سهم حداقلی مهدویت در سینمای انقلاب!/سینمای تلخ امروز عقوبت غفلت از آینده موعود است
کد خبر: 3789804
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۱

سهم حداقلی مهدویت در سینمای انقلاب!/سینمای تلخ امروز عقوبت غفلت از آینده موعود است

حجت الاسلام اصفهانیان با ابراز تاسف از سهم حداقلی مهدویت و انتظار در سینمای پس از انقلاب، گفت: سينماي ايران اگر انقلابي است و اگر مي خواهد در قواره آرمان هاي انقلاب بروز کند باید برای ترویج مفهوم نجات بخشی ریل گذاری کند.

به گزارش ایکنا، شبستان نوشت: پایان یافتن جشنواره فیلم فجر با همه شور و حرارت و حواشی هایش و پرواز سیمرغ ها به آشیانه، بار دیگر این سوال را پیش آورد که سهم امام زمان(عج)، مهدویت و انتظار در سینمای انقلابی اسلامی ما چیست؟ و اساساً در مقابل آن همه تلاش و سرمایه گذاری غرب بر سینمای آخرالزمان ما چقدر برای تزریق امید و انگیزه از ورای انتظار به وسیله پرده نقره ای در جامعه برنامه ریزی و تلاش کرده ایم؟

این سوالات فرصتی را فراهم آورد تا با حجت الاسلام «سعيد اصفهانيان»، مولف و پژوهشگر مهدوی، مدير موسسه مطالعات راهبردی اصحاب الحسين (ع) و دبير ستاد معرفتی و علمی اربعين کشور درباره نگاه و رويکرد سينماي کشور به مهدويت و مسئله انتظار گفت وگويي داشته باشيم؛ آنچه در ادامه مي آيد مشروح اين گفت وگو است:

 

سينماي پس از انقلاب اسلامي که در لواي نظام و دولت اسلامي پا گرفته و حمايت شده و رشد کرده است آيا توانسته در حوزه مهدويت به عنوان افق کلان انقلاب و نظام کارکردي را که بايد، داشته باشد؟

 

طي چهار دهه گذشته يک سهم حداقلي را نسبت به فضاي مهدوي در سينماي کشور شاهد بوده ايم، دليل اين موضوع هم روشن است فضاي فرهنگي ما و نيز فضاي فرهنگي متوليان فرهنگ در اين سال ها به شکل جدي به سمت مهدويت متمرکز نبوده است؛ از سوي ديگر مراکز مهدوي فعال در اين عرصه نيز رويکرد هنري و رسانه اي جدي نسبت به اين حوزه نداشته اند، لذا طبيعي است وقتي متوليان فرهنگ رويکرد مهدوي و متوليان مهدوي رويکرد رسانه اي ندارند، نتيجه اي که بايد، به دست نمي آيد.

آثار سينمايی چهار دهه گذشته درباره مهدويت، گاهی تعرض کننده به اين حوزه نيز بوده است؛ براي مثال اثري که در فضاي جهاد و شهادت ساخته شد و خالق آن طي فرآيندي از انقلاب جدا شد و مقابل انقلاب و ولايت فقيه موضع گرفت!

 

يعنی به طور کلي مهدويت مورد بي مهري سينما و سينماگران ما پس از انقلاب بوده است؟

 

البته گاهی مباحثي داشته ايم که به سمت سينما رفته اما بُن مايه اي سست داشته است، همچنين در برخي مجموعه هاي مهدوي فيلمنامه هايي وجود دارد که به دليل فقدان حلقه واسط بين محتوا و فرم، ضعيف هستند و چه بسا اگر اين محتوا جنبه رسانه اي مي يافت تاثيري مخرب داشت و نه سازنده.

 

علاوه بر اين، هستند معدود آثاری که منجي گرايي و انتظار را حتي در سير داستان تاريخي مورد مطالعه و در معرض ديده قرار داده است. يکي از آثار خوبي که به شکل نقطه اي گريز به مسئله انتظار داشت، مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر(ع)» بود. از ديگر آثاري که مهدويت را به صورت ساختاري بررسي کرد فيلم سينمايي «مُلک سليمان» است که طبق قاعده قرآني «طبقا عن طبق» مسئله انتظار را مورد مطالعه قرار داد.

