روند حاکم بر نظام آموزش و پژوهش، کهنه و کم‌کارایی است
کد خبر: 4187744
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۱
رضا غلامی تشریح کرد:

روند حاکم بر نظام آموزش و پژوهش، کهنه و کم‌کارایی است

رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، ضمن تشریح دوازده توصیه کلیدی برای جهش علمی مجدد گفت: روندهای حاکم بر نظام آموزش و پژوهش، کهنه و کم‌کارایی است و ظرفیت‌های نوآوری را به شدت تضعیف کرده است. رهبر معظم انقلاب بر لزوم تحول بنیادین در نظام آموزش عالی تأکید کردند اما وزارت علوم و وزارت بهداشت انگار زیر بار این تحول نرفتند و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در پیگیری این مطالبه مهم کوتاهی کرد.

رضا غلامی

به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش «حکمرانی در عرصه علم، فناوری و نوآوری» امروز چهارشنبه 22 آذرماه از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی؛ رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، در این همایش به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌‌خوانید:

به لطف الهی و با راهبری‌های هوشمندانه رهبر معظم انقلاب، کشور ما در شرایطی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از هیچ موقعیت علمی‌ و فناوری در جهان برخوردار نبود و در عقب ماندگی علمی و فناوری محض قرار داشت، با پیشرفت جهشی در ساحت علم و فناوری روبه‌رو شد. طی سه دهه اخیر، کشور ما سال به سال، موقعیت‌های علمی بهتری را در جهان کسب کرده است و صرفاً در عرصه تولید مقالات علمی، کشور ما به رتبه پانزدهم دنیا رسیده است. 

لزوم ملموس بودن پیشرفت علم و فناوری در زندگی مردم

با این حال، رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر، دائماً بر روی این نکته تاکید داشته‌اند که خیلی به این رتبه‌ها دل خوش نکنید، این رتبه‌ها یک شروع است نه یک مقصد و مقصد واقعی ما، پیشتازی در عرصه علم و فناوری و عبور از مرزهای علمی و فناوری است. در همین جهت، اخیراً مقام معظم رهبری بر ضرورت جهش مجدد علمی تاکید کردند لذا بنده توصیه‌هایی برای جهش علمی بیان می‌کند. اول اینکه گفتمان پیشرفتِ همه جانبه‌ علم و فناوری باید زنده نگاه داشته شود چراکه گفتمان‌ها نه فقط جریان‌ساز هستند بلکه به صورت پنهان، نقش مدیریتی نیز دارند. باید قبول کرد که گفتمان پیشرفت علمی که با عنوان جنش نرم‌افزاری یا نهضت تولید علم از آن تعبیر می‌شود، طی ده سال اخیر کم رمق شده است.

دوم اینکه هر میزان که رشد علم و فناوری در زندگی مردم ملموس باشد، احساس خوشی و امید به آینده در میان مردم به وجود آورده و همین امر، زمینه رشد علم و فناوری را بیشتر می‌کند لذا نباید همراهی اکثریت مردم را با جریان پیشرفت علم و فناوری دست کم بگیریم. توصیه سوم اینکه لازمه اثربخشی پیشرفت‌های علمی و فناوری، ورود این پیشرفت‌ها در زنجیره صنایع بزرگ و کوچک است. ما در پیوند پیشرفت علمی، به چند صنعت مهم به ویژه صنعت دفاعی توفیقات خوبی داشته‌ایم اما این میزان ورود، به هیچ وجه کافی نیست و کشور ما را به واسطه رشد علمی به یک کشور پیشرفته تبدیل نمی‌کند. 

حضور کشور در جریان جهانی علم رضایت‌بخش نیست

چهارم رشد علم و فناوری به روش گلخانه‌ای، پیشرفت علم و فناوری و نوآوری‌های بزرگ را محدود می‌کند. حتی مسئله‌مندی، که مقدمه تولید ایده و نوآوری است، در بستر طبیعی باید رخ بدهد. من مخالف، استفاده از روش‌های گلخانه‌ای نیستم اما این روش‌ها باید محدود و در عرصه‌های خاص و استراتژیک باشد و اگر می‌خواهیم به جهش مجدد علمی برسیم، باید رشد علمی، به روح حاکم در نظامات آموزشی و پژوهشی کشور تبدیل شود.

نکته پنجم اینکه واقعیت این است که بخش مهمی از ظرفیت‌های علمی ما هدر می‌رود در حالی‌که از مجموعه سرمایه‌گذاری‌های کشور و از مجموع ظرفیت‌های بالفعلی که داریم، خروجی به مراتب بیشتری می‌توان انتظار داشت. 

ششم اینکه روندهای حاکم بر نظام آموزش و پژوهش کشور، کهنه و کم‌کارایی است و ظرفیت‌های نوآوری را به شدت تضعیف کرده است. رهبر معظم انقلاب همزمان با ضروری خواندن تحول بنیادین در آموزش و پرورش، لزوم تحول بنیادین در نظام آموزش عالی را هم تصریح کردند اما وزارت علوم و وزارت بهداشت به بهانه اینکه تدوین نقشه جامع علمی کشور، همان تحول در آموزش عالی است، زیر بار این تحول نرفتند و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در پیگیری این مطالبه مهم مقام معظم رهبری کوتاهی کرد. نکته هفتم اینکه چرخه نوآوری در کشور ما کامل، قوی و روان نیست. چرخه نوآوری یک فرایند پیوسته و سیستماتیک است و در یک چرخه نوآوری، ممکن است صدها حلقه وجود داشته باشد که باید با همدیگر اتصال داشته باشند.

