به گزارش ایکنا، ششمین جلسه از دوره آموزشی «مدرسه رمضانی شفا: گذری بر یافتههای علمی الهیات سلامت» به همت اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت با همکاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران، دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق(ع) و انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست احمد پاکتچی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با موضوع «زبان پزشکان و زبان احادیث طبی: رویکردی زبانشناختی به دو گونه زبانی» در بستر اسکایروم به سخنرانی پرداخت.
در ابتدای این نشست، حامد آرضایی، رئیس اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت، ضمن گرامیداشت ایام شهادت امام علی(ع) و شبهای قدر، اشارهای کوتاه به موضوع ارتباط دین و سلامت در طول تاریخ داشت که در گذر زمان کمرنگ شده است و گفت: با برگزاری نشستی که رویکردی زبانشناختی به موضوع الهیات سلامت دارد، امید میرود پنجره تازهای به این مطالعات گشوده شده و تولیدات وزینی در خصوص آن در آینده صورت گیرد.
در ادامه احمد پاکتچی به همایشی که قبلاً درباره نسبت زبان پزشکان و عموم مردم داشت، اشاره و رویکرد خود را مطابق با علم زبانشناسی دانست و گفت: در زبانشناسی پدیدهای به نام گویش اجتماعی وجود دارد که صنف خاصی از جامعه از آن استفاده میکنند. برای مثال، گونه زبان فارسی در هر رشته تخصصی و حرفهای با یکدیگر متفاوت است. این گونهها را علمای منطق سنتی با نام عرف عام و خاص میشناختند. در هر حال، برخی پژوهشگران به مطالعه گونه زبانی پزشکان توجه داشته و تکیه بسیاری بر همارزی دو زبانه یعنی معادلهای یک گونه زبانی در گونه دیگر که گاهی وجود دارد و گاهی ندارد، کردهاند؛ بنابراین، امکان ترجمه زبان پزشکان و روایات طبی در این نشست بررسی خواهد شد.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مواردی همچون نام اعضای بدن و کارکردهای آن، بیمارها و عوارض آنها، درمانها و ابزارهای آنها و ... که دایره زبانی پزشکان را تشکیل میدهد، اشاره کرد و گفت: مقصود از پزشکی در این سخنرانی، هم پزشکی سنتی و هم مدرن است.
وی ادامه داد: برخی روایات طبی از زبان پزشکان بهره برده و اصطلاحات پزشکی را وام گرفته است؛ مانند احادیثی که از بیماریهای شناخته شدهای همچون بواسیر و نقرس بحث میکنند. برخی از این واژگان مانند قولنج هم اساساً وامواژه دخیل در عربی هستند و از طب یونانی به عربی و سپس احادیث وارد شدهاند. همچنین، کاربرد واژگانی مانند زنجبیل و خردل در روایات، نمونهای از استعمال کلمات مرتبط با خواص گیاهان دارویی در احادیث است.
نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان یونسکو در ادامه به زبان عامه مردم اشاره و مفهومسازیهای پزشکان از بیماریها را یک تفاوت بارز این دو گونه زبانی دانست و گفت: یک پزشک میتواند انواع مختلفی از سردرد را تشریح کند و این اختصاص به عصر حاضر ندارد. به عبارتی، این یک شکاف بارز در میان زبان عامه و زبان پزشکان است که گاه موجب اختلاف در این دو دسته میشود. همین مسئله در روایات طبی نیز مشهود است. برای مثال، گاه کاربرد واژه قولنج در روایات، برای اشاره به نوع خاصی از بیماریهاست؛ ولی گاه کلمهای مانند دلدرد (وجع البطن) به کار میرود که به نوع مشخصی از بیماری اشاره ندارد و احتمالات بسیاری برای آن میتوان تصور کرد. لذا میتوان گفت زبان عامه بر زبان پزشکان در این دسته از روایات غلبه یافته و امکان ترجمه آن به زبان تخصصی طبی را کاهش داده است.
طاعون در روایات مختلف دچار تیرگی معنایی است
پاکتچی در ادامه مبحث تیرگی (ابهام) معنایی یا چندمعنایی را مطرح کرد و گفت: در این زمینه نمونه اول واژه طاعون و نمونه دوم واژه سلجم است. در روایات مرتبط با طاعون، یک تیرگی معنایی مشهود است؛ چراکه برخی منابع لغوی، آن را برابر با مرض وبا دانسته ولی برخی دیگر به هر نوع همهگیری اشاره داشتهاند. لذا طاعون در روایات مختلف دچار تیرگی معنایی است که اغماض آن میتواند مشکلات بزرگی را پدید آورد. اما نمونه سلجم هم جالب توجه است؛ مادهای که به خوردن آن توصیه میشود اما معنای آن طیف گستردهای از گیاهان را دربرمیگیرد که گاه بسیار متفاوت از یکدیگر هستند، لذا بدون ترجمه درست این حدیث، نمیتوان از آن بهرهمند شد.
این دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به فرق بیماریهای مزمن یا حاد نزد گروه اول اشاره کرد و گفت: پرسش از کهنه یا تازه بودن مرضی مانند سرفه در روایتی منسوب به امام رضا(ع)، نمونهای از نزدیکی زبان احادیث طبی به زبان پزشکان است. یا تأکید بر دو نوع بواسیر مذکر و مؤنث در نوع درمان آن، نمونه دیگری از قرابت زبان احادیث طبی به زبان تخصصی طب است.
