ایجاد جامعه کوثری و نفی تکاثر؛ هدف غایی اقتصاد اسلامی
کد خبر: 4180239
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۰
توکلی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:

ایجاد جامعه کوثری و نفی تکاثر؛ هدف غایی اقتصاد اسلامی

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: هدف از اقتصاد اسلامی ایجاد جامعه کوثری و نفی تکاثر است که در آن انفاق، بخشش و بازتوزیع درآمد و دوری از شکاف اجتماعی مهم انگاشته می‌شوند.

محمد جواد توکلی

محمدجواد توکلی، رئیس پژوهشکده امور اقتصادی و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفت‌وگو با ایکنا، به مقایسه تعاریف و اهداف اقتصاد متعارف با اقتصاد اسلامی پرداخت و گفت: در دوران ارسطو از اقتصاد متعارف به‌عنوان دانش تدبیر منزل یاد می‌شد. در آن زمان هنوز اقتصاد به این گستردگی نبود و انتظار مردم از یک اقتصاددان این بود که کاری کند تا دخل و خرج منزلش تأمین شود.

وی افزود: کمی که جلوتر پیش می‌رویم اقتصاد به‌عنوان یک دانش مدون مطرح می‌شود و از آن به بعد وارد دوران اقتصاد کلاسیک می‌شویم و افرادی مانند «آدام اسمیت» از اقتصاد به‌‎عنوان یک دانش برای خلق ثروت یاد می‌کنند؛ یعنی دانشی که به شما می‌گوید چگونه ثروت جامعه را افزایش دهید و این تلقی رایج در دوران آدام اسمیت و انقلاب صنعتی بوده است.

اقتصاد از منظر آدام اسمیت و نقدهایی بر آن

رئیس پژوهشکده امور اقتصادی بیان کرد: تمرکز آدام اسمیت به‌عنوان یک اقتصاددان کلاسیک برروی عرضه و تولید ثروت متمرکز بود، اما هرچقدر که به جلو پیش رفتیم آفت‌های انقلاب صنعتی از 1800 میلادی ظاهر شد و کم‌کم اقتصاددانان به سمت تقاضا و بحث توزیع درآمد و ثروت تمایل پیدا کردند و دانش اقتصاد به‌عنوان یک دانش توزیع ثروت از سوی افرادی مانند «دیوید ریکاردو» معرفی شد و بعدها حتی ترکیبی از اینها اتفاق افتاد و افرادی مانند «مارشال» اقتصاد را به رفتار انسان در کسب درآمد و رفاه یا «جان استورات میل» اقتصاد را به ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع پیوند دادند.

توکلی ادامه داد: دوباره که کمی جلوتر می‌آییم برخی مانند «آرتور پیگو» درباره چگونگی پیدایش پول سخن گفتند و یا دیگر نظریه‌پردازان مانند «فریدریش هایک» و «کنت ایوارت بولدینگ» برروی مطالعه چگونگی تعیین قیمت‌ها تمرکز کردند.

وی یادآور شد: شاید یکی از نقاط عطف در تعریف دانش اقتصاد حول و حوش 1930 اتفاق افتاد که نظریه‌پردازانی مانند «لیونل رابینز» می‌گویند اقتصاد دانش تخصیص منابع کمیاب به نیازهای بی‌شمار است که از آن زمان به بعد این تعریف بیشتر مورد توجه قرار گرفت ولی کسانی مانند «لودویگ فون میزس» می‌گویند دانش اقتصاد فقط در فضای کمیابی نیست حتی اگر فراوانی هم داشته باشیم این دانش معنا دارد و می‌گوید اقتصاد منطق اتخاذ تصمیمات عقلایی در کمیابی و فراوانی است و نظریه‌پردازی هم مانند «جیکوب وینر» در نقد این نظریات می‌گوید اصلاً شاید نتوان اقتصاد را به خوبی تعریف کرد؛ اقتصاد آن چیزی است که اقتصاددانان انجام می‌دهند.

