رویکرد دینی به نوروز در افغانستان بر رویکرد ملی آن غالب است
کد خبر: 3000132
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۷
استاد جامعة المصطفی(ص) در گفت‌و‌گو با ایکنا:

رویکرد دینی به نوروز در افغانستان بر رویکرد ملی آن غالب است

شعب خارجی: با ورود اسلام به افغانستان، نوروز رنگ‌و‌بوی دینی به خود گرفت و امروزه رویکرد دینی به این آیین بر رویکرد ملی آن غالب بوده و به خوبی خود را در سنت‌های گوناگون آن نشان داده است.

سیدمسلم مدنی، استاد فلسفه اسلامی و دبیر علمی گروه فلسفه اسلامی، جامعة المصطفی(ص) العالمیه واحد تهران که از شهروندان افغان مقیم کشورمان است، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) ریشه‌های نوروز در اسلام و آداب و سنن این عید باستانی در افغانستان را تبیین کرد که حاصل آن از نظر می‌گذرد:
ایکنا: نوروز در اسلام چه جایگاهی دارد؟
به این پرسش از دو منظر می‌توان پرداخت: منظر نخست، پردازش پاسخی مبتنی بر نگاه کلان اسلام به فرهنگ‌های مسلط یا پذیرفته‌شده پیشین است. به این معنا که اسلام در متن جوامعی که برخوردار از دسته‌ای از آداب، رسوم، باورها و ارزش‌های ویژه بودند، آشکار شد. در چنین وضعیتی گریز از رویارویی دین با پدیدارهای فرهنگی و اتخاذ موضع مشخص نبود. به گونه کلی مواجهه اسلام با فرهنگ‌های گوناگون مواجهه‌ای مثبت و سازنده و مبتنی بر پذیرش عناصر عقلایی و نفی عناصر غیر عقلایی و خرافی بوده است. افزون بر آن، این دین بزرگ آسمانی کوشیده است تا در برابر همان پدیدارهای شناخته شده نیز افق نوینی را بگشاید. با این نگاه پرداختن به طبیعت، انسان و به ویژه مقوله شادی که از پیآمدهای ذاتی نوروز است، بسیار راهگشاست. منظر دوم، نیز رویارویی جزئی اسلام با پدیدار نوروز و بررسی نصوص دینی وابسته به آن است. 
از دید نخست، می‌توان به کرامت ذاتی انسان و گونه‌‌ محوریت آن در عالم اشاره کرد. کرامتی که از فیوضات الهی است و هیچ کس را یارای ستاندن آن از انسان، این برگزیده خداوند، نیست. نوروز مجال دوباره‌ای را برای «دیدن» انسان و بازیافتن کرامت او فراهم می‌آورد. این بازیابی در دو سپهر فردی و اجتماعی قابل پیگیری است. در سپهر فردی، انسان به احوالات درون خود می‌نگرد و نسبت آن را با حال‌های خوش حقیقی درمی‌یابد. از همین‌رو از خداوند می‌خواهد که آنها را به سوی «بهترین احوال» جهت دهد؛ زیرا که چرخش‌های آفاق و انفس در دستان قدرت اوست. در سپهر اجتماعی، نوروز از بن، پدیده‌ای انسان‌محور است. به این بیان که در نوروز همه، تلاش در «دیدنِ دیگری» فارغ از رنگ‌های تعلقِ پسینی همچون دین، مذهب، قومیت و مانند آن دارند. گویا بدون آن، نوروزی نیست. نوروز آنگاه نوروز است که روز برای «دیگری» نیز نو باشد. حتی آنان که نبودشان با نخستین نوروزِ پس از آنان قرین شده است، از یاد نمی‌روند. آنها نیز بخشی از روزِ نو هستند. این همه در سنت‌های گوناگون دید و بازدید در نوروز نگریسته شده است.
طبیعت نیز برای انسانِ وابسته به نوروز پیام‌هایی دارد. این پیام‌ها از یک‌سو آدمی را به توانایی‌ها و امکانات وسیع خدادادیِ درونش آگاه می‌کنند، همان‌گونه که بهار موهبت‌های نهفته در طبیعت را به رخ می‌کشد و از سوی دیگر رستاخیز را به او یادآور می‌شود. همان‌گونه که جهان، پس از مرگی زمستانی، برمی‌خیزد و حیاتی بهاری را پی می‌گیرد. 
شادی نیز مقوله مهمی است که می‌تواند همچون اساس دیگری برای داشتنِ نگاهی دینی به نوروز دیده شود. گرچه امروزه به دلایل گوناگون، جوامع ما کمتر شادند و در پاره‌ای موارد راه و رسم آن را به درستی نمی‌دانند، اما «شادی» از منظر دینی تا آن اندازه مهم است که جامعه مؤمنان به شاد کردن یکدیگر سفارش شده‌اند. قرآن زندگی همراه با نشاط و شادی را از نعمت‌های الهی می‌داند. حتی توصیفات الهی از بهشت و موهبت‌هایی که در آنجا نصیب انسان مؤمن می‌گردد را می‌توان به مثابه عوامل شادی تفسیر کرد. نوروز بستر بسیار مناسبی برای به ظهور رساندنِ شادی و پیامدهای مثبت آن در زندگی فردی و اجتماعی است. از همین‌رو می‌توان به آن همچون پدیده‌ای مورد تأیید دین نگریست.
