تمثیل در بیان اوصاف رسول اکرم(ص) و اصحاب او
کد خبر: 4165263
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۸:۲۹
در صحبت قرآن/ 218

تمثیل در بیان اوصاف رسول اکرم(ص) و اصحاب او

سخت‌گیری محمد(ص) تنها بر کسانی است که ظلم و بی‌عدالتی می‌کنند و می‌کوشند که حق و حقیقت را دانسته انکار کنند و آن کس را که به یاری مردمان آمده است با کمک شیطان از میدان به در کنند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و هجدهمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «تمثیل در بیان اوصاف رسول اکرم(ص) و اصحاب او» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿فتح۲۹﴾

محمد رسول خداست و یاران و اصحاب او چنانند که بر کافران سخت و سنگین و با یکدیگر شفیق و مهربانند و آنان را بنگری که در حال رکوع و سجود فضل و رحمت الهی را می‌طلبند و خرسندی او را می‌جویند و بر چهره ایشان نشانی از این سجود و پرستش آشکار است و مثل ایشان چنانکه که در تورات و انجیل نیز آمده مانند دانه‌ای است که نخست همچون ساقه‌ای لطیف و نازک سر از خاک برمی‌آورد و بعد از آن قوت می‌یابد و محکم و استوار می‌شود و بر ساقه خود راست می‌ایستد چنانکه آن قوت و اقتدار زارعان را به حیرت وا می‌دارد(همچنین محمد و یارانش) از ضعف به قوت می‌روند تا کافران و منکران را از قدرت و سطوت خود به خشم آرند و خداوند آنان را که ایمان آورده و کار نیکو کنند به آمرزش خویش و پاداش عظیم وعده فرموده است(29). 

پیامبر اکرم(ص) تنها پنج بار نام مبارکش در قرآن آمده است: یک بار با کلمه احمد و چهار بار با کلمه محمد. آنجا که احمد آمد(صف6) از زبان حضرت عیسی است که می‌فرماید من رسول خداوند به سوی شما هستم و آنچه را از کتب آسمانی پیشین چون تورات در درست است تصدیق می‌کنم و نیز بشارت می‌دهم شما را به رسولی که پس از من خواهد آمد و نامش احمد خواهد بود و آن چهار بار که کلمه محمد آمده یکی در سوره آل عمران، آیه 144، است که خداوند می‌فرماید محمد نیست مگر رسولی که پیش از وی نیز رسولان بسیار آمده‌اند و یکی سوره احزاب، آیه 40، که آنجا خداوند فرموده است محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، اما رسول خدا به سوی شماست و یکی نیز در سوره محمد آیه 2 است که در آن سوره تنها همین اشاره به آن حضرت دیده می‌شود که خداوند می‌فرماید: ایمان بیاورید به آنچه خداوند بر رسولش محمد نازل کرد و آن وحی حقیقتی است از جانب پروردگار. 

اما در آیه فوق تنها جایی است که حضرت محمد هم به نام ذکر شده و هم اوصاف و خصوصیاتی درباره او و یارانش آمده است و تمثیل بسیار بدیعی نیز در رشد و قوت گرفتن تدریجی او که موجب اعجاب منکران و کافران شده آورده است. البته قرآن سراسر آکنده از حضور محمد است اگر چه نام او نیامده و تنه به اشاره و ضمیری اکتفا شده است و در خطاب‌های بسیاری که در قرآن به آن حضرت اشاره دارد، اوصاف و خلقیّات و روحیّات حضرت محمد یادآوری شده است که مهمترین آنها این است که او رحمتی برای همه عالمیان است و او را خداوند خلقی عظیم عطا کرده اهست و چندان مهربان است که سختی‌ها و محنت‌ها و گمراهی‌های مردمان را نمی‌تواند تحمل کند(توبه128) و اوصاف بسیار دیگر از این دست. 