این استاد اقتصاد ادامه داد: یک تعریف مشهور دیگری وجود دارد که حدوداً در 1950 از سوی «پل ساموئلسون» مطرح شد و ترکیبی از تعاریف قبلی است. وی می‌گوید: اقتصاد بررسی روش‌های تخصیص منابع کمی برای تولید کالا و خدمات در طول زمان است برای اینکه این نوع کالا و خدمات میان افراد توزیع شود و در حال و آینده به مصرف برسد. این نظریه‌پرداز تقریباً بر تعریف لیونل رابینز که همان تخصیص منابع است را مورد تأکید قرار می‌دهد.

توکلی با بیان اینکه اقتصاد یک نوع دانش رفتاری است، گفت: همانطور که گفته شد در اندیشه ارسطو اقتصاد یعنی دانش تدبیر منزل و شاید بتوان گفت در اقتصاد اسلامی اولیه هم اقتصاد به معنای تأمین معاش مطرح بود یعنی چگونه دخل و خرج خانوار، دولت و جامعه تأمین شود.

1960؛ مبدأ دانش مدون اقتصاد اسلامی

وی بیان کرد: در چنین فضایی که وجود دارد ما می‌خواهیم درباره اقتصاد اسلامی صحبت کنیم؛ از نظر من اقتصاد اسلامی به‌عنوان یک دانش مدون از حول و حوش 1960 میلادی با شخصیتی به‌نام شهید صدر مطرح شد و او در 1961 نظریه نظام اقتصادی اسلام را ارائه داد؛ لذا 1960 را باید مبدأ دانش اقتصاد اسلامی مدون دانست و با این تفاسیر دانش مدون اقتصاد اسلامی حدود 60 سال قدمت دارد البته ناگفته نماند اقتصاد اسلامی ریشه در ظهور اسلام و قرآن کریم داشته ولی منظور من در اینجا دانش مدون اقتصاد اسلامی است.

 عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: می‌خواهیم بررسی کنیم اقتصاد اسلامی در مقابل دیگر مکاتب اقتصادی در جهان به دنبال چیست؟ در اینجا باید ابتدا یک سری تعاریف از اقتصاد اسلامی ارائه داد و در این رابطه چند نوع تعریف وجود دارند؛ برخی می‌گویند اقتصاد اسلامی یعنی اینکه اهداف اسلام را در حوزه اقتصادی مطالعه می‌کند و شهید صدر در این باره می‌گوید اقتصاد اسلامی یعنی راهی که اسلام مایل است در زندگی اقتصادی در راستای تحقق عدالت دنبال شود و در این تعریف تمرکز عمدتاً برروی هدف است.

توکلی در این رابطه ادامه داد: برخی دایره اهداف اقتصاد اسلامی را وسیع‌تر کرده‌اند و گفته‌اند باید علاوه بر عدالت به اهداف غایی هم توجه داشت و براین اساس لازم است اقتصاد اسلامی به فلاح و رستگاری انسان‌ها بپردازد و براین اساس می‌توان با سازمان‌دهی منابع زمین طبق همکاری و مشارکت، فلاح و رستگاری انسان‌ها را رقم زد. در واقع طبق این تعریف یک رویکرد ابزاری به اقتصاد وجود دارد که از طریق آن منابع زمین فقط با هدف سیر کردن شکم با مشارکت همگانی سازمان‌‎دهی نمی‌شود بلکه خوشبختی و فلاح را هم رقم می‌زند.

وی گفت: از سوی دیگر برخی دیگر هم معتقدند اقتصاد اسلامی دانشی است که می‌خواهد مشکلات اقتصادی را مطالعه و راه‌حل‌های اسلامی ارائه دهد. در واقع اینها براین باورند که اقتصاد اسلامی یک دانش اجتماعی ترکیبی است که با مطالعه مشکلات مرتبط با تولید، توزیع و مصرف در چهارچوب سیستم ترکیبی به مبادله و انتقال آن در طول زمان و بررسی نتایج اجتماعی و اخلاقی‌اش از نگاه عقلانیت اسلامی می‌پردازد. این تعریف از چند محور برخوردار است؛ اولاً اینکه اقتصاد اسلامی را یک دانش اجتماعی ترکیبی می‌داند و ثانیاً می‌گوید در اقتصاد اسلامی فقط نتیجه اقتصادی مهم نیست بلکه نتایج اجتماعی و اخلاقی هم مهم است؛ یعنی اگر یک نظام تولیدی ایجاد شود که خروجی آن افزایش نرخ طلاق باشد بدانید این نوع نظام اقتصادی نظام خوبی نیست یا سیستم تأمین اجتماعی طوری بنا نهاده شود که افراد تمایل بیشتری به مجرد ماندن داشته باشند یا اینکه ساختار بازار کار به نحوی شکل داده شود که ازدواج‌ها به تأخیر بیفتد.