در نگاه دوم باید به بررسی جزئی نصوص دینی در این مورد پرداخت. برای نمونه روایاتی که مرحوم مجلسی در بحارالانوار  درباره اهمیت این روز و برتری آن بر روزهای دیگر آورده و نیز رخدادهایی را که قرین نوروز بوده و یا خواهد بود. در برخی از این روایات نوروز روزی است که کشتی نوح نبی(ع) بر کوه «جودی» قرار گرفت و یا روز غدیر خم مصادف نوروز بوده و روایات دیگری از این دست. فارغ از بررسی‌های کارشناسانه درباره این روایات، این همه دلالت بر اهمیت نوروز در فرهنگ اسلامی دارد تا آنجا که برای آن اعمال ویژه‌ای مانند سایر اعیاد اسلامی همچون نماز، غسل مخصوص و... در نظر گرفته شده است. 
ایکنا: سنت‌های نوروزی همسو با مبانی اسلامی را ذکر کنید:
 نیایش برای همسو کردن تحولات طبیعت و تحولات وجودیِ انسان، یادآوری رستاخیز جان با نگاهی به رستاخیز جهان، جهان‌گردی (سفر) و پندآموزی از تاریخ انسان و دید و بازدید با خویشان و دوستان و نگریستن در اوضاع و احوال آنان از مهم‌ترین این سنت‌ها است.
ایکنا: ریشه آداب و سنن نوروز در افغانستان را عنوان بفرمایید: نوروز در افغانستان پیشینه‌ای کهن دارد و به پیش از اسلام بازمی‌گردد. تا آنجا که برخی ریشه و بنیان نوروز را در شش هزار سال پیش و در «بلخ» شهری در شمال افغانستان جستجو می‌کنند؛ اما با ورود اسلام به این منطقه نوروز رنگ و بوی دینی به خود گرفت. به گونه‌ای که می‌توان ادعا کرد هیچ یک از کشورهای حوزه نوروز به اندازه مردم افغانستان دارای نگاه دینی به نوروز نیستند. رویکرد دینی به این آیینِ شادی‌آورِ کهن بر رویکرد ملی غالب است و به خوبی خود را در سنت‌های گوناگون آن نشان داده است.
ایکنا: در پایان خاص‌ترین سنت نوروز در افغانستان را که با مبانی اسلامی همخوانی دارد، ذکر نمایید:
گرچه روز نخست نوروز در افغانستان، همچون ایران روز اول ماه حمل (فروردین) می‌باشد؛ اما آیین‌ها و جشن‌های مربوط به آن از روز آخر اسفند آغاز می‌شود. سنت‌های نوروزی در افغانستان فراوانند، برخی از این سنت‌ها در میان همه کشورهای حوزه نوروز مشترکند مانند دید و بازدید نوروزی.
یکی از مهم‌ترین آیین‌های نوروز در افغانستان پیوند تنگاتنگی با نام امام علی(ع) دارد. بلخ، مقبره باشکوهی را در خود دارد که به باور عمومی مردم، بارگاه علی بن ابیطالب(ع) است. آیین نوروز در این بارگاه با همان شکوه و فرّ گذشته برگزار می‌شود. هزاران انسان حتی از کشورهای دیگر برای دیدن این آیین حضور می‌یابند. در روز نخست نوروز ژنده (جهنده یا عَلَم امام علی (ع)) که عَلَمی بلند و سبزپوش است طی مراسمی ویژه و با شکوه و همراه با تلاوت قرآن و با حضور نمایندگان دولت، نمایندگان دولت‌های دیگر، عالمان دینی، فرهنگیان و تمام مردم از همه مذاهب و قومیت‌ها برافراشته می‌شود. هم‌زمان با برافراشته شدن علم، 21 گلوله توپ به نشانه احترام شلیک می‌شود. این علم چهل روز در آن مکان برافراشته می‌ماند و به مکانی برای نیایش و عرض نیاز مردم بدل می‌شود. بنابر باور همگانی مردم افغانستان، امام علی(ع) در روز نخست نوروز به خلافت رسیده و از همین‌رو نوروز با نام امام گره خورده است.
آیین برافراشتن علم در کابل و در مزار «سخی» نیز به وسیله عالمان، نمایندگان دولت، پهلوانان و دیگر مردم تکرار می‌شود.
همین آیین در شهر هرات که در همسایگی ایران قرار دارد و در جنوب آن یعنی مزار سلطان میر عبدالله الواحد شهید (نوه امام حسن مجتبی (ع) و بنابر برخی منابع پدر حضرت عبدالعظیم حسنی) با شکوه فراوان برگزار می‌شود. در هنگام دعای تحویل سال مردم ظرف‌هایی از آب را با خود می‌آورند و پس از پایان مراسم، آبِ متبرک شده را به بیماران خود نوشانده و از خدای مهربان شفای آنان را می‌خواهند.   

captcha