ناسازگاری تعریف انسان مدرن با تعریف انسان در قرآن
کد خبر: 4180085
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۷
سیدمحمد سیدفاطمی:

ناسازگاری تعریف انسان مدرن با تعریف انسان در قرآن

استاد دانشگاه شهید بهشتی، تاکید کرد: تعریف حیثیت انسانی در دوره مدرن، برابری انسان‌ها فارغ از نژاد و مذهب است و این نوع تعریف ناسازگار با آموزه‌های ادیان الهی از جمله قرآن است.

سیدمحمد سیدفاطمیبه گزارش ایکنا، سیدمحمد قاری سیدفاطمی؛ دکترای تخصصی حقوق عمومی و استاد دانشگاه شهید بهشتی، 14 آبان ماه در نشست علمی «تحلیل حیثیت کرامت انسانی از نگاه فلسفی الهیاتی» که از سوی مؤسسه فهیم قم برگزار شد با بیان اینکه لغت دقیق‌تر کرامت انسانی، شان و منزلت و حیثیت انسانی است، گفت: آنچه در دنیای جدید در فلسفه حقوق بشر مطرح است فضای تکریم و احترام نیست بلکه فضای این است که این موجود چه منزلت و حیثیتی دارد و چه آثاری بر این شان مترتب است و چون انسان شان و حیثیت انسانی دارد دچار محدودیت و مجازات و ... هم می‌شود وگرنه کسی حیوان را مجازات نمی‌کند.

وی با بیان اینکه ما در فضای «ولقد کرمنا» تصور دیگری در این‌باره داریم، اظهار کرد: این آیه بسیار مجمل و خلاصه است و با تاویل می‌توان چیزی از آن در مورد کرامت درآورد و آن هم براساس آیات دیگر شامل همه انسان‌ها نیست؛ از این رو اساس حقوق بشر موجود بر حیثیت و شان انسانی استوار است و این اصل هم از منظر فلسفی، غیرقابل اثبات است؛ مانند اجتماع امتناع نقیضین و بدیهیات که ما با شهود به آن می‌رسیم. لذا دلیل اسکاتی و جدلی برای آن می‌توان آورد، ولی دلیل اثباتی نمی‌توانیم بیاوریم.

سیدفاطمی با بیان اینکه اگر ما اصل حیثیت انسانی را قبول نکنیم یعنی انسان را به انسانیت نمی‌شناسیم، تصریح کرد: اگر بگوییم صهیونیست و آپارتاید، درست نیست به این دلیل استناد می‌کنیم و اگر ذره‌ای از این مسئله کوتاه بیاییم راه بر هر تبعیض و صهیونیست و آپارتایدی باز می‌شود و در این صورت هر کسی می‌تواند بگوید مسلمان و مسیحی و سفید و سیاه و ... با هم فرق دارند لذا جایگزین آن خیلی قبیح است. همچنین اصل حیثیت انسانی، صفت نیست بلکه یک گزاره باید اخلاقی است یعنی باید انسان دارای حیثیت و شان باشد و با او به مثابه انسان رفتار شود.

تعریف انسان در نزد فلاسفه حقوق بشر

استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه اگر به هست برگردانیم دیگر نتیجه بایدی نمی‌توانیم بگیریم، لذا فلاسفه حقوق بشر را با بایدِ اصل حیثیت انسانی شروع کردند، اضافه کرد: نکته حائز اهمیت این است که انسان کیست؟ فلاسفه حقوق بشر می‌گویند انسان موجودی دوپا است که زیست‌شناسان آن را تعریف می‌کنند و همین مبنای حقوق بشر جهانی است و اگر این را نپذیریم. در این صورت در قرآن و انجیل و ... تعاریف دیگری ارائه شده است و قرآن هر کسی را انسان نمی‌داند. البته این تعریف به ظاهر ارزشی و ایدئولوژیک نیست و فلاسفه حقوق بشر می‌گویند ما از مخصمه ایدئولوژی رها شده‌ایم ولی بنده معتقدم که ارزشی است و این مسئله با وارد شدن نقدهای جدی بر حقوق بشر از سوی مردم‌شناسان و پست‌مدرن‌ها و ...مشخص شد.