ایجاد جامعه کوثری؛ هدف اقتصاد اسلامی

توکلی با بیان اینکه برخی محققان اقتصاد اسلامی معتقدند باید یک اقتصاد کوثری داشت نه یک اقتصاد تکاثری گفت: در سوره مبارکه کوثر آمده است: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ﴿۲﴾ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ﴿۳﴾. انفاق، بخشش و بازتوزیع درآمد اهداف اقتصاد کوثری هستند درصورتی‌که از درون اقتصاد تکاثری شکاف طبقاتی خارج می‌شود. همچنین طبق اقتصاد کوثری هدف اصلی سیر شدن شکم مردم نیست بلکه حفظ خانواده و حجاب هم مهم هستند و در آن اخلاق کریمانه را شاهد خواهیم بود. به طور کلی در قانون اساسی آمده که اقتصاد ابزار برای تحقق جامعه کوثری است نه یک هدف.

 وی بیان کرد: برخی دیگر از اقتصاددانان اسلامی گفته‌اند اقتصاد اسلامی یعنی مطالعه رفتار اقتصادی مسلمانان در جامعه‌ای که دکترین‌های اسلامی آن برآمده از قرآن و سنت باشد و برخی دیگر هم رویکرد ترکیبی دارند و می‌گویند اقتصاد اسلامی مطالعه مشکلات، اهداف، رفتارها و تدابیر است و اینها اقتصاد اسلامی را مشتمل بر اقتصاد تشریعی می‌دانند.

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه اقتصاد اسلامی با جامعه‌شناسی اسلامی و اخلاق اسلامی به شدت عجین است، گفت: در واقع اقتصاد اسلامی به دنبال طراحی نظام اقتصادی و ابزارهایی می‌گردد که وقتی از این ابزارها استفاده می‌کنیم منجر به حفاظت از خانواده، حجاب و دیگر موارد شود و به عبارت بهتر اقتصاد اسلامی دانشی است که مکمل دیگر دانش‌ها مانند جامعه‌شناسی اسلامی و علوم تربیتی است. اقتصاد اسلامی به دنبال این نیست که طوری نظام اقتصاد را تعریف کند که روحیه اخلاقی افراد خراب شود.

توکلی اقتصاد اسلامی را دانش تخصیص منابع عنوان کرد و در این رابطه افزود: اقتصاد اسلامی یعنی دانش چگونگی تخصیص مولد، عادلانه و کارآمد منابع به نیازهای واقعی خانواده در راستای زیست مؤمنانه و معنوی که قابل تعریف و تفسیر است. در اقتصاد اسلامی فردگرایی معنا ندارد و خانواده محور است. خروجی اقتصاد اسلامی نباید این باشد که فقط شکم را سیر کنیم بلکه باید خروجی‌اش این باشد که از طریق آن به یعبدون دست پیدا کرد و انسانی که فهم و عملش به جایی می‌رسد که به خلیفة‌الله تبدیل می‌شود و این حاکی از زیست مؤمنانه و معنوی است که به وسیله آن به غفلت دچار نمی‎‌شویم.

وی با بیان اینکه حتی در اقتصاد اسلامی هدف از پرداخت زکات تطهیر شدن انسان است، گفت: در اقتصاد اسلامی نیازهای واقعی مورد توجه است نه نیازهایی که براساس تبلیغات ایجاد می‌شوند، در‌صورتی‌که بعد از انقلاب صنعتی همواره تولید با هدف ایجاد نیازهای جدید در زندگی بشر مدنظر قرار گرفته است مثلاً سعی می‌کنند در افراد این انگیزه را ایجاد کنند که مبلمان منزل یا خودرو مرتب تغییر یابد. متأسفانه در فضای کنونی اقتصادی کشور نیازهای کاذب به محور تبدیل شده‌اند.

گفت‌وگو از سعید امینی

انتهای پیام
captcha