هشتم اینکه حضور و مشارکت کشور ما در جریان جهانی علم، کافی نیست. این تصور که ما می‌توانیم در یک جزیره به مرزهای علمی تقرب پیدا کنیم و حتی فراتر از آن به جایگاه پیشتازی در جهان دست پیدا کنیم، یک تصور خام و نادرست است. نکته نهم درباره استفاده ما از دانشمندان ایرانی خارج از کشور است که بسیار اندک است و باید قبول کنیم که در برابر پدیده مهاجرت منفعل هستیم. دهم اینکه علوم انسانی با علوم دیگر، تعامل درستی ندارد و حوزه انسانی در مسیر رشد و پیشرفت نیست. هرچند کل علوم بنیادی از جمله علوم پایه در ضعف قرار دارد. 

ضعف بودجه‌های پژوهشی

نکته یازدهم اینکه ما همچنان از یک نظام حکمرانی علم و فناوری قوی برخوردار نیستیم. از نظر بنده، حکمرانی یک امر پساعلمی محسوب می‌شود. یعنی حکمرانی به علم تکیه دارد، حتی به عقلانیت عملی که منبع صدور هنجارهاست تکیه دارد، اما خودش یک فناوری نرم است. حکمرانی، خودش علم نیست هرچند علم درباره آن صحبت می‌کند اما ما هنوز این فناوری را به درستی درک نکرده‌ایم و طبیعی است که چندان هم از مزیت‌های آن برخوردار نیستیم. 

نکته دوازدهم اینکه بودجه پژوهش کشور، نه فقط باید بر اساس میزانی که سیاست‌های کلی نظام تعیین کرده است، کامل اختصاص پیدا کند و به موقع پرداخت شود، بلکه باید درست و منطقی و بر حسب نقشه جامع علمی توزیع شود. کمبود بودجه یا عدم توزیع معقول، اشکال بزرگی است که بخشی از آن، به فقدان باور به پیشرفت علمی در میان مسئولان ارشد دولت و مجلس و بخشی از آن نیز به تشریفاتی دیدن پیشرفت علمی و فناوری برمی‌گردد. بنده مشکلات مالی کشور در سال‌های گذشته را درک می‌کنم، اما مشکل بودجه حوزه پژوهش را باید در جاهای دیگر جست‌وجو کنیم.

کم‌توجهی به علوم انسانی

همچنین منصور کبگانیان؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در این همایش سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید: 

اگر حکمرانی بتواند در حوزه علم و فناوری، ظرفیت‌سازی کرده و ترتیباتی برای تأمین مالی این حوزه اتخاذ و راهبری و هماهنگی و نظارت مناسبی در این حوزه داشته باشید یک حکمرانی قوی و ایده‌آل شکل می‌گیرد که ما دنبال آن هستیم. ما در خلأ نیستیم بلکه در شرایطی هستیم که گام‌های بسیار بزرگی را در زمینه علم و فناوری برداشته‌ایم و گام‌های بسیار بزرگ‌تر و سخت‌تری هم در پیش داریم. قبل از انقلاب که بنده دانشجو بودم مشاهده کردم که چند استاد از آمریکا آورده بودند که مرکزی هسته‌ای در ایران ایجاد کنند اما بعدها گفتند چنین امکانی وجود ندارد چون اسرائیل هم با آن مخالفت می‌کرد. وقتی وضعیت کنونی را با آن موقع مقایسه می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که پیشرفت‌مان زیاد بوده است اما هنوز راهی طولانی در پیش داریم.

کلیدی‌ترین مشکلات ما در زمینه علوم انسانی هستند اما کارهای جدی در این حوزه انجام نمی‌شود. برخی مسئولان چون فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند بنابراین مسئله‌ای را به اندیشمندان ارجاع نمی‌دهند اما در کشورهای غربی اینچنین نیست. تصور نکنیم که می‌خواهیم نظامی را از صفر تا صد به سرعت طراحی کنیم بلکه ایجاد پازل علم و فناوری، تدریجی است.

گسترش دانشگاه‌ها در دوران پس از انقلاب

اولین مرحله پیشرفت علمی در دوران پس از انقلاب این بود که تعداد دانشگاه‌های کشور را گسترش دادیم و گاهی اوقات افراط‌هایی هم در این زمینه مخصوصا در بخش‌های غیرپزشکی شد. مرحله بعدی، توسعه علم و پژوهش بود که در این زمینه در وسط راه هستیم. در مقطعی، این رشد به خوبی پیش رفت و مثلاً پارک‌های علم و فناوری شکل گرفتند که اعتقادم این است باید بخش صنعت، بودجه آن را تأمین می‌کرد اما دانشگاه‌ها از خودگذشتگی کرده و آن‌ها را ایجاد کردند.

توجه به اقتصاد دانش‌بنیان هم شروع شده اما این سخت‌ترین بخش است که هنوز شعارهای آن را می‌‌دهیم چون در اقتصاد ما فساد وجود دارد. بنابراین ما در میانه راه هستیم و نقطه ایده‌آل ما هم شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی است. این به معنای کشورگشایی نیست اما عراق و سوریه، با اینکه کشورهای مستقلی هستند از ما مدل می‌خواهند و قرار نیست برنامه‌های ما فقط محدود به داخل کشور باشد. نتیجه بحث بنده این است که پازل علم و فناوری، مقداری کامل شده اما باید نیمه پر لیوان را ببینیم تا انگیزه لازم برای پر کردن نیمه دیگر را پیدا کنیم.

 

انتهای پیام
captcha