وی با بیان اینکه جهانشمولی حقوق بشر بر محور انسان می‌چرخد، اظهار کرد: بسیاری از فمنیست‌ها و دیگران باز همین تعریف از انسان را هم ایدئولوژیک می‌دانند و بنیادگرایان مسلمان و مسیحی نمی‌توانند با این تعریف کنار بیایند زیرا ملتزم شدن به این تعریف یکسری لوازمی دارد که با عقاید دینی سازگاری ندارد.

بحث جدلی درباره شانیت انسان

 سیدفاطمی با اشاره به بعد تاریخی مسئله شان و حیثیت انسانی، اضافه کرد: نزاع تاریخی از دو راهه معروف افلاطونی سقراطی شروع شد؛ سقراط گفت‌وگویی با فردی متدین و دارای مقام روحانی(اوتیفرون) دارد که افلاطون آن را توضیح می‌دهد؛ سقراط به جرم روشنفکری دینی محاکمه و در دادگاه با این فرد روحانی و متدین(اوتیفرون) مواجه شد و از او پرسید تو برای چه به اینجا آمدی؟ جواب داد: پدرم کارگرش را کشته است و سقراط به او گفت این که جرمی نیست، او ارباب است و خدایان این کار را تقبیح نمی‌کنند و بعد می‌گوید ای اوتیفرون به من بگو آنچه خدایان به آن فرمان می‌دهند حسن است یا آنچه حسن(امر درست) است خدایان به آن فرمان می‌دهند؟ اینجاست که سقراط دنبال تقدم ارزش بر فرمان الهی است و در دنیای اسلام هم در مباحث فلسفه اخلاق و سیاست و ... دو گروه اشعری‌ها و معتزلی‌ها ایجاد شدند. البته من این دو مکتب را به عنوان دوشاخ معمای افلاطونی می‌دانم و این در سنت یهودی و مسیحی بوده است و در سنت اسلامی هم تفکر اعتزالی را ایجاد کرد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: به ظاهر در این گفت‌وگو اومانیسم وجود ندارد ولی در حقیقت نقطه آغاز اومانیسم اخلاقی یا انسان‌گرایی اخلاقی است و بدون رودربایستی یعنی انسان‌خدایی در ساحات ارزش‌ها و اخلاق‌ها و سقراط آن را ایجاد کرد و به آن مفتخر هم بود و انتهای حرف معتزلیون هم این بود که ارزش اخلاقی را انسان تعیین می‌کند و انسانی و عقلی است و ما به خدا می‌گوییم چه چیزی عادلانه است و چه نیست؟ یعنی در الهیات امامیه هم ما از یک‌طرف قائل به عدل هستیم و از طرف دیگر عصمت و همین که قائل به عدل شدیم یعنی در زمین سقراط افتاده‌ایم و در نهایت همه چیز را باید با سیستم اخلاقی خودم چک کنم.

وی با بیان اینکه سنت سقراطی تداوم یافت و ویروس تفکر اخلاقی به جان آدمیان افتاد، اظهار کرد: در سنت اسلامی در کنار تفکر اعتزالی، خرده اومانیسم‌هایی مانند اومانیسم عرفانی ابن عربی هم داریم؛ او می‌گوید در تجلی دوم، انسان، آیینه صیقلی است که خدا را متجلی می‌کند که عین حرف مسیحیت است که انسان، تصویر خداست. البته این اندیشه ابن عربی در فقه و انسان‌گرایی او وجود ندارد و فقه او همان فقه مالکی است. در دنیای مسیحی هم آکوئیناس به شدت متاثر از ابن سینا و ابن عربی بوده است. دغدغه وی ایجاد 4 قانون بود؛ اول نوامیس هستی که در دسترس کسی نیست، قوانین کتاب مقدس، قوانین عقلی و قوانین بشری که باید میان آنها رابطه برقرار کنیم

آکوئیناس و نقطه عطف در تاریخ

وی افزود: دغدغه او آشتی عقل و وحی بود و با اینکه قدیس بود راه را باز کرد و از سنت وی، حقوق بشر امروز بیرون آمد و راه را برای عقل داور باز کرد. دکارت هم در ادامه به کنشگری اندیشمندانه توجه کرد و گفت من می‌اندیشم پس هستم لذا انسان را (اتونومی) یا خودارباب و عقل خودبنیاد دانست. مثلا وقتی خانمی بگوید من اتونومی دارم یعنی خودم تصمیم می‌گیرم با چه کسی ازدواج کنم. کانت از این جهت مهم است که برای اولین بار در ساحت حیثیت انسانی نظریه‌پردازی کرد. اتونومی کانتی یعنی هیچ چیزی خارج از عقل انسان نیست و انسان بالغ کسی است که در اختیار خود باشد

