اعتقاد به منجی در آیین یهود
کد خبر: 4211085
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۵:۵۱
در گفت‌وگو با ایکنا تشریح شد

اعتقاد به منجی در آیین یهود

یک کارشناس مهدویت با بیان نکاتی درباره اعتقاد به منجی در آیین یهود و دین اسلام براساس آیات و روایات گفت: اساساً هر تفکر و اندیشه‌ای که دارای جهان‌بینی و نظام ساختاری خاص است در موعودباوری ورود کرده و موعودی را به جهانیان معرفی می‌کند، حال می‌تواند این موعود یک موعود کاملاً فراانسانی و یا کاملاً خاکی و بدون هیچ توانایی باشد.

اعتقاد به منجی در دین یهودحجت‌الاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا همدان در گفت‌‌وگو با ایکنا از همدان با بیان اینکه مسئله منجی‌باوری و اعتقاد به شخصی که خواهد آمد تا انسان‌ها را به سمت رستگاری و نجات هدایت کند باوری است که اختصاصی به ادیان توحیدی ندارد، اظهار کرد: اساساً هر تفکر و اندیشه‌ای که دارای جهان‌بینی و نظام ساختاری خاص است در موعودباوری هم ورود کرده و موعودی را به جهانیان معرفی می‌کند، حال می‌تواند این موعود یک موعود کاملاً فراانسانی و یا کاملاً خاکی و بدون هیچ توانایی باشد.

هر چند موعودباوری در جای جای سیر تاریخی یهود به چشم می‌خورد، بررسی این اعتقاد در میان آیین یهود، خالی از ظرافت و سختی نیست، چراکه از طرفی موعودباوری در طول تاریخ قوم یهود هیچ زمانی نقش محوری به خود نگرفته و از طرفی، به سادگی از ظواهر متون مقدس، قابل فهم نیست و در طول مدت دینداری قوم، با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده و در هر دوره روند تکاملی به خود گرفته است.

منجی‌باوری در آیین یهود نقش محوری ندارد

در منظومه دین یهود «منجی موعود» دارای نقش محوری نیست، بلکه مفاهیم «یهوه»، «قوم برگزیده» و «سرزمین موعود»، سه مفهوم محوری در تاریخ یهود هستند.

این سه مفهوم محوری در باور یهودیان جای دارد و منجی خواهد آمد تا این سه مفهوم را محقق کند؛ یعنی کسی که از جانب یهوه می‌آید و ارض موعود را به قوم برگزیده اعطا می‌کند؛ همان مسیحا و ماشیح است. از مجموع آنچه در عهد عتيق، تلمود و قبالا درباره مسيحا بيان شده است؛ می‌توان به تصويری كاملاً انسانی از «مسيح» دست يافت كه برای نجات قوم بنی‌اسرائيل ظهور خواهد كرد. مجموعه ‌اوصاف موعود بنی‌اسرائيل عبارتند از پادشاهی از جنس بشر؛ رهاننده قوم بنی‌اسرائيل، نابودی امت‌های مشرک به دست او. مسيحا؛ تشكيل‌دهنده حكومت الاهی بر روی زمين، حاكم بنی‌اسرائيل؛ پادشاهی از نسل داود؛ نهالی از تنه يسّی(پدر حضرت داوود) موارد مذکور اوصافی هستند كه انبيای بنی‌اسرائيل برای موعود برشمرده‌اند.

ماشیح یهودی؛ او مسح شده خداوند و دارای قدرت و موهبتی الاهی است. این موعودباوری رو به گذشته دارد و در صدد احیای پادشاهی داوود و سلیمان و سروری پیشین یهود است.

متأسفانه تحلیل‌های فاقد منبع و صرفاً براساس حدس و گمان و با چاشنی تحریک احساسات شیعیان در چند دهه اخیر در کشور رو به فراوانی گذاشته است و مسائل مهمی از جمله باور به مهدویت را هم در دایره تحلیل‌های بدون پشتوانه خود قرار داده است. آنچه که مسلم است و قابل انکار نیست این است که علوم مختلف توسط انبیا برای اقوام بشر نازل شده است و این مزیتی بود که دست برتر را برای انبیا قرار می‌داد. 

تنها در یک آیه از قرآن به مسئله شناخت پیامبر(ص) توسط قوم یهود اشاره می‌کند «الَّذِينَ‌ آتَيْنَاهُمُ‌ الْکِتَابَ‌ يَعْرِفُونَهُ‌ کَمَا يَعْرِفُونَ‌ أَبْنَاءَهُمْ‌...» (بقره/146) و آنچه بسیار سؤال برانگیز است این است که حجم این بافته‌های ذهنی که برای مسئله‌ ظهور و... بیان می‌شود با اتکا بر همین آیه است که معلوم نیست از کجا استخراج شده است.