پاکتچی در ادامه به موضوع پارادایم علمی و زبان پرداخت و گفت: زمانی که از زبان پزشکی یاد میشود، تفاوتی هم در زبان پزشکان معاصر با طبیبان سنتی به چشم میخورد. در حقیقت، پزشکان سنتی به اخلاط اربعه در رابطه با سلامت انسان توجه داشتند و آنها را کارامد برای مقولهبندی خوراکیها و درمانها میشناختند. حال آنکه پزشکی مدرن هیچ اعتباری به این موارد نمیدهد و معادلی برای آنها در نظر نمیگیرد. در هر صورت، انعکاس گونه زبانی نخست در روایات طبی دیده میشود که اگر بخواهد به پزشکی معاصر ترجمه شود، دچار چالش خواهدبود. یک نمونه شایان توجه در این خصوص، مفهوم عِرق (ج. عروق) است که میان پزشکی نوین با متون طبی قدیم فرق میکند. با وجود این، ارتباطی که برای بیماریها با عروق در روایات طبی، که اصطلاحا با نام الطب العربی از آن یاد شده، تصویر میشود، تفاوت جدیتری را نشان میدهد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه سپس به پدیدههای تازهای در پزشکی نوین مانند واکسن، تزریقات، داروهای شیمیایی، ژنتیک و ...، اشاره کرد که در پارادایم پزشکی کهن یافت نمیشود و نمیتواند ارتباط روشنی با زبان احادیث داشته باشد و اظهار کرد: در این زمینه میتوان به سطوح معناشناختی ژرف و متعارف پرداخت که مثالی از معناشناسی ژرف، مفهوم درد است.
تفاوت مفهوم درد در پزشکی و روایات
وی افزود: درد را در زبان متعارف هر حالت نامطلوب بدن میتوان در نظر گرفت؛ ولی پزشکی مدرن، آن را تجربه حسی نامطلوب همراه با آسیب بافتی فعلی یا بالقوة تعریف میکند و درد را بهخودیخود مشکل نمیداند، بلکه علت درد (آسیب) را حائز اهمیت میشمارد که باید رفع شود. حال با مروری بر برخی روایات طبی میتوان دریافت که زبان عامه بر آنها غلبه پیدا کرده و تنها اموری مانند عوذة الوجع (تعویذ برای تسکین درد) مورد توجه قرار گرفته و از گسترش آسیب بافتی غفلت شده است. نمونه دیگری نیز بیماریهای برگشتپذیر یا برگشتناپذیر هست که شایان توجه میباشد.
تفاوت درمان و معجزه
پاکتچی به تفاوت درمان و معجزه نیز اشاره و اظهار کرد: درمان به هر نحوی که باشد، محصول یک فرایند و راهی تکرارپذیر است. اما معجزه امری ناگهانی و غیرقابلتکرار است. لذا آنچه از برخی پیامبران همچون حضرت عیسی(ع) نقل شده، در شمار معجزه به حساب میآید نه درمان. در حقیقت، معجزه با مداخله مستقیم خداوند صورت میگیرد و خارج از رفتار پزشکی است. حال اگر این تفاوت مهم لحاظ نشود، چنانکه واژهای مانند شفا در پارهای از روایات بدون در نظر گرفتن این اختلاف معنایی به کار رفته، بین دو حوزه متافیزیک و امور طبیعی تفکیک صورت نگرفته است. نتیجه این امر، رخداد چندمعنایی در روایاتی است که این تفاوت را ملحوظ نداشته است.
وی در ادامه بار دیگر به موضوع زبانشناسی ژرف اشاره و نمونههایی از روایاتی را بیان کرد که به اموری اشاره دارد که فهم روابط علّی و معلولی در آنها دشوار است و گفت: توصیه به دور انداختن شپش از سر یا نگاه نکردن به فردِ اعدامشده در حدیث برای جلوگیری از کاهش حافظه، با فهمی که یک پزشک از علت و معلول دارد بسیار متفاوت است. به عبارتی، پرهیز از رفتارهای ناپسند اخلاقی که مبنای علت و معلولی متفاوتی دارد، نمونهای دیگر از اختلاف در زبانشناسی ژرف میان زبان پزشکان و زبان روایات طبی منسوب به ائمه معصومین(ع) است.
در پایان این نشست، پاکتچی به مسئله نقل به معنا در روایات طبی اشاره و احتمال رخداد خطاهای بسیار را هنگامی که راوی، فردی غیرآشنا به زبان پزشکان باشد را متذکر شد و نمونههایی از تصحیف و تحریف در روایات طبی را بیان کرد و گفت: در روایتی آمده است که «لِبان» برای درمان فراموشی و ترسویی مفید است. اما راوی که به معنای لِبان (یعنی کندر) و خواص آن آشنا نبوده، این واژه را به «ألبان» تغییر داده و گاه با افزایشی دوباره «ألبان البقر» را تولید کرده است. بنابراین، مطالعه احادیث طبی نیازمند دقت در این پدیدههای زبانشناختی است تا به نتیجه صحیحی برسد.
انتهای پیام