سیدفاطمی گفت: به تعبیر یکی از فلاسفه پوزتیویست ما انسان‌ها تقریبا با هم برابر هستیم. زندگی اجتماعی انسان بدون تعامل و ارتباط ممکن نیست و اینطور نیست که فکر کنیم کسی که اندیشمند است عقلش چند برابر یک نانوا و کارگر کار می‌کنند. لذا حیثیت انسانی یعنی اصل برابری انسانی و وقتی ما با هم برابر هستیم، یعنی کسی بر دیگری برتری ندارد و کسی نمی‌تواند ولی و قیم دیگری باشد لذا خط قرمز حقوق بشری‌ها، قیمومیت‌مآبی است.

مجازات عجیب درباره تجاوز زناشویی

مدرس حقوق عمومی اضافه کرد: در دنیا مدتی است که بحثی با عنوان تجاوز زناشویی مطرح شده است و بر طبق آن می‌گویند اگر زوج یا زوجه‌ای بدون اجازه طرف مقابل خود همبستر شود مرتکب جرم شده است و مجازات دارد؛ در ایالت تگزاس، زنی شوهرش را کشت و در توجیه آن گفت که او قصد داشت بدون اجازه من، همبستری کند و این تفکر ناشی از این است که انسان مانند اتومبیل نیست که هر وقت قصد داشتید از آن استفاده کنید. معنای دیگر این مسئله آن است که قرارداد نکاح نمی‌تواند انسانیت را از زن بگیرد و آن به آن باید حق زناشویی تجدید شود.

سیدفاطمی با بیان اینکه پروژه عقلانیت انتقادی کانت، پروژه همه یا هیچ است، اظهار کرد: روی دیگر حیثیت انسانی، رفتار غایت‌مدارانه با انسان است یعنی انسان، غایتی در خدمت اهدافی چون دولت و وطن نیست بلکه موجودی در خدمت انسانیت و خودش هست. البته منتقدین این تفکر می‌گویند شما بر چه اساسی می‌گویید انسان اشرف مخلوقات است و او را اینقدر بالا می‌برید زیرا کدام موجودی به اندازه انسان به هستی لطمه وارد کرده است؟ انسان تنها موجودی است که آشغال تولید کرده است. محیط زیستی‌ها می‌گویند انسان اسفل مخلوقات است زیرا تا او را رها کنی جنگ و مبارزه با محیط زیست می‌کند. لذا به کانت انتقاد شدید دارند.

حقوق بشر؛ پرچم شرک در برابر ادیان

استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه متدینین ادیان مختلف مانند اسقف‌ها و خاخام‌ها هم امروزه می‌گویند حقوق بشر، پرچم شرک در برابر خداوند است، تصریح کرد: از منظر متدینین، حقوق بشر مدرن، ادعای الوهیت انسان در روی زمین و جاهلیت مدرن و شرک است و ارزش انسان به عبودیت و تبعیت است. بنابراین ازرش انسان چیزی است که متن مقدس می‌گوید، البته متن مقدس هر کدام تعریفی از انسان دارند و انسان در تعریف تورات و انجیل و قرآن با هم فرق دارند.

وی با بیان اینکه مفهوم «دیگر» مفهومی دینی است، افزود: یکی از فلاسفه آلمانی به نام کارل اشمیت، می‌گوید تمامی مفاهیم امروزی سیاسی، عرفی‌شده مفاهیم الهیاتی هستند، از جمله بیگانه و تبعه که همان کافر و مؤمن بوده است. او کشور را در حقوق بین‌الملل فعلی، خدای ادیان ابراهیمی می‌داند و معجزه یعنی اینکه حاکم می‌تواند در وضعیت اضطراری، وضع استثنایی ایجاد کند. 

سیدفاطمی تاکید کرد: بنابراین حیثیت انسانی یعنی برابری ارزشی انسان منهای همه تعلقات عرضی او.

 

انتهای پیام
captcha