 

Related image

 

 

آيا اين موارد نتوانسته فضاي پرده نقره اي و رسانه تصويري را به سمت الهام از مهدويت هدايت کند؟

 

خير! در نگاه کلي، معدود بودن فضاي بصري مهدوي فراگير است و اگر کسي اين کار را انجام داده انگيزه هايش شخصي بوده است نه اينکه فضاي فرهنگي و سيستمي کشور، فضا را براي چنين پرداختي فراهم کرده باشد؛ براي مثال مرحوم «فرج الله سلحشور»، خالق مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر(ع)» شخصا چنين باوري داشته و بر اساس آن مفهوم انتظار را در اين مجموعه به صورت نقطه اي دنبال کرده است.

 

الزامات سينمايي براي پرداخت به مهدويت و به خدمت گرفتن هنر هفتم در اين فضا چيست؟

 

بايد از اين فضاي نقطه اي در مهدویت عبور کرد، سينماي ايران اگر سينماي ايران انقلابي است و اگر مي خواهد در قواره آرمان هاي انقلاب بروز کند و اگر به رسالت خود در آمدن آينده اي که در قرآن و روايات ترسيم شده باور دارد و به آن اميدوار است، بايد بخشي از فضاي خود را معطوف به آينده مقدس مهدوي کند.

يکي از محورهاي اصلي که سينماي غرب بويژه پس از پيروزي انقلاب نسبت به آن تمرکز کرده، منجي خواهي است چنان که بالغ بر 90 درصد آثار سينماي هاليوود، بر مدار شعار «نجات بخشي» توليد مي شود و حتي اگر در اثري فضاي شيطاني را به تصوير مي کشد با نگاه نجات بخشي است، البته مفهوم نجات بخشي به تعبير جبهه باطل و نه قرائت اسلامي و شيعي!

لذا ضرورت دارد سينماي انقلابي، مفهوم نجات بخشي را که در خاورميانه در طي اين سال ها به همت حاج قاسم سليماني و رزمندگان جبهه حق عينيت يافته است، منعکس کند.

 

 

 

 

سينماي ايران در حوزه پرداخت به مفهوم نجات بخشي با چه کاستي ها و کم کاري هايي مواجه است؟

 

جريان هنري و رسانه اي کنوني به مفهوم نجات بخشي نمي پردازد؛ امروز کمبود ايده و محتوا نداريم بلکه گنج قرآن و روايات براي تصوير کردن در اختيار ما قرار دارد! ميدان موجود نیز براي به تصوير کشيدن مفهوم نجات بخشي میدانی وسيع است اما علي رغم اين فراواني طرح و ايده، براي طرح مباحث مهدوي ريل گذاري نشده است.

اين موضوعي است که انديشمندان بايد از متوليان فرهنگي مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يا شوراي عالي انقلاب فرهنگي مطالبه کنند.

امام خميني(ره) تعبيري داشتند بدين مضمون که تمام دستگاه هاي کشور موظف اند به تمهيد ملاقات امام زمان(عج)؛ اين حکم تکليفي است و نخستين جايي که بايد زمينه ملاقات امام عصر(عج) و تحقق حاکميت منجي را انجام دهد، دستگاه هاي فرهنگي هستند.

 

دولت ها چقدر در اين باره توفيق داشته اند؟

 

در پاسخ به اين سوال بايد گفت: متاسفانه، دستگاه هاي فرهنگي، رويکردي را که بايد، نسبت به مهدويت نداشته اند و اساساً چشم انداز کشور بر مدار مهدويت نگارش نشده است!

اين در حالي است که امام راحل از دهه 20 شمسي تا پايان عمر، هر زمان که از انقلاب سخن مي گويند افق مهدويت را پيش چشم دارند. ما اين بحث را در کتاب «راه فردا» مورد دقت قرار داده ايم.

اگر دستگاه هاي فرهنگي اين نسبت را روشن نکنند، طبيعي است سينما و هنرمند هم در حوزه مهدويت کار نمي کند چون براي فعاليتش ريل گذاري نشده است.