خود آیه به همراه تفاسیری که وجود دارد بیانگر این است که ویژگی و صفات پیامبر(ص) و صفات یاران ایشان به حدی در کتب آنها بیان شده بود که مانند شناخت پسران خودشان پیامبر را می‌شناختند. تحلیل‌های این مدلی جایگاه و استنادی در متون دینی ندارد و دامن زدن به آنها باعث می‌شود اندیشه اسلامی از دایره عقلانی خودش خارج شود، چراکه برای بافته‌های ذهنی هیچ حد متوقف‌کننده‌ای نیست.

یهود، بزرگ‌ترین دشمن معرفی شده مؤمنان در قرآن 

قرآن کریم در آیات فراوانی به مسائل حول ماجراهای یهود و انبیا خودشان می‌پردازد، اما یک آیه بسیار شاخص در سوره مبارکه مائده وجود دارد و آن آیه 82 است «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا .... برای مومنان بزرگ ترین و شدید ترین مخالفان یهودیان هستند.»

این شدت و غلظت در دشمنی باعث می‌شود که یک نبرد دائمی بین مؤمنان و یهودیت باشد (البته مؤمنان واقعی و راستین)، یهودیت در جای جای تاریخ اسلام همواره با مؤمنان و مسلمانان واقعی دشمنی داشته است، منظور از یهودیت مطلق یهودیان نیست بلکه یهودیتی است که دین را ابزاری برای رسیدن به خواسته‌های خودشان کرده‌اند و از حالت سنتی خود بیرون آمده‌اند.

پس این نبرد دائمی، باید همواره بین اهل ایمان و اهل یهود (به نمایندگی صهیونیست در حال حاضر) در حال وقوع باشد و تا زمانی که ما از عقایدمان دست برداریم و مطیع محض یهودیت نشویم این نبرد به تعبیر قرآن ادامه دارد.

نحوه مسالمت با قوم یهود

آیا می‌توانیم با دشمنان قسم‌خورده کنار بیاییم و به‌صورت مسالمت‌آمیز زندگی کنیم یا خیر؟ اگر به جز آیات نخستینِ سوره «بنی‌اسرائیل»، درباره نقش یهودیان در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت مهدی(عج)، چیز دیگری هم در اختیار نداشتیم، همان کافی بود؛ زیرا این آیات در عین کوتاهی، آیات وحی الهی و بسیار رسا و گویا هستند که خلاصه‌ای از تاریخ را بیان کرده و به شکل معجزه‌آسا و با دقت تمام، آینده را روشن کرده است.

در کنار آیات ابتدایی سوره اسراء، مجموعه روايات ظهور بر اين مسئله تأكيد دارند كه دولت يهود كه سال‌ها قبل از ظهور تشكيل شده و مرتكب جنايات و كشتارهای زيادی شده است، در هنگام ظهور به دست ياران امام زمان(عج) نابود خواهد شد و آن حضرت نماز فتح قدس را به جماعت با حضور حضرت عيسی(ع) و ياران خود در بيت‌المقدس اقامه خواهد کرد. از جمله اين روايات، روایتی از اميرمؤمنان(ع)؛ يهود برای تشكيل دولت خود در فلسطين، (از غرب به منطقه عربی خاورميانه) خواهند آمد. عرضه داشتند يا اباالحسن! پس عرب‌ها در آن موقع كجا خواهند بود؟ فرمود: در آن زمان عرب‌ها نيروهايشان از هم پاشيده و ارتباط آنها از هم گسيخته و متحد و هماهنگ نيستند. از آن حضرت سؤال شد: آيا اين بلا و گرفتاری طولانی خواهد بود؟ فرمود: نه، تا زمانی كه عرب‌ها زمام امور خودشان را از نفوذ ديگران رها کرده و تصميم‌های جدی آنان دوباره تجديد شود آن‌گاه سرزمين فلسطين به دست آنها فتح خواهد شد و عرب‌ها پيروز و متحد خواهند شد و نيروهای كمكی از (طريق) سرزمين عراق به آنان خواهد رسيد كه بر روی پرچم هايشان نوشته شده است «القوه».

تشکیل یک جامعه یکرنگ؛ امر ضروری در ظهور منجی موعود

ظهور حضرت نیاز به یک جامعه یکدل و یکرنگ دارد، جامعه‌ای که بتواند از لحاظ بینشی و نگرشی هر هجمه‌ای را پاسخگو باشد، از طرفی دشمن به رهبری یهودیت صهیونیستی تمام تلاش خود را در این دو زمینه می‌کند که نگرش و بینش افراد را تحت‌الشعاع قرار دهد، بنابراین رسالت واقعی مؤمنان و اندیشمندان به مسئله ظهور و مهدویت این است کانون فساد در نگرش و بینش و یا به تعبیر فکر و عقلانیت را نابود یا متزلزل کنند تا بتوانند کلام حق را به گوش جهانیان برسانند و نهضت حضرت به نتیجه مطلوب برسد، چراکه بر خلاف استدلال‌های عامیانه و بی‌سوادانه از بحث ظهور حضرت حجت(عج)، معظم کار و تلاش حضرت برای جهانی شدن، کار فرهنگی است که با نگرش و بینش سر و کار دارد و این مسئله تضعیف و یا نابودی صهیونیسم را برای آماده‌سازی ظهور توجیه می‌کند.

