سازمان اوقاف و امور خیریه، در رابطه با بحث ترویج
و تبلیغ فرهنگ وقف و نهادینه سازی فرهنگ وقف در جامعه از سال 89، طرح جامعی را
طراحی کرد که در این طرح جامع، وظایف درون سازمانی و برون سازمانی، استفاده
از ابزارها و ساختارها برای نهادینه کردن فرهنگ وقف، احیای موقوفات و ایجاد وقف
جدید نسبت به نیازهای جامعه مورد بررسی قرار گرفت. در این طرح جامع، یکی از نکتهها
و مؤلفههای مهم این بود که ما باید از ظرفیتهای مجموعههای مختلف استفاده کنیم که
هنر و رسانه یکی از این ظرفیتهای مهم و از اولویتهای اصلی ما است. به همین منظور جشنوارههای فرهنگی، هنری «وقف؛ چشمه
همیشه جاری» را به صورت ملی و استانی و همایش «وقف و رسانه» را طراحی کردیم تا
بتوانیم از ابزار رسانه استفاده و با مجموعههای رسانه ارتباط بگیریم. سعی و تلاشمان
را کردیم تا بتوانیم فرهنگ وقف را در جامعه نهادینه کنیم. همچنین برای استفاده
از ظرفیتهای اصناف و مجموعههای مختلف، انجمن یاوران وقف را در عرصههای سلامت،
قرآن، حوزههای علمیه، علم و فناوری طراحی کردیم و از ظرفیتهای مردمی برای نهادینه سازی فرهنگ وقف استفاده کردیم.
نشستهای تخصصی با اصناف مختلف همچون بازاریها، پزشکان، معلمان، طلاب و
حوزههای علمیه و مجموعههای مختلف برای تبین و ترویج فرهنگ وقف برگزار کردیم تا از
ظرفیتهای آنها برای نیازهای صنفی خودشان در حوزه وقف استفاده کنیم که در این زمینه
هم اقدامات خوبی انجام شد. از آنجایی که باید موضوع وقف را در کتب آموزشی مجموعه ساختار
آموزشی کشور قرار میدادیم با مجموعه آموزش و پرورش به ویژه در بخش تدوین
کتب درسی ارتباط برقرار کرده و تلاش کردیم تا در چند کتاب درسی مقاطع ابتدایی و متوسطه،
موضوع وقف را قرار دهیم و در عرصه آموزش عالی هم از پایاننامههایی با موضوع وقف
در دانشگاهها و حوزههای علمیه حمایت میکنیم. همچنین در کنار این موضوع، ساختاری را
طراحی کردیم تا بتوانیم مشاورههای وقفی را در مجموعه استانها به ویژه شهرستانها
داشته باشیم تا اگر خیری بخواهد کار خیری انجام دهد، به سمت وقف که صدقه و انفاقی
کامل است، سوق داده شود.
با انجام این فعالیتها چه دستاوردهایی در حوزه وقف حاصل شده است؟
یکی از نتایج حاصل، افزایش اعتماد و شناخت مردم نسبت به موضوع وقف بود. در سالهای 88 و 89 طبق نظرسنجی انجام شده، بیش از 70 درصد مردم نسبت به موضوع وقف اطلاعی نداشتند در حالی که نظرسنجی سال جاری نشان میدهد 57 درصد مردم نسبت به موضوع وقف آشنایی داشتهاند. البته آشنایی مردم در سطح کف کار و بعضا آشنایی با ابعاد مختلف وقف بود. اگر بخواهیم خروجی همه تلاشها را ارزیابی کنیم هرچند با نقطه مطلوب فاصله داریم، اما از خروجی وقفهای جدید صورت گرفته میتوان نتیجه گرفت که اقدامات خوب بوده است. از اول انقلاب تا سال 89 متوسط وقف جدید در کشورمان در هر سال حدود 200 وقف جدید بود. یعنی سالانه حدود 250 تا 300 و در برخی از سالها 150 وقف جدید صورت میگرفت. از سال 89 با اجرای طرح جامع، یکی از اولویتهای سازمان اوقاف و امور خیریه، موضوع ترویج و تبلیغ فرهنگ وقف شد و ما امروز شاهد این هستیم که در این چند سال، متوسط وقف جدید به 2500 وقف در هر سال رسیده است. همچنین در یک سال شاهد دو هزار وقف جدید بودیم و در سال گذشته 2800 وقف محقق شد. همه این آمار نشان از این است که اگر ما بخواهیم تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف را به صورت تخصصی و با استفاده از ابزارهای تأثیرگذار در دستور کار قرار دهیم، باید مردم نوعدوست، خیر و اهل انفاق را به این سمت و سو سوق دهیم؛ وقف هدیهای الهی برای بشریت و صدقه جاری است که امیدواریم بتوانیم آن را در جامعه نهادینه کنیم.