 

يعني اين بي مهري سينما به مهدويت و امام حي(عج)، ناشي از عملکرد سينماگران نيست؟

 

توبيخ سينماگران در گام نخست اشتباه است. نوک پيکان اين سوال بايد به سمت نهادها و متوليان فرهنگي باشد که چرا کشور را به سمت آينده سوق نداده اند؟!

فیلم هاي سينماي کشور عمدتا تلخ است! در همين جشنواره جاري آثاري مطرح شد که به عشق هاي چندضلعي، خيانت و امثال آن پرداخت. در مقابل، آثار دفاع مقدس محدود و اثر مهدوي، اصلا در آن جايي نداشت.

عمده آثار اين دوره و دوره هاي گذشته تلخ است چون آينده در آن ديده نمي شود و اميدي در آن وجود ندارد.

 

 

Image result for ‫انتظار‬‎

 

 

راه برون رفت از اين چالش چيست؟

 

اینک نياز است مطالبه اي در سطح عمومي همراه با حمايت فکري انديشمندان نسبت به متوليان فرهنگ عرضه شود، تا شايد در پروسه اي چندساله، مهدويت به عنوان عرصه اي که سينما بايد نسبت به آن واکنش نشان دهد، مرکزيت يابد.

در گام بعد بايد گفت وگوهايي از سر دوستي و محبت با هنرمندان شکل بگيرد و ظرفيت فضاي مهدوي براي تصويرسازي و تصويرپردازي نسبت به آينده ترسيم شود.

هنرمندي که امروز دست به نگارش مي زند، يا بازي مي کند و يا دست بهدوربين مي برد و انديشه را پرورش داده و کاري خلق مي کند، قطعاً اگر مسيري بيابد که جامعه را نجات مي دهد، علاقمند شده و ورود مي کند و مي کوشد اميد را در دل جامعه بيدار و احياء کند.

از اين رو، علاوه بر متوليان فرهنگي بايد مراکزي فعال شوند تا درباره مهدويت گفتگوي محبت آميز و قرآني را تبيين کنند.

باور کنيم که وقتي هنرمند آگاهي بيابد حتي اگر به صورت سيستمي حمايت نشود، خود معبر را باز مي کند.

اگر اين دو فضا ايجاد شود مي توان در آينده نزديک شاهد اتفاقات خوبي در خدمت سينما به مهدويت و آينده موعود جهان بود.

 

اگر معبري که بايد، در حوزه مهدويت در سينما باز شود با توجه به عمق و دامنه نفوذ هنر هفتم در جامعه، شاهد چه تحولاتي خواهيم بود؟

 

عرصه مهدويت، عرصه ايده ها، موفقيت ها، پيروزي ها و قله هاي مرتفع و افق هاي بلند است؛ مهدويت سرزمينِ در سطح نيست بلکه در افق، به انسان انگيزه حرکت و نگاه کلان مي دهد.

وقتي افق را از زندگي انسان حذف کنيم، نگاه اش محدود مي شود و به تبع آن، انديشه انسان و نيز گام هاي او محدود مي شود و مشکلات روزمره دست و پاي اش را مي بندد و اينچنين انسان آرماني و اهل پرواز، درگير مشکلات شده و بر زمين مي نشيند.

اما ... سينماي مهدوي با ايجاد انگيزه و راهکار برون رفت از بن بست ها، مي تواند آينده روشن را براي کشور به ارمغان بياورد و مشکلات واقعي جامعه را با نگاهي هوشمندانه و اميدوارانه به سمت حل شدن پيش ببرد.

جامعه غربي با منجي گرايي، جهان را دچار التهاب کرده است شعار منجي گرايي در وجه مثبت بسيار سازنده و در وجه منفي بسيار مخرب است.

اگر سينما و رسانه مطلوب براي انقلابي که مي خواهد زمينه ساز دولت موعود باشد، داشته باشيم نه فقط فضاي داخلي بلکه فضاي خارج از مرزهاي نظام و انقلاب را متاثر خواهيم کرد.

اما اکنون از مهدويت به عنوان مُسَکن شب و روز جمعه استفاده مي کنيم در حالي که اگر براي ترسيم آينده پيش رو و مصونيت از فتنه ها و حل معضلات از اين باور نجات بخش استفاده کنيم، جامعه خميده امروز، قامتش را راست مي کند و گام هايش را مستحکم تر برمي دارد.

انتهای پیام

captcha