اکنون در این آیه سخن این است که محمد رسول خداست و آنان که اصحاب و یاران او هستند چنانند که بر کافران (یعنی ظالمان و متجاوزان) بسیار سخت گیرند اما در بین خود کمال رحمت و عطوفت را مراعات می‌کنند و مقصود این است که سخت‌گیری محمد(ص) تنها بر کسانی است که ظلم و بی‌عدالتی می‌کنند و می‌کوشند که حق و حقیقت را دانسته انکار کنند و آن کس را که به یاری مردمان آمده است با کمک شیطان از میدان به در کنند اما مهمترین خصوصیت یاران پیغمبر یعنی آنها که در برابر حق تسلیمند و کفر و عناد نمی‌ورزند، این است که آثار نور ایمان و شکوه سجده در برابر حقیقت در سیما و رفتارشان آشکار است. ایشان چون عظیم را ببینند تعظیم کنند و چون با حقیقت روبرو شوند در باربر آن خاضع و خاشع فرو افتند و با آن هیچ دشمنی نکنند و این رکوع و سجود آنهاست؛ و کارشان در این عالم آن است که در جستجوی فضل و رحمت الهی و رضوان و خشنودی پروردگارشان باشند. 

مثل چنین مردمانی، هم در تورات و هم در انجیل، چنین آمده است که گیاهی در آغاز سر از خاک بیرون می‌کند همچون ساقه‌ای لطیف و نازک و به تدریج آن ساقه قوت می‌گیرد و بر پای خود می‌ایستد و نهایتاً درختی برومند می‌شود چنانکه یاران حضرت محمد در آغاز بسیار ضعیف و اندک بودند اما شاداب و سرزنده و برخوردار از پویایی حیات.

پس چون آب حیات‌بخش وحی به تدریج بر ایشان بارید قوت گرفتند و ستبر و استوار شدند و موجب حیرت کافران گردیدند که می‌گفتند اینها چند نفری از مردمان ضعیف و محروم‌اند و هرگز نمی‌توانند در برابر ما بایستند، اما وقتی شکوه و شکوفایی این دیانت آسمانی را دیدند از خشم و حسد انگشت به دندان گزیدند و چاره‌ای جز تسلیم نیافتند الا آنکه آن تسلیم ایشان به ایمان به حقیقت حجابی بر کفر درونی و دنیاپرستی‌شان بود که با خود گفتند اکنون که این مرد کارش قوت گرفته است ما نیز به او می‌پیوندیم و اگر نتوانیم کار را از دست خود او بگیریم از دست وارثانش خواهیم گرفت و چنان گشت که ابوسفیان کافر چهره معاویه ریاکار و منافق ظاهر شد. 

مولانا در تمثیل زیر که متفاوت با تمثیل قرآن است با آوردن دو کلمه از متن آیه، شرایط دیگری از در شگفت شدن مردمان را از حرکت تکاملی در عالم بیان کرده است: 

گندمی را زیر خاک انداختند
پس زخاکش خوشه‌ها برساختند 
بار دیگر کوفتندش زآسیاب
قیمتش افزود و نام شد جان‌فزا
باز نان را زیر دندان کوفتند
گشت عقل و جان و فهم هوشمند 
باز آن جان چون که محو عشق گشت
«یُعجِبُ الزُرّاع» آمد بعد کشت

اشارات تفسیر‌آمیز دیگری نیز به این آیه در مثنوی و دیوان شمس آمده است: 
رو «اشداء علی الکفار» باش
خاک بر دلداری اغیار باش 
که اشداء علی الکفار شد
با ولی گل، با عدو چون خار شد (مثنوی) 

برگها چون شاخ را بشکافتند
تا به بالای درخت اشتافتند 
با زبان شطاهُ شکر خدا
می‌سراید هر بر و برگی جدا 
که بپرورد اصل ما را ذوالعطا
تا درخت «استغلظ» آمد «فاستوی» 
گرچه پنهان بیخ هر بیخ‌آور است
برگ«سیماهُم وجوهم» اخضر است 
گفت«سیماهم وجوهم» کردگار
که بود غماز باران سبزه‌زار  (مثنوی) 

از خصوصیات ویژه آیه حاضر این است که مشتمل بر تمام حروف الفباست از الف تا یاء، و تنها یک آیه دیگر با این خصوصیت در قرآن هست و آن آیه 154 سوره آل عمران است. اصحاب ظاهر برای مداومت در قرائت این دو آیه خواصی قائلند که ماخذ معقول یا منقول معتبری ندارد. اما اگر به یمن خواندن این آیه شخص به یاران محمد(ص) پیوندد و شکوه این پیوند از خلق خوش و شرافت و شادی در سیمای او آشکار شود و تمامی الفبای انسانیت از الف تا یا و از عرش تا فرش بر زبان گفتار و کردار او جاری گردد، این مهمترین خاصیت آیه خواهد بود.

 

انتهای پیام
captcha