آیا مؤسسات خیریه و سازمانهای مردم نهاد رقیبی برای سازمان اوقاف و امور خیریه به حساب میآیند؟
ما انجمنهای خیریه، بنیادها یا مجموعههایی که به عنوان مؤسسات خیریه فعال هستند را نه رقیب بلکه همکار میدانیم؛ فعالیتهای این مراکز بسیار ارزشمند است، اما در برخی مواقع نتوانستهایم فرهنگی را که به عنوان فرهنگ جامع است در جامعه نهادینه کنیم. صدقه، کار خیر و انفاق از جمله مواردی بوده که در قرآن به آن اشاره شده و جزء تأکیدات دین مبین اسلام است، اما برخی کارهای خیر مانا و ماندگار نیستند بلکه لحظهای و برای زمان محدودی مؤثر هستند. اگر ما بخواهیم یک کار ماندگار و پویا به مردم نشان دهیم، قطعا مردم نسبت به وقف رغبت پیدا میکنند. اگر در دورهای در کشور شاهد پیشی گرفتن مردم در موضوع وقف بودیم، به دلیل نهادینه شدن ساختارهای وقف در میان مردم بود. امروز ساختارهای خیریه و صدقه بسیار توسعه یافته است اما ما همه اینها را به عنوان یک مسکن میدانیم، در حالی که ساختار وقف دائمی است و سبب رفع نیازهای امروز، آینده و آیندگان خواهدبود. انصافا دلمان میسوزد که چرا ما این هدیه الهی بشر که میتواند خیر دائمی و مستمر برایمان داشته باشد را کنار گذاشتهایم و به دنبال ساختارهای غیروقف همچون مؤسسات خیریه رفتهایم. برخی از خیران مدرسهساز گلایه میکنند که 10 سال پیش مدرسهای را برای آموزش ساختهاند و امروزه این مدارس تبدیل به ساختار غیرآموزشی و ساختار اداری شدهاند. اگر خیران، مدرسه را در ساختار وقف قرار میدادند، هیچ زمانی مدارس از ساختار آموزش خارج نمیشد و هیچ کسی حق نداشت آن را تبدیل به مجموعه اداری یا خوابگاهی کند. به همین دلیل تلاش این است تا نتایج مؤسسات خیریه به سمت کار خیر، ماندگار و احسان ماندگار سوق یابند.
آیا برای مؤسسات و انجمنهای خیریه که تعدادشان روز افزون است، جلسات توجیهی داشتهاید؟
ما جلسات زیادی با مؤسسات خیریه داشتهایم و بعضی از مجموعهها احساس میکنند که این مؤسسات خیریه میتوانند حتی کمککار ظرفیت فکری و کاری خودشان باشند اما هیچگاه احساس نمیکنند، آیندهشان چه خواهدبود و البته مؤسساتی هستند که آینده نگری خوبی دارند و به سمت وقف سوق یافتهاند. بسیاری از مؤسسات دلهره این موضوع را دارند که اگر ساختارشان را به سمت وقف سوق دهند سازمان اوقاف مؤسسه آنها را تصرف کند درحالی که سازمان اوقاف تلاش میکند تا به عنوان ناظر تنها بر فعالیتهای وقفی نظارت کند تا آنها از هدف اصلی خود خارج نشوند و در آینده غصبی صورت نگیرد و هدف را دچار خدشه نکند.
سازمان اوقاف و امور خیریه چه حمایتهایی از رسانههایی دارد که کمک حال سازمان برای فرهنگسازی موضوع وقف هستند؟
یکی از مشکلات جدی این است که ما نتوانستهایم از مجموعه رسانههای مردمی یا مجموعه رسانههای غیردولتی دغدغهمند حمایت جدی داشته باشیم، البته برخی حمایتهای موردی صورت گرفته است. دلیل اینکه نمیتوانیم از رسانهها حمایت جدی داشته باشیم این است که نمیتوانیم هزینهها را پیشبینی کنیم چرا که نمیتوانیم اموال وقف را صرف هزینههایی غیر از نیت واقف کنیم. ما از طریق جشنواره و همایش چنین حمایتهایی را انجام میدهیم اما انتظار دیگری از رسانههای دولتی و سازمان صداوسیما داریم. اگر ما به دنبال تبلیغ فرهنگ وقف هستیم به معنای تبلیغ سازمان اوقاف نیست و اگر موضوع وقف در جامعه نهادینه شود بسیاری از آسیبهای جدی جامعه برطرف خواهدشد و فاصله طبقاتی از میان خواهدرفت و بسیاری از نیازها مرتفع میشود. باید از ظرفیتهای مردمی استفاده کنیم تا به سمت فرهنگ وقف پیش برویم؛ چراکه فرهنگ وقف یکی از اساسیترین ساختارش، بحث رفع نیاز جامعه است و رفع نیاز جامعه زمانی رخ میدهد که فرهنگ را در جامعه نهادینه کنیم. بسیاری از کشورهای غیراسلامی از ساختار وقف بهرهمند میشود چراکه آنها متوجه شدهاند، برای مدیریت شهری، کشوری و رفع نیازهای جامعه در ابعاد مختلف، باید از ظرفیت خیرین مردم که مانا و ماندگار است، استفاده کنند. اما متأسفانه ما به آن توجه نمیکنیم.
تحقق وقف مشارکتی چه نتایجی در پی داشته است؟
وقف مشارکتی، یکی از ساختارهای خوب نظام مقدس جمهوری اسلامی است و در چند سال اخیر این وقف را در سازمان اوقاف پیگیری کردیم و الحمدالله پس از تصویب مجلس و همچنین تأیید شورای نگهبان، کار اجرایی شد، اما اجرای آن با نواقصی مواجه شد. هرچند وقف مشارکتی کوچک خیلی اتفاق میافتد، اما سازمان اوقاف ساختارهایی را همچون بیمارستان وقفی طراحی کرده که پروژه بزرگی بود و بسیار زود آغاز شد چراکه ما ابتدا باید با پروژههای زودبازده کار را آغاز میکردیم تا مردم لذت وقف مشارکتی را لمس کنند. ما وقف مشارکتی را بر روی پروژه کلان طراحی کردیم که البته تا کنون اعداد قابل توجهی از طریق وقف مشارکتی جمع شده، اما قطعا بازدهی و بهرهبرداریاش به این زودی نخواهدبود. گلایه ما ابتدا از خودمان و سپس مجموعه رسانههایی همچون صداوسیما است. تلاشمان این بود تا یکی از معضلات جامعه را از طریق ساختار وقف مشارکتی برطرف کنیم. البته در برخی از نقاط همچون اراک، خراسان رضوی و فارس وقف مشارکتی نتیجه خوبی داده است. فرهنگ وقف مشارکتی، فرهنگ خوبی بود که حتی در برخی استانها همچون خراسان رضوی میان خانوادهها انجام شد.
توصیه شما به مردم در حوزه وقف چیست؟
وقف، هدیهای الهی به بشریت است و از این هدیه الهی به بشریت باید استفاده کرد. مردم نباید بر این تصور باشند که وقف تنها برای سرمایهداران و پولداران است بلکه همه میتوانند حتی با تهیه یک جلد قرآن کریم، واقف باشند و وقف خود را به ثبت برسانند. مردم باید بدانند که اگر در طول عمرشان هرچه تلاش کنند و به سرمایه دست یابند، پس از مرگشان، هیچ ارتباطی نمیتوانند با اموالشان داشته باشند مگر آنکه در زمان حیاتشان، آن مال را وقف کنند تا پس از مرگشان از فواید و ثواب آن به صورت ماندگار بهرهمند شوند. در کشورمان، موقوفهای داریم که بیش از 200 سال پیش وقفنامهاش توسط خانمی نوشته شده و همه اموال را وقف کرده تا در ایام محرم هرسال، میزبان عزاداران اباعبداللهالحسین(ع) باشد. شاید واقف 200 سال پیش به رحمت خدا رفته است اما با وقفی که انجام داده هنوز هم زنده است و ثواب لازم را میبرد. به فکر لحظههایی باشیم که لحظههای تنهایی است. به فکر آن بیابان خشکی باشیم که به دنبال یک جرعه آب هستیم و این آب چیزی نیست مگر وقفی که در زمان حیات انجام دادهایم.
گفتوگو: زینب رازدشت