روایات جعلی در زمینه کشتارهای حضرت بسیار فراوان است به‌گونه‌ای که حتی در برخی کتب شیعی هم انتشار یافته که متأسفانه چهره‌ای خشن و تندخو از حضرت و یاران به نمایش خواهد گذاشت که اهل علم این روایات را فاقد ارزش و اعتبار می‌دانند.

مسئله ارض موعود جزو سه اعتقاد مهم یهودیان است که تاریخچه این اعتقاد مطابق منابع یهودی به دوران حضرت ابراهیم بر می‌گردد، خداوند بارها و بارها به حضرت ابراهیم(ع) وعده داده است که این سرزمین را به ذریه ایشان بخشیده است و ذریه حضرت ابراهیم(ع) آن را به ارث خواهند برد. براساس همین قرارداد آسمانی بود که حضرت موسی(ع) همه قبایل عبری را به دستور خداوند از مصر کوچ داده و رهسپار کنعان شده است.

مسئله سرزمین موعود چنان در اعتقادات یهود اهمیت دارد که در یکی از اسفار تلمود زندگی در آن سرزمین را به منزله ایمان فرض کرده‌اند. در تلمود آمده است هرکس داخل ارض موعود زندگی کند مؤمن شمرده می‌شود و هرکس بیرون آن زندگی کند خدا با او نخواهد بود.

یکی از مشکلات اساسی که در میان یهودیت وجود داشته است مسئله تعیین دقیق حدود سرزمین موعود است. آیات تورات در این باره مختلف است و مابین نهر نیل تا نهر فرات را در بر می‌گیرد. این در حالی است که در بخش ۳۴ از سفر اعداد نقشه‌ای برای سرزمین موعود ترسیم شده است که بسیار محدودتر از حدود مذکور است و شامل فلسطین و مناطق اطراف آن می‌شود.

طبق اعتقاد یهودیان فلسطین قطعاً داخل این سرزمین است. اما از دیدگاه اسلام وضع فرق می کند، اسلام اصل این وعده را به طور مطلق قبول ندارد این اراده الهی مبتنی بر اسکان بنی‌اسرائیل در سرزمین موعود و رفاه آن‌ها، در یک زمان خاص و مشروط به اطاعت آن‌ها بوده است و بعدها به خاطر عدم رعایت این شرط، این اراده نیز محقق نشده است. بنابراین، از دیدگاه اسلام اصل اندیشه سرزمین موعود به کیفیتی که یهودیان بر آن اصرار دارند مورد قبول نیست و این اراده الهی در زمان خاص و مشروط به اطاعت بنی‌اسرائیل بوده است که اتفاقاً به خاطر گناهان آن‌ها و نافرمانی خدا 40 سال سرگردان بیابان شده و از آن محروم شده‌اند. 

پس طبق دیدگاه اسلام اصلا نوبت به این نمی‌رسد که مرزهای این سرزمین را مشخص کنیم. اگرچه مفسران چند نظر را درباره ارض مقدس که در قرآن آمده است بیان کرده‌اند.

تمامی این عتقادات باعث شده است که یهودیت دست به اشغال فلسطین بزند و به دنبال گسترش اشغالگری خود باشد.

متأسفانه در عوام باورمندان به حضرت مهدی(عج) و شیعیان باور غلطی وجود دارد و آن اینکه چون عموم مسلمانان فلسطین اهل سنت هستند، بنابراین ارتباطی به مهدویت و قیام و ظهور حضرت مهدی(عج) ندارد... باید این‌گونه این ذهنیت را پاسخ داد که مهدویت، یک نهضت مختص به شیعیان نیست بلکه همه ادیان می‌توانند از آن بهره‌وری کنند، چراکه در همه ادیان آمده که منجی عالم ظهور خواهد کرد و بشر را نجات می‌دهد هرچند اسم آن در ادیان گوناگون متفاوت بیان شده است.

اهل تسنن نیز به حضرت مهدی(عج) اعتقاد دارند، اما در جزئیات اعتقاد به مهدویت ممکن است تفاوت‌هایی باشد. هر انسانی در تنگناهای مادی و زمانی که همه درها را به روی خود بسته ببیند، انتظار قدرتی برتر از معادلات مادی را خواهد داشت که بتواند او را از بن‌بست‌ها نجات دهد.

شاید در شرایط فعلی که مردمان فلسطین در تنگنا قرار دارند، توجه مستقیم به حضرت ولیعصر(عج) نداشته باشند، اما آن‌ها به یک عنصر واسط به نام انقلاب اسلامی توجه دارند. جبهه مقابل ما اعتقاد دارند که ایران روح محور مقاومت است و نقطه اتکا و امید این محور است. 

براساس دکترین انقلاب و اندیشه‌های امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، بنابراین حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آن‌ها را به سمت قضیه مهدویت هدایت می‌کند، چراکه خمیرمایه و غایت انقلاب اسلامی، قضیه مهدویت است.

انتهای پیام
captcha