به گزارش ایکنا، حجتالاسلام محمد عشایری منفرد، استاد جامعه المصطفی(ص)، اول آبانماه در نشست علمی «بررسی فقهی تاریخیِ پوشش زنان در صدر اسلام و دوران جاهلی» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی و آکادمی اخلاق پژوهی روشمند برگزار شد، گفت: زنان جاهلی پارچه و لباسهای بسیار متنوعی داشتند که کارکردهای امنیتی و سیاسی و اجتماعی داشت و جنبه مفاخره لباس هم قابل کتمان نیست؛ مثلاً زنان برخی مواقع حتی پوشیه روی صورت میزدند تا مفاخره کنند. در یکی از جنگهای صدر اسلام مادری خود را به خط مقدم رساند تا در بین مجاهدین، پسرش را بیابد؛ یکی از مجاهدین به او اعتراض کرد که تو در این میدان جنگ چرا پوشیه زدهای و جواب این زن هم جالب است؛ او میگوید درست است که در شرایط جنگی و بد هستم و نباید از این لباس برای مفاخره استفاده کنم ولی حیای من کجا رفته است؟
استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه نوعی عفت عرفبنیاد قبیلگی و شرم و حیای زنانه در آن دوره وجود داشت، اظهار کرد: در واقع زنان جاهلی در داخل قبیله خودشان و در رابطه با مردان سطحی از حجاب کمتر و پوشش کمتر را رعایت میکردند ولی در برابر مردان خارج از قبیله خود حجاب بیشتری داشتند ولی اینکه شامل گردن و مو بوده است یا خیر دقیقاً مشخص نیست زیرا هر دو شکل گزارشات تاریخی از پوشش کامل تا ناقص را داریم؛ به همین دلیل من نام آن را عرفبنیاد مینامم. برای فهم بیشتر مطلب میتوانم مثال امروزی بزنم و آن اینکه در برخی خانوادههای ایرانی هم با اینکه میدانند برادر شوهر نامحرم است و در برابر او پوشیده هستد، ولی چادر نمیپوشند ولی اگر بیرون بروند، پوشش چادر را هم اضافه میکنند.
عشایری منفرد بیان کرد: یکی از واژههای مورد استفاده در آن دوران کلمه مخدره بوده است؛ مخدره به معنای پردهنشین است؛ یعنی تیپی اجتماعی از زنان وجود داشتند که احتجاب به معنای پردهنشینی داشتند و این کار را برای حیا انجام میدادند و جالب است که برخی قبایل که تمکن مالی داشتند، در برخی سفرها خیمههایی با خود حمل میکردند که در گوشه آن خدر و چادرهایی وجود داشت و مادربزرگ و زن شیخ قبیله را که لازم بود، حیا و ستر بیشتری داشته باشد در آنجا سکونت میدادند، بنابراین مخدره دال بر لباس و حیا بوده است.
استادیار مجتمع زبان، ادبیات و فرهنگ جامعه المصطفی با بیان اینکه یکی دیگر از کلمات رایج در فرهنگ عربی، «خفره» است و به معنای زنی است که بسیار پوشیده و با حیاست، اظهار کرد: در بین هر قبیله، زنان متشخصی بودند که امکان ارتباط با دیگران را داشتند یعنی روابط عمومی بالایی داشتند که به آنان «البرزه» میگفتند؛ این زنان با اینکه با مردان گفتوگو و ارتباط داشتند ولی باز دارای هیمه، صلابت و جدیتی بودند و مردان در خاطرشان، خیال جنسی نسبت به آنان نداشتند. البته این عفت و حیا، عفت و حیای شرعی نبود بلکه قومی بود؛ در مورد این زنان گفتهاند که زنان عفیف و در عین حال با ابهت بودند که برای ملاقات با مردان بیرون میرفتند و عمدتاً هم میانسال بودند و حجاب پرده داخل خانه را نداشتند. خلیل گفته است اینها دارای جایگاه اجتماعی و رأی و نظر در عرصه اجتماعی بودند و در عین حال عفاف داشتند.
عشایری منفرد افزود: بعد از دوره جاهلیت هم درباره حضرت نفیسه خاتون که زیارتگاه ایشان در مصر است، گفته شده است، امام شافعی احترام زیادی برای این بانو قائل بود و گفت وقتی من مردم، ایشان نماز بر پیکرم بخواند و چون میدانست او از منزل بیرون نمیآید، گفت در داخل خانه او نماز خوانده شود تا ایشان بر بدنم نماز بخواند.
وی با بیان اینکه واژه دیگر که در بین اعراب رواج داشت، عقیله بوده است، گفت: عقیله به معنای نفیسه، مخدره و بزرگ و ...است؛ نفیسه را اعراب به چیزی گویند که خیلی ارزشمند است و هر کسی دوست دارد آن را تصاحب کند. البته درباره حضرت زینب(س) عمدتاً به معنای عقل و دانشمندی در نظر گرفته میشود ولی عقیله در حقیقت به بالاترین زن قبیله گفته میشد و از ویژگیهای مهم او مخدر و پردهنشینی یود؛ خلیل بن احمد گفته است عقیله یعنی کریمة القبیله.
عشایری منفرد با بیان اینکه البته ما ادعا نمیکنیم که در فضای فرهنگ جاهلی، یک عفت حداکثری و پوشش حداکثری وجود داشته است، گفت: در همین متونی که گفته شد، افرادی بودند که بدون پوشش و کم پوشش بودند؛ مثلاً یکی از دلایل این کار، اعتماد به مردان قبیله بوده است لذا برخی سرشان باز بود و برخی گردنشان را هم باز میگذاشتند؛ این مسئله برای داخل قبیله خودشان بود و در جایی که نگاه جنسی از بیرون آنان را تهدید نمیکرد. دلیل دیگر کمپوششی هم جنگها بود.
استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه یکی از بزرگترین ننگ برای مردان یک قبیله این بود که زنی از زنان آزادشان، اسیر شود زیرا برای زنان حرمت قائل بودند و آن را ناموس و مایه شرافت خود میدانستند، اظهار کرد: در آن دوره، کنیز به مثابه کالا بود ولی زن آزاد خیر؛ زنان بزرگ قبیله وقتی جنگ بالا میگرفت برای حفظ جانشان و اینکه اسیر نشوند، خودشان را به تیپ کنیزان درمیآوردند و موهای سر و پا را بیرون میگذاشتند تا دشمن تصور نکند اسیر گرانقیمتی به دست آورده است درست مانند زمانی که یک درجهدار برجسته در جنگ اسیر شود که معمولاً این افراد درجه خود را از لباسشان جدا میکنند تا شناخته نشوند.
این پژوهشگر تصریح کرد: عامل دیگر کمپوششی هم خودنمایی برخی زنان بود یعنی با اینکه اعراب به حیای زنانه احترام زیادی قائل بودند ولی برخی زنان تبرج داشتند و برخی مردان هم از آن خوششان میآمد؛ دلیل دیگر هم هنگام عزاداری بود. بنابراین در فضای آن وقت هم پوشش و هم کمپوششی وجود داشت؛ پوشش فاخرتر نشانه جایگاه اجتماعی بالاتر بود و کنیزان حداقل پوشش را داشتند.
عشایری منفرد افزود: یکی از برهنگیها، برهنگی در طواف است که البته اتفاقی نادر بود نه یک عادت دائمی؛ در واقع بعد از شکست ابرهه در عامالفیل، نگاهی افراطی به مقدسبودن کعبه شکل گرفت و این نگاه افراطی با یکسری شاخصها قابل مشاهده است از جمله اینکه گفتند حاجیانی که از سرزمینهای دیگر میآیند حق ندارند متعه کنند که البته پیامبر این حکم را برداشت ولی عمر دوباره وضع کرد. بنابراین هر کسی که مکه میآمد یا باید لباس نو میخرید یا از شهرش باید میآورد و ثابت میکرد که من گناهی نکردهام و بگذارید طواف کنم و یا باید دوست و آشنایی از قبایل مکه مییافت و لباس آنان را میگرفت و به طواف میرفت.
وی افزود: گروهی هم بودند که هوس زیارت داشتند ولی لباس مناسبی هم نداشتند لذا مجبور بود برهنه به طواف بروند لذا به صورت نادر برهنگی در طواف رخ داده است؛ برخی موارد هم نذر غلطی بود که باعث این کار شد؛ این مسئله در مورد بنت عامر رخ داد و البته به وقت طواف وی، همه را بیرون کردند و این دختر، خودش را در بین موهای بلندش که تا پای او میرسد ستر کرد یعنی نذر باطل جاهلی را جامه عمل پوشاند، کما اینکه امروز هم برخی نذر میکنند که ما به حرم حضرت رضا(ع) برویم و قرآن از این جا ببریم در حالی که این نذر باطل است.
استاد جامعه المصطفی گفت: اسلام که آمد پیامبر فرمود با لباس، تفاخر نکنید یعنی لباس بلندتر و گرانقیمتتر نشانه برتری نیست لذا فرمود یک وجب لباسی که روی زمین کشیده میشد را ببرید؛ البته نه اینکه لباس را طوری ببرید که تا زیر زانو پیدا باشد که برخی به غلط این برداشت را دارند؛ در زمان مادر حضرت اسماعیل(ع) رایج بود که لباس روی زمین کشیده میشد و الان هم برخی بانوان لبنانی لباسی میپوشند که بلندتر از روی کفش آنان است ولی اسلام برای اینکه جنبه تفاخری لباس از بین برود، دستور داد که یک وجب لباس را کوتاهتر بگیرند، همچنین حق استفاده از طلا را برای مردان نهی کرد و برای زنان ثابت دانست.
وی افزود: نظریه اسلام در مورد زنان، حفظ حریم جنسیتی بود، اسلام فرمود زنان در حرف زدن با مردان طوری حرف بزنند که مردان برای آنان طمع جنسی نداشته باشند. پمپ بنزین حریم دارد لذا گفتهاند در حریم آن نباید سیگار روشن شود و آیا زن حریم ندارد؟ اسلام فرمود این حریم باید حفظ شود و نهایت این حریم، حفظ عفت و کیان خانواده بوده است. اسلام اگر برای زن حریم قرار داده، عفاف یکی از پیامدهای آن است ولی اهداف دیگری هم وجود دارد.
وی تأکید کرد: اگر ما حجاب را در ذیل حریم جنسیتی زن تصور کنیم، دیگر آن را محدودیت نخواهیم دانست. اولین آیه در این باره که نازل شد، این بود که زن طوری حرف نزند که احساس خضوع در آن باشد و دیگر اینکه زنان در خانه بنشینند و این امر اولاً برای زنان پیامبر وضع شد. اسلام همچنین برای اینکه برخی رسوم را لغو کند، از بالا شروع کرد؛ مثلاً برای اینکه ازدواج با کنیزان و غلامان رواج یابد، قرآن به پیامبر دستور داد تا دخترعمه خود را به ازدواج زید، فرزندخوانده و کنیز حضرت خدیجه درآورد. در بین اعراب، بوسیدن دختر در جمع خیلی زشت تلقی میشد ولی پیامبر(ص) فاطمه را در سنین کودکی در جمع بوسید تا این مسئله از بین برود، به همین دلیل هم ابتدا زنان پیامبر را مخاطب قرار داد و فرمود حجاب خود را رعایت کنند و در خانه بنشینند.
عشایری منفرد تصریح کرد: دومین کاری را هم که قرآن انجام داد، این بود که زنان پیامبر(ص) غیر از اینکه نباید تبرج کنند باید از پشت پرده سخن بگویند. قدم بعدی هم دستور به همه زنان مسلمان بود که آیه جلابیب نازل شد و سپس بحث خمار و سایر احکام پوشش.
انتهای پیام