواب رساله‌نگاری در کشور، اگر بزرگترین خسارت ملی قلمداد نشود مسلما باید در شمار چند خسارت اول ملی نگاشته شود و اگر تحقیقاتی صورت گیرد مدعی بنده ثابت می‌شود.

حجت‌الاسلام رشاد

به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش «سیاست‌پژوهی در باب رساله‌های دکترا در علوم انسانی» امروز سه شنبه 30 خردادماه، از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد.

آیت‌الله علی‌ اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این همایش با موضوع «سیاست‌پژوهی رساله‌های دکترای علوم انسانی» به سخنرانی پرداخت. در ادامه سخنان وی را می‌خوانید: 

موضوع رساله‌نگاری در برخی از نظام‌های آموزشی، مهمترین امر و رویداد علمی است که در حیات یک انسان و در نظام علمی و آموزشی کشور اتفاق می‌افتد. در نظام آموزشی دانشگاهی فعلی ما اگر هزار و یک عیب وجود دارد قطعاً یکی از بزرگترین آنها همین مشکلات متعددی است که در زمینه رساله‌نگاری با آن مواجه هستیم. در برخی از دانشگاه‌ها در شرق و غرب عالم، رساله‌نگاری به این سهولتی‌ که ما با آن مواجه می‌شویم، نیست. در واقع گفته نمی‌‌شود که این یکی از کارهایی است که دانشجو باید در سنوات تحصیلی انجام دهد بلکه مهمترین کاری است که باید انجام دهد و از بدو ورود به دانشگاه، تعیین وضعیت رساله‌ای که باید به سامان برساند به وی گوشزد می‌شود اما ما به آن به عنوان خاتمه تحصیل نگاه می‌کنیم و دانشجو بعد از امتحان جامع، این تلقی را دارد که مدرک دکتری را گرفته است و خود دانشجو می‌گوید کارم تمام شده و فقط رساله باقی مانده است؛ این نشان می‌دهد که وی معتقد است که رساله نقش مهمی در تحصیل ندارد در حالی‌که رساله بخشی از تحصیل است و ما باید در جریان تحصیل، وی را به فرآیند رساله‌نگاری برسانیم.

هزینه‌های هنگفت رساله‌نگاری

به هر صورت خسارت‌های ناشی از این غفلت، بسیار بالاست ولی عجیب است که اگر اتلافی در منابع و سرمایه رخ می‌دهد ما آن را خسارت تلقی می‌کنیم اما غافلیم که خسارت ناشی از عدم توفیق در روند ناصواب رساله‌نگاری در کشور، اگر بزرگترین خسارت ملی قلمداد نشود مسلما باید در شمار چند خسارت اول ملی است و اگر تحقیقاتی صورت گیرد مدعای بنده ثابت می‌شود. این خسارت زمانی باورپذیر می‌شود که بدانیم رساله‌های دانشجویی ما حدود پنجاه درصد کمیت آمار ملی تحقیقات را تشکیل می‌دهند. وقتی می‌گوییم چندصد هزار عنوان تحقیق صورت پذیرفته احیانا مجموعه رساله‌های دکتری را هم شامل می‌شود که حدود پنجاه درصد آمار ملی تحقیقات را تشکیل می‌دهد و اگر این پنجاه درصد، مورد توجه قرار گیرد آن وقت می‌‌فهیمم که چه مقدار بر ما خسارت وارد می‌شود چون مبلغ هنگفتی هر ساله صرف رساله‌نگاری در دانشگاه‌ها می‌شود. 

اگر این موارد را تجزیه و تحلیل و از هزینه‌های مالی دیگری که دانشگاه‌ها دارند جدا کنیم آن وقت به خوبی خسارت مالی آن مشخص می‌شود. همچنین سرمایه عمری که تلف می‌شود را نباید فراموش کنیم چون سرمایه فقط پول و منابع نیست بلکه سرمایه عمر، مهمترین منبع تجدیدناپذیر است که متأسفانه به این بخش توجهی نمی‌شود. هزاران رساله را که بررسی کنیم متوجه می‌شویم گرهی از مشکلات کشور باز نکرده‌اند و این هم خسارت بزرگی است. با این تحلیل مسئولان و تصمیم‌گیران کشور متوجه خواهند شد که فاجعه‌ای ملی در جریان است و در واقع این یک غارت سرمایه ملی است اما این فاجعه را نمی‌بینیم. لذا بنده ضمن تقدیر از اقدام با ارزشی که پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی انجام داده است لازم است بگویم که ما برای بیان درد دل‌ها و ذکر دغدغه‌ها جمع نشده‌ایم و باید نکاتی کاربردی و به قصد تصمیم‌سازی و رسیدن به طرحی کارساز بیان کنیم به مراجع تصمیم‌گیر و به طور مشخص شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کنیم.

ناکارآمدی رساله‌های دکتری

یکی از تقاضاهایی که بنده از آقای دکتر غلامی از بدو شروع مسئولیت در این پژوهشگاه داشتم این بود که همین موضوع را پیگیری کنند چون اگر این معضل حل شود خدمتی تاریخی به کشور و مردم شده است. ان‌شاء الله عوامل و دستگاه‌های ذی‌ربط هم این فرآورده‌ها را عملیاتی کنند. واقعیت این است که مجموعه‌ای از ارکان نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در این امر خطیر دخیل هستند و در این راستا اولین موردی که باید در نظر داشته باشیم هدفگذاری است. می‌توانیم انواع هدف‌ها را برای رساله‌های دکتری در نظر گرفته و اقدامات خود را در این راستا ساماندهی کنیم. اولین هدف مهارت‌آموزی به دانشجو است. هدف دیگری که مهمترین هدف و دغدغه بنده از این عرایض است گره‌گشایی عملی یا نوآوری علمی نسبت به یک امر یا مسئله یا حوزه در کشور است.

اگر هدف‌گذاری درستی انجام ندهیم سایر اقدامات هم چندان مفید نخواهند بود و احیانا خسارت‌بار خواهند بود. وقتی از آسیب‌شناسی رساله‌ها صحبت می‌کنیم ذهن همه ما متوجه سرقت علمی می‌شود چون گفته شده رساله‌های دکتری حدود 30 درصد سرقت علمی دارند و کپی‌پرداری هستند. قطعا این مشکلی مهم است و  متأسفانه این آسیب روندی رو به فزونی هم دارد ولی این مشکل اصلی نیست بلکه مشکل اصلی این است که این رساله که 30 درصد آن از رساله دیگر اقتباس شده، همان رساله اصلی هم به درد نمی‌خورده است چون کاری از پیش نبرده و گرهی نگشوده است ولی با این وجود دانشجو از آن کپی کرده است.

رساله‌های بدیع حمایت شوند

مسئله دیگر اهمیت داشتن برنامه ملی و کلان دستیابی به اهداف است. دکتر معتمدی اشاره کردند که دانشگاه علامه طباطبایی با توافق با برخی از دستگاه‌ها، چنین طرحی را پیگیری کرده است که اقدامی ارزنده است چون واقعاً نیازمند آن هستیم. مخصوصا باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی چنین برنامه ملی تصویب شود. اقدام دیگر این است که باید شیوه‌ها و روش‌های دستیابی به اهداف اصلاح شوند. نقش عوامل کنشگر دخیل در دستیابی به اهداف نیز اهمیت دارد و باید مشخص کنیم که مدیران و کارشناسان و استادان در این طرح چه نقشی را باید ایفا کنند. نکته دیگر توجه به بار علمی استادان است چون با اینکه رساله‌نگاری ما نقص دارد اما در جلسه دفاع، احساس می‌کنیم که دانشجو وقتی چهار سال روی این موضوع وقت گذاشته است در این موضوع از استاد هم باسوادتر است.

ما ابزارهای مناسبی هم برای سنجش رساله‌های دکتری نداریم که مشخص کنیم به چه میزان نوآوری دارند و بر اساس نیازهای جامعه هستند یا خیر، اصولا اگر برای رساله‌ای، موضوعی بدیع انتخاب شد و حاصل آن مطلوب و نوآورانه بود باید مورد حمایت بیشتری قرار گیرد در حالی‌که در شرایط کنونی چنین رساله‌ای با رساله‌ای که تکراری است برای استاد تفاوتی ندارد. 

 

انتهای